برخوردهاي دوگانه
غلامرضا ظريفيان
چندي است كه شيوه برخورد با تخلفات صورت گرفته از سوي شخصيتها و جريانات مختلف، فضاي دوگانهاي را در جامعه ايجاد كرده است. تلقي افكار عمومي از نحوه برخورد با جريان احمدينژاد و سعيد مرتضوي اين است كه با جريانهاي سياسي رفتار يكساني نميشود. برخي جريانات به دلايلي از حاشيهاي امن برخوردار هستند و ميتوانند به هر شيوه و روشي عمل كرده و جامعه را آزرده كنند. جريان احمدينژاد در طول اين مدت از مرزهاي قانوني و هنجارهاي اخلاقي عبور كرد؛ مرزهايي كه عملا براي جريان اصلاحات خط قرمز محسوب ميشوند.
متاسفانه شاهد هستيم كه با حداكثر رافت و مسامحه با آنها برخورد ميشود. اين جريان از التفات ويژه برخوردار است و اين درحالي است كه در مقابل جريان ديگر بهانهتراشي شده و با مسائل آن با فوريت برخورد ميشود. كوچكترين موضوعات مربوط به جناح اصلاحطلب زير ذرهبين است. اتفاقات اخير در مورد شهرداري آقاي نجفي و مسائلي كه در برج ميلاد رخ داده بود، گواه اين مساله است و ديديم كه چگونه يك شخصيت ملي با سابقه به سرعت احضار و پيگيري شد. اين پرسش در افكار عمومي نسبت به جريان احمدينژاد تقويت شد كه با وجود عبور اين جريان از مرزها و چنين رفتارهايي چرا اين همه تسامح و اغماض صورت ميگيرد. شايد به اين دليل كه در دورهاي جريان احمدينژاد خدمات ويژهاي به اصولگرايان داشته است. موقعيتهاي خاص مرتضوي باعث شد كه رسيدگي به پرونده تاكنون زمان ببرد و اين امر حاصلي غير از آسيب زدن به اعتماد افكار عمومي ندارد. به هر صورت اين نوع برخوردهاي دوگانه توسط جايگاهي كه مردم از آن انتظار بيطرفي دارند، چندان خوب نيست. اين مساله پرسشهاي جدي گفته و نگفتهاي ايجاد ميكند. ديديم كه چگونه در بزنگاهها و در مورد جريان احمدينژاد و مرتضوي حرمت قانون و هنجارهاي جامعه را رعايت نميكنند و زماني كه به هر دليلي معيار عدالت به سراغشان ميآيد حاضر نيستند مجازات را تحمل كنند. اميدوارم كه در آينده يك نگاه منصفانه به همه جريانات را شاهد باشيم زيرا در اين صورت جامعه احساس امنيت و اعتماد بيشتري خواهد داشت.