به بهانه مطرح شدن دوباره پرسش
«چيه اين فوتبال؟» پس از حذف بارسلونا
تئوري همهچيز
ساناز عليپور| وقتي داور ديدار فينال جام جهاني ۱۹۹۴ سوت پايان بازي را زد و كسي صداي سوتش را نشنيد، به علت زيبايي مسابقه، از اين نشنيدن استقبال كرد و به روي خود نياورد كه وقت قانوني مسابقه به پايان رسيده است، احتمالا در آن لحظه داشت اين پرسش عادل فردوسي پور را با خود زمزمه ميكرد: «چيه اين فوتبال؟» وقتي پس از محروميت مارادونا از ادامه حضور در همان تورنمنت، بيست هزار نفر در داكارـ پايتخت بنگلادش ـ به خيابان ريختند و اعلام كردند كه اگر مارادونا به رقابتها بازنگردد، شهر را به آتش ميكشند، احتمالا يك شهروند چيني كه طرفدار فوتبال نبود و اين خبر را از تلويزيون مشاهده ميكرد با تعجب اين پرسش را در ذهنش مرور كرد كه «چيه اين فوتبال؟» يا شايد حتي وقتي منچستريونايتد در آن فينال باورنكردني، بازي باخته از بايرن مونيخ را برد و قهرماني جام باشگاههاي اروپا را جشن گرفت، سر الكس فرگوسن حين در دست گرفتن جام از خودش پرسيده باشد «چيه اين فوتبال؟» اما واقعا چيه اين فوتبال؟
فرانچسكو توتي پيشنهاد تيم بزرگ رئال مادريد را نميپذيرد تا به رم، تيم محبوبش، وفادار بماند؛ فوتبال يعني تعصب. برزيل يك- آلمان هفت، اين نتيجه حين رقابتهاي جام جهاني ۲۰۱۴ و در خاك برزيل رقم خورد؛ فوتبال يعني شگفتيآفريني. تصوير خيرهكننده چادرهايي كه شبِ پيش از داربي سرخابي در حوالي ورزشگاه آزادي برپا شدهاند و منظره استاديوم مملو از جمعيت، چندين ساعت پيش از آغاز مسابقه؛ فوتبال يعني عشق. مارتين پالرمو، مهاجم تيم ملي آرژانتين در كوپا آمهريكا سال ۲۰۰۰ در بازي مقابل كلمبيا سه پنالتي را خراب ميكند تا تيمش با نتيجه 0-3 مغلوب شود؛ فوتبال يعني جسارت. در ميان غولهاي بزرگ اروپا، تيم ملي يونان قهرمان يورو ۲۰۰۴ ميشود؛ فوتبال يعني پيشبينيناپذيري. بازيكنان تيم ملي اروگوئه كه در فينال جام جهاني ۱۹۵۰ با شكست برزيل، قهرمان جهان شدند، ميگويند برزيليهايي كه آن روز روي سكوهاي ماراكانا نشسته بودند، غمگينترين آدمهايي بودند كه در زندگيشان ديدند (تا آنجا كه برخي از بازيكنان تيم ملي اروگوئه در مراسم اعطاي مدال شركت نكردند!) فوتبال يعني دنيايي از تراژدي و زماني كه اين واژهها پشتسرهم رديف ميشدند تا اين يادداشت نوشته شود، هواداران رم در خيابانهاي شهر در حال پايكوبي بودند؛ فوتبال يعني شادي. گل قيچي برگردون رونالدو به جيجي بوفون، دريبلهاي خاص رونالدينيو، الكلاسيكو، ضربه آزادهاي ديويد بكهام، فرارهاي كاكا، تيكي تاكا، بازيكنهاي شماره ده يا حتي در آفسايد قرار گرفتنهاي مكرر فيليپو اينزاگي؛ فوتبال يعني زيبايي و... از نظر رينوس ميشل، سرمربي نامدار تيم ملي هلند در دهه ۸۰ ميلادي، فوتبال «جنگ» است و از ديدگاه برخي ديگر، فوتبال نوعي «هنر». از ديدگاه نگارنده نيز، فوتبال شكلي از هنر است؛ هنر هشتم! اما اين به تنهايي نميتواند پاسخِ پرسشِ «چيه اين فوتبال؟» باشد. همه تعاريف ذكر شده، تعريف مناسبي براي فوتبال هستند اما هيچكدام تعريف كاملي از آن نيستند؛ مسلما كلمات و عبارات هم خانواده فوتبال، بسيار بيشتر از مفاهيم انتزاعي ياد شده هستند. بهترين تعريف از فوتبال را شايد بتوان از نام نظريه استيون هاوكينگ اقتباس كرد: تئوري همهچيز. يعني شايد بتوان در مقابل پرسش «چيه اين فوتبال؟» نوشت: همهچيز...