احمد توكلي:
اصولگراها از ريشسفيدان حرف شنوي ندارند
احمد توكلي، اصولگرايي است كه پس از دوران نمايندگي با تمركز بيشتري روي مساله فساد كار ميكند. او روز گذشته در مصاحبه با خبرآنلاين اگرچه بيشتر در مورد فساد صحبت كرد اما چند جملهاي هم درباره وضعيت اصولگرايان و انتخابات سال 96 گفت:
آقاي حضرتي به من لطف كرده است و نظرش را در مورد خالي بودن جاي من در مجلس گفته است اما خب چرا دلم تنگ شود؟ دلم براي مجلس تنگ نشده است.
من مرحوم بازرگان را انسان عاقلي ميدانم، يك كمي دست و پا زد كه حرف خودش را پيش ببرد، بعد وقتي ديد نميشود، با حكومت در نيفتاد، نخواست كه از بينش ببرد، چون ديد كه بر فرض هم اگر قدرتش را داشت اين را از بين ببرد، چيز بهتري جايش نميآيد.
اصولگرايان طيفي هستند از متشرعين وفادار به ولايت فقيه تا آدمهايي كه اينگونه مينمايانند و برحسب ظرفيت زمانه رفتار ميكنند. اصلاحطلبان هم يك طيفي هستند كه برخيشان نظام را قبول دارند تا آدمهاي سكولار. اگر دو سر طيف وفادار به تشرع و انقلاب دو جناح به هم نزديكتر شوند، به مردم هم نزديك ميشوند و وضعيت بهتري ايجاد ميشود.
همين كه موضوعاتي پيدا ميشود كه افراد با يكديگر اختلافي ندارند، نشانه مثبت است. من را دعوت كردند كه با آقاي بهزاد نبوي بنشينم تا در مورد شهيد رجايي حرف بزنيم، من قبول كردم براي اينكه فكر ميكردم من و آقاي بهزاد نبوي اگر در اين مورد نگاهمان يكي نباشد، لااقل خيلي به هم نزديك است. از اين فرصتهايي كه پيش ميآيد اشتراكات آشكارتر شود و سر وفاداري به نظام به يكديگر نزديكتر شوند، براي كشور و مردم خوب است.
مثلا آقايان باهنر و مرتضي نبوي كه هر دو عضو مجمع تشخيص هستند، ميتوانند با مثلا آقايان مجيد انصاري و روحاني توافق كنند كه آنها كوشش كنند سايتهاي اصلاحطلب كمتر گرفتار فيلتر شوند. از اين طرف آقاي انصاري و آقاي روحاني بكوشند تحركات فمينيستي محدود شود. پس ميتوان درباره مبارزه با فساد، تعريف حدوحدود آزاديهاي اجتماعي، رونق توليد و جلوگيري از سوداگري بازار مسكن با گروهي از اصلاحطلبان تفاهم كرد.
پرونده بابك زنجاني را نديدم اما اعدام حقش است. قبل اعدام به احتمال زياد پول را از او ميگيرند و البته شايد به همين دليل اعدامش نكنند. اعتماد مردم نسبت به اخبار رسمي كم شده است بنابراين هميشه دنبال يك موضوع مبهم در پشت صحنه اين نوع پروندهها هستند. اين نوع نگاه تقصير خود حكومت و صدا و سيما و اركاني است كه نبايد كاري كنند تا مردم به اين نوع شك و ترديدها مبتلا شوند.
قانون اساسي مجوز داده كه هنگام صلح نيروهاي نظامي از امكاناتشان در توسعه كشور استفاده كنند. اين كار هم قانوني است و هم عقلاني. اما اگر چون سپاه است طرحي را به او بدهند و سپاه پروژههاي طرح را بين پيمانكاران دسته دوم تقسيم كند، كنار بنشيند و سود ببرد، اين كار علاوه بر آنكه مغاير منافع ملي اقتصادي است، غيرعقلاني و ضد عدالت است البته به دليل آسيبي كه به حيثيت نهاد آبرومند سپاه ميزند، هزينههاي امنيتي و سرمايه اجتماعي نيز دارد. بايد سياسيوني همچون ما، مجلس و ديگران چنين كارهايي را نقد كنند قطعا سپاه خود را جمع و جور ميكند. مصونيت آهنيني وجود ندارد، رودربايستي است يعني كسي درباره اين موضوعات صحبت نميكند؛ نادر كساني مثل من حرف ميزنند.
آزاديخواهي هزينه دارد. اگر كسي نخواهد براي آزادي هزينه بدهد نميشود. من خودم به خاطر كامنتهايي كه مردم در سايت الف گذاشتند 6 ماه محكوم شدم.
آقاي ناطق شخصيت قابل احترام و توانايي است به دلايلي فعلا از عرصه سياسي كنار كشيده است. كسي بالاتر از مرحوم مهدوي كني ميتواند باشد؟ اصولگراها ريش سفيد دارند حرفشنوي ندارند. انتخابات يك قواعدي دارد، ميخواهيم به مردم پيام منتقل كنيم بنابراين بايد پيام ما در عين صداقت، نافذ هم باشد. يك وقتي جامعه مدرسين از نظر سياسي مرجعيت داشت پيام خود را از اين طريق منتقل ميكرديم حالا از نظر سياسي آن مرجعيت گذشته را ندارد، مرجعيت ديني است قبولش دارند ولي به لحاظ سياسي مرجعيت قبلي را ندارد حالا اگر اصرار كنيم كه با اين آنتن پيام انتخاباتي خود را به مردم برسانيم طبيعتا نتيجه مثبتي عايد ما نخواهد شد. اصولگراها اشكالاتي دارند. من اما ميل ندارم اين روزها در اين ارتباط حرفي بزنم.
اصولگراها ميگويند با محوريت جامعه روحانيت اين اتفاق بيفتد من قبول ندارم. فكر ميكنم اين كار منزلت روحانيت را بالا نميبرد چون جواب هم نميدهد، منزلت روحانيت را پايين هم ميآورد.
اگر همه گرايشهاي اصولگرا نامزد مورد علاقه خودشان را به صحنه بياورند اما نقطه طرف مقابل خود را آقاي روحاني قرار دهند جواب نميدهد چون كساني كه به صحنه انتخابات ميآيند ديگر كنار نميروند، وقتي بمانند با نقدهايي كه انجام ميدهند آقاي روحاني نزد افكارعمومي نامزد مظلوم لقب ميگيرد چون مردم ميبينند 10 به يك است بنابراين اكثريت دوباره به آقاي روحاني رأي ميدهند.
اصولگراها بايد به يك نامزد برسند. اگر به وحدت نرسند شكست ميخورند. در واقع آقاي روحاني را اصولگراها رييسجمهور كردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اينها كه با خود نميسازند چه طور ميخواهند كشور را اداره كنند.
اينكه برخي ميگويند جليلي بيايد روحاني قطعا پيروز است محتمل است. معتقدم اگر اصولگرايان ميخواهند برنده شوند كسي غير از آقاي جليلي را بايد به صحنه انتخابات بياورند. يكي از كساني كه ميتوان درباره او بحث كرد آقاي نادران است. نميدانم آقاي قاليباف ميخواهد بيايد يا خير. اين دفعه توصيهاي به او نميكنم.
آقاي قاليباف اول استقبال كرد كه سازمان ديدهبان شفافيت و عدالت وارد ماجراي واگذاري املاك شهرداري شود اما وقتي نظرتان را داديد، گفت ما منتظر نظر قوه قضاييه ميمانيم. به نفع كشور و خودش بود كه اين كار را نميكرد.
بابك زنجاني و آقاي شهرام جزايري را من افشا كردم. زمان آقاي شهرام جزايري كه من نماينده مجلس هم نبودم. من هميشه علمدار مبارزه با فساد بودم. در مجلس 30 وظيفه نظارتي داشتم يك موردش اين بود اما الان فقط اين كار را انجام ميدهم.