چرا رسانههاي اسراييلي از حمله قريبالوقوع ايران به سرزمينهاي اشغالي خبر دادند؟
بزرگنمايي تهديد با هدف گلآلود كردن آب
سارا معصومي
بزرگنمايي تهديد ايران، سياست رژيم اسراييل در قبال ايران همچنان بر پاشنهاي واحد ميچرخد و تنها در بزنگاههاي متفاوت تغيير شكل ميدهد. يك روز بهانه تلآويو انحراف در برنامه هستهاي ايران است و به دنبال آن مدركسازي درباره ابعاد احتمالا نظامي برنامه اتمي ايران. روز ديگر برد موشكهاي بالستيك ايران بهانه است و ادعاي توانايي ايران براي نصب كلاهك هستهاي بر اين موشكها به دستاويزي براي پيشبرد پروژه ايرانهراسي بدل ميشود. روز ديگر فعاليتهاي منطقهاي تهران و البته حضور مستشاران نظامي ايران در خاك سوريه به سوژهاي بدل ميشود كه صاحبان قدرت در تلآويو ادعا كنند تهران به دنبال برنامهريزي نظامي بيخ گوش آنها براي از روي زمين محو كردن اسراييل است. تطويل بحران در سوريه و ورود اين پرونده به هشتمين سال پرتنش، عملا بر افزايش احتمال رويارويي ايران و اسراييل در سوريه منتهي شده است. اسراييل براي دفع آنچه نفوذ نظامي ايران در بيخ گوش خود در شمال سوريه ميخواند دست به عملياتهاي نظامي در اين كشور ميزند تا به زبان خود به ايران، حزبالله لبنان و دولت مركزي سوريه به رياست بشار اسد بگويد كه حضور ايران را در نزديكي خود تحمل نخواهد كرد. تلآويو با توسل به اين ابزار نظامي در چندسال گذشته بارها و بارها از روسيه به عنوان همراه ايران در جبهه دفاع از دولت مركزي در سوريه خواسته كه به نوعي دست به مهار نفوذ نظامي ايران در نزديكي مرزهاي سرزمينهاي اشغالي بزند. همزمان هياتهاي نظامي و امنيتي از تلآويو در يك سال گذشته بارها و بارها به واشنگتن سفر كرده و از مقامهاي دولت جديد امريكا به رهبري دونالد ترامپ خواستهاند كه چارهاي براي محدود كردن حضور ايران در سوريه بينديشند. با درخواستهاي تلآويو در مسكو و واشنگتن همدردي شده اما در ميدان عمل نه از نفوذ سياسي ايران در سوريه و نه از قدرت نظامي آن در اين كشور كاسته شده است. در چنين شرايطي اسراييل ابتكار عمل را شخصا در دست گرفته و تلاش ميكند با تحركات نظامي در سوريه و نقض حريم هوايي اين كشور به تهران هشدارهاي لازم را بدهد.
3 ماه پرتنش
حملههاي اسراييل به نقاط متفاوت در سوريه از سال 2013 يعني قريب به دو سال پس از آغاز بحران داخلي در اين كشور آغاز شد و تاكنون حدود 15 مورد از اين حملات پراكنده ثبت شده است. تا پيش از آغاز سال 2018 ميلادي بسياري از ناظران مسائل سوريه حمله 18 ژانويه سال 2015 اسراييل به يك مقر ارتش سوريه در جولان را كه منجر به شهادت 6 عضو نيروهاي حزبالله و يك ژنرال ايراني شد، پرتلفاتترين حادثه غيرمستقيم ميان ايران و اسراييل ميدانستند. با اين وجود در سه ماه گذشته ميزان تنش ميان ايران و اسراييل در سوريه اندك اندك از حالت نيابتي و غيرمستقيم خارج شده است. جرقه نخستين رويارويي جدي ميان تهران و تلآويو در صبح شنبه برابر با ٢١ بهمن 96 زده شد. به گفته منابع اسراييلي، در روز حادثه ابتدا پهپادي وارد حريم هوايي فلسطين اشغالي ميشود. در مرحله بعد پهپاد توسط يك بالگرد اسراييلي ساقط ميشود. اسراييل به تلافي به پايگاه هوايي T4 در شرق حمص واقع در خاك سوريه حمله ميكند. درست زماني كه اسراييليها فكر ميكنند همهچيز طبق نقشه پيش رفته است پدافند هوايي سوريه جنگنده اف-١٦ اسراييلي را ساقط ميكند. اين سقوط و شوك ناشي از آن، تلآويو را به فكر انتقامي ديگر مياندازد و بنابر آنچه مقامهاي نظامي اين رژيم ميگويند بعد از سرنگوني اين جنگنده، اسراييل به ١٢ هدف در خاك سوريه حمله كرده كه هشت هدف سوري و چهار هدف ايراني بوده است. پس از اين اتفاق موجي از تحليلها درباره قريبالوقوع بودن درگيري ميان ايران و اسراييل منتشر شد تا برگههاي تقويم به 20 فروردين ماه سال جاري و حمله اسراييل به پايگاه T4 رسيد. براساس آخرين آمار اعلام شده در جريان اين حادثه 7 مستشار نظامي ايران به شهادت رسيدند. هرچند كه نگاه تحليلگران به هدف قرارگرفتن نيروهاي ايراني توسط اسراييل متفاوت بود و عدهاي اين حركت اسراييل را عامدانه و تعدادي غيرعمد ميخواندند اما در 10 روز گذشته اسراييل همواره منتظر تلافي اين اقدام از سوي تهران يا حزبالله لبنان بوده است. انتظاري كه تاكنون محقق نشده و همين سكوت نظامي ايران، اسراييليها را بيشتر ترسانده است.
بزرگنمايي تهديد حمله ايران
درحالي كه تنها 4 روز از حمله نظامي مشترك امريكا، بريتانيا و فرانسه به سوريه ميگذرد رسانههاي اسراييلي روز گذشته در اقدامي همسو تلاش براي بزرگنمايي تهديد اسراييل از سوي ايران را آغاز كردند. نگاهي به رسانههاي متفاوت اسراييلي در 24 ساعت گذشته نشان ميدهد كه در فاصله زماني چندساعته يك خط خبري واحد در تمامي آنها با تيترهاي كم و بيش مشابه دال بر اينكه «ايران خود را براي رويارويي با اسراييل آماده ميكند»، منتشر شده است. يك رسانه اسراييلي در اين باره مينويسد: ايران پايگاههاي نظامي را در مرز شمالي اسراييل (سرزمينهاي اشغالي) براي حمله مستقيم نظامي به تلآويو و نه درگيري با آن در سوريه آمادهسازي ميكند. تهران تلاش ميكند با اسراييل وارد رويارويي مستقيم شود و براي تحقق اين مساله قصد دارد از حضور نظامي رو به رشد خود در سوريه براي هدف قرار دادن نقاطي در داخل اسراييل استفاده كند. اين رسانه اسراييلي در ادامه گزارش بدون ارايه تصوير يا مدرك مستدلي براي اثبات ادعاي آماده شدن ايران براي حمله به اسراييل به سابقه تاريخي خصومت ميان تهران با رژيم اسراييل اشاره كرده و تاكيد ميكند كه ايران در 4 دهه گذشته از گروههاي طرفدار خود در نوار غزه و همچين حزبالله لبنان براي مبارزه با اسراييل استفاده كرده است. در گزارشي كه شبكه 10 اسراييل روز گذشته پخش كرد به نقل از چند منبع امنيتي ادعا شده بود كه ايران از تلاش براي مقابله نيابتي با اسراييل فاصله گرفته و اكنون استراتژي نيروهاي نظامي ايراني در سوريه حمله مستقيم به اسراييل است. در اين گزارش با اشاره به نقش سردار قاسم سليماني در فعاليتهاي نظامي ايران در سوريه تاكيد شد كه تهران همزمان با كمك به بشار اسد براي مقابله با شورشيان و همچنين نابودن كردن ريشههاي داعش در سوريه، هر سال بر ميزان عمق نفوذ نظامي خود در سوريه هم افزوده است. در بخشهاي ديگري از اين گزارش ادعا شده كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سوريه تغيير موضع داده و ديگر به دنبال استفاده از نيروهاي نيابتي براي مقابله با اسراييل نيست. اين گزارش در حالي روز گذشته در رسانههاي متفاوت اسراييلي پررنگ ديده شد كه روز جمعه نيز يك مقام نظامي اسراييلي ادعا كرده بود پهپاد ايراني (ادعاي تلآويو) كه در ماه فوريه (بهمن 96) از پايگاه T4 برخواسته و وارد حريم هوايي سرزمينهاي اشغالي شده بود مسلح بوده و برنامهاي براي هدف قرار دادن نيروهاي اسراييلي داشته كه توسط رادارهاي اسراييل شناسايي و ساقط ميشود. اين ادعا در حالي مطرح شد كه اسراييليها پيش از اين اعلام كرده بودند كه ماموريت اين پهپاد جمعآوري اطلاعات بوده است. پس از اين ادعاي چهرههاي نظامي اسراييل يك مقام امنيتي اين رژيم در گفتوگو با نيويوركتايمز ادعا كرد كه اعزام پهپاد مسلح ايراني به حريم هوايي اسراييل (سرزمينهاي اشغالي) مسبوق به سابقه نبوده و نشاندهنده تغيير استراتژي ايران در سوريه با توسل به تعميق نفوذ نظامي اين كشور در بيخ گوش اسراييل است. اين مقام امنيتي اسراييلي به نيويوركتايمز گفت: اين نخستينبار است كه ايران بدون استفاده از نيروهاي نيابتي به دنبال آسيب رساندن به اسراييل است. اين به معناي آغاز فصل جديدي در تخاصم تاريخي تهران - تلآويو است. در بخشهايي از گزارشي كه روز گذشته كانال 10 اسراييل پخش كرد به جزييات حضور نظامي ايران در سوريه هم اشاراتي شده و ادعا شده بود كه ايران تحت لواي انتقال كمكهاي بشردوستانه به سوريه و از طريق خطوط هوايي مسافربري خود تجهيزات جديد و متفاوتي را به سوريه منتقل كرده است. يك رسانه اسراييلي در اين باره مينويسد: روز دوشنبه نعيم قاسم، معاون دبيركل حزبالله لبنان اعلام كرد كه ايران به زودي انتقام خون شهداي خود در حادثه حمله اخير اسراييل به پايگاه T4 را ميگيرد.
چرا اسراييل از حمله ايران سخن ميگويد؟
جدا از موج خبرسازيهاي چند روز گذشته اسراييل مبني بر احساس خطر در تلآويو از حمله قريبالوقوع ايران، سوال اصلي اينجاست كه تلآويو چه نيازي به يك جنگ با ايران يا حداقل تظاهر به قرارگرفتن در آستانه آن دارد؟ تداوم تنش در سوريه عملا منجر به اين شده كه نيروهاي ايراني براي نخستينبار در 4 دهه گذشته به نزديكترين فاصله جغرافيايي با نيروهاي اسراييلي برسند. براي اسراييل عمق نفوذ نظامي ايران در سوريه چندان اهميتي ندارد بلكه آنچه براي اين رژيم مهم است ذات اين حضور نظامي جدا از كميت و كيفيت آن است. همزمان به نظر ميرسد كه عجز و نالههاي بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم اسراييل نزد ولاديمير پوتين و دونالد ترامپ، روساي جمهور روسيه و امريكا درباره نگراني تلآويو از حضور ايران در سوريه هم بيبي را به نتيجه مطلوب نرسانده و امريكا در چنين شرايطي ترجيح ميدهد بار و بنه نظامي خود را از سوريه جمع كرده و در بهترين حالت نيروهاي نيابتي كرد يا عرب خود را در بخشهايي از اين كشور براي ساماندهي منافع حداقلي واشنگتن در سوريه ايجاد كند. هرچند كه دونالد ترامپ به همراه ترزا مي، نخستوزير بريتانيا و امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه درباره دستاوردهاي حمله روز شنبه به سوريه ادعاهاي پرطمطراقي را مطرح ميكنند اما حقيقت اين است كه نخستوزير رژيم اسراييل يكي از بازندگان اين حمله بود. حملهاي كه در آن خون از دماغ يك مستشار نظامي ايران هم نيامد و در نتيجه تاثير صفر بر حضور ايران در سوريه داشت. نبايد فراموش كرد كه بيشك دونالد ترامپ در همه 72 ساعت پيش از صدور فرمان حمله اصرار فراواني بر اين داشته كه پايگاههاي محل فعاليت نيروهاي ايراني هدف قرار بگيرد اما چهرهاي چون جيمز متيس، وزير دفاع ايالات متحده در يك سال گذشته بارها و بارها هشدار داده كه اگر امريكا مستقيما نيروهاي ايراني در سوريه و عراق را نشانه بگيرد، نيروهاي ايران در اين دو كشور نيز ميتوانند منافع ايالات متحده را تهديد كنند كه يكي از ملموسترين آنها جان سربازان امريكايي در عراق و در ساير كشورهاي همسايه ايران است. بنابراين نه تنها از حمله اخير امريكا و متحداتش به سوريه براي منافع اسراييل آبي گرم نشد بلكه تحليلهاي اوليه حاكي از اين است كه در نتيجه اين حمله ايران و روسيه بيش از قبل به هم در سوريه نزديك خواهند شد. از سوي ديگر شمارش معكوس براي تعيين تكليف حضور امريكا در توافق هستهاي با ايران نيز آغاز شده و دونالد ترامپ بايد تا 12 ماه مه (22 ارديبهشت) نظر نهايي خود براي تمديد تعليق اجراي تحريمهاي هستهاي ايران را اعلام كند. به نظر ميرسد كه با وجود ادعاي رسانههايي چون والاستريتژورنال يا منابع آگاه امريكايي، تروييكاي اروپايي و امريكا بر سر بحث اصلاح برجام با توجه به سه شرط دونالد ترامپ به تفاهمهاي آنچناني نرسيدهاند. همزمان كليت اتحاديه اروپا متشكل از 28 كشور و نه صرفا تروييكاي اروپايي اعتقاد خود به راضي كردن ترامپ براي باقي ماندن در برجام به هر قيمتي را از دست دادهاند و شنيدهها حاكي از اين است كه اعضاي غيرامريكايي برجام سناريوهاي خود براي خروج ترامپ از اين توافق را آماده كرده و اكنون در حال سرمايهگذاري بر روند باقي نگاه داشتن ايران در برجام حتي در صورت خروج امريكا هستند. اين گزينه براي بيبي به كابوسي تمامعيار ميماند لذا وي براي جلبتوجه بينالمللي به آنچه تهديد ايران ميخواند مسير جديدي را آغاز كرده و ابزار وي در اين مسير ادعاي حمله قريبالوقوع ايران به اسراييل است. باقي ماندن امريكا در برجام، ادامه توافق هستهاي با شكل موجود آن در كنار تثبيت حضور نظامي ايران در سوريه و بهبود اوضاع اقتصادي ايران در سايه ايمن شدن توافق هستهاي همه و همه كابوسهايي هستند كه نخستوزير رژيم اسراييل تمام آنها را در كنار هم نميتواند تحمل كند. هرچند كه مشخص نيست بنيامين نتانياهو خروج امريكا از برجام يا باقي ماندن اين كشور در توافق هستهاي با ايران را به صلاح تلآويو ميداند اما چهرههاي امنيتي و اطلاعاتي تلآويو در چند هفته اخير بارها و بارها تاكيد كردهاند كه دوام برجام به نفع امنيت منطقه و در نتيجه اسراييل است. معاون سابق مشاور امنيت ملي اسراييل روز گذشته در يادداشتي در هاآرتص تاكيد كرد كه هرچند دونالد ترامپ از زبان سختي عليه ايران استفاده ميكند اما بسيار بعيد است كه وي در صورت پايان يافتن برجام دست به گزينه نظامي عليه پايگاههاي هستهاي ايران بزند. اسراييل از مدتها قبل مدافع اتخاذ اين استراتژي از سوي امريكا بوده اما تمامي برآوردهاي اطلاعاتي نشان ميدهد كه حملاتي از اين دست از كارايي چنداني برخوردار نيست و در بهترين حالت ميتواند فعاليتهاي هستهاي ايران را تنها چندسال به تعويق بيندازد. اين مقام اسراييلي در نوشتار خود تاكيد ميكند كه اسراييل بايد از دولت امريكا بخواهد كه به هر قيمتي با اروپاييها بر سر برجام به توافق برسد و حتي در صورتي كه تمام شروط ترامپ هم لحاظ نشود با نگاهي نسبي برآورده شدن برخي از آنها را به فال نيك گرفته و در برجام بماند.
ترس از انتقام سردار
توماس فريدمن در نيويورك تايمز مينويسد كه ايران اينبار به صراحت خبر تلفات انساني خود در پايگاه T4 را اعلام كرد و علياكبر ولايتي، مشاور رهبر ايران در امور بينالملل هم يك روز بعد از اين حمله هشدار ميدهد كه اين اقدام اسراييل بيپاسخ نخواهد ماند. از آن زمان تاكنون اسراييل در حالت آمادهباش به سر ميبرد و برخي از مقامهاي نظامي اسراييل نيز ميگويند كه مقرهاي جديد نظامي ايران در سوريه را شناسايي كردهاند تا در صورت اقدام تلافيجويانه تهران اين اهداف را در خاك سوريه هدف قرار دهند.