ادب دولتمرد و كارهاي عجيب كارمند ايران اير
نيوشا طبيبي
1- گاه، حسرت خوردن به سادگي و سلوك بي‌تشريفات بعض سياستمداران خارجي دامنگير ما ايرانيان مي‌شود. اما ما هم وزير جوان متواضعي داريم كه رفتاري حرفه‌اي و به دور از ظاهر‌سازي دارد. گاه بچه به بغل در جلسه مدرسه فرزندش شركت مي‌كند و زماني با خانواده بين بقيه مردم تئاتر مي‌بيند. كاري به عملكرد او در وزارتخانه متبوعش ندارم - البته آنچه من دريافته‌ام، عملكرد او بسيار بهتر و ماهرانه‌تر و مدبرانه‌تر از مديران مسن‌تر از خودش بوده است. - اما «ادب اجتماعي» او را ستايش مي‌كنم. هفته گذشته وزير جوان را براي افتتاح چند پروژه به استان اردبيل دعوت و مسوولان استان طبق معمول و به رسم اداري از عناويني كهنه و متملقانه در بنرها و سخنراني‌هاي خوش‌آمدگويي استفاده كرده‌اند و او در پاسخ چنين گفته است: «آخر اين دست من كجايش مبارك است و كجاي مقام من عالي است؟… چرا تعابيري را به كار مي‌بريد كه خوب نيستند؟… به كار بردن اين تعابير براي مسوولان سم مهلك است و ممكن است باورمان بشود...»
2- در فرودگاه شيراز كارمند زميني ايران‌اير، مسوول صدور كارت پرواز از من و خانواده‌ام پرسش‌هايي مي‌كند كه در حوزه كار گمرك يا پليس فرودگاه است: «چند روز است به شيراز آمده‌ايد؟… در شيراز خانواده‌اي داشتيد؟… قصد شما از اقامت در شيراز چه بود؟… شهر مبدا سفر شما كجا بود؟» هم عصباني‌كننده بود و هم خنده‌دار. بر من معلوم نشد كه اين پاسخ‌ها به چه كار كارمند محترم «ايران اير» براي صدور كارت پرواز مي‌آمد؟
3- خريداري آمبولانس دريايي براي جزيره هرمز، كار عادي نيست كه در پيچ و خم‌هاي تخصيص بودجه و دستور مقامات بماند، اين كار فوريت دارد. ممكن است هر‌آينه كسي در آن جزيره احتياج فوري به درمان و انتقال با اين آمبولانس به بيمارستان داشته و مرگ و زندگي انساني به بود و نبود آن وابسته باشد. بي‌عملي و عدم پاسخگويي مديران وزارت بهداشت، در اين خصوص وجهي ندارد.
4- سالانه هزاران تن برنج خارجي به ايران وارد مي‌شوند در حالي كه برنج ايراني، مرغوب‌ترين و خوشبو‌ترين برنج دنياست. برنج هاشمي و برنج علي كاظمي - حاصل زحمت دو كشاورز گيلاني - كيفيت برنج ايراني را فراوان ارتقا داده‌اند. البته كه هيچكدام از اين دو كشاورز محترم از حاصل زحمت خود منتفع نشده و حتي نتوانسته‌اند كه اين دو نوع برنج بسيار عالي را رسما به نام خود ثبت كنند اما امروز به هر دكان برنج فروشي كه سر بزنيد يكي از اين دو نوع برنج يا هر دوي آنها را به عنوان عالي‌ترين برنج‌هاي ايراني به شما پيشنهاد مي‌كنند. اما اين دو كشاورز، نه تنها ناشناخته مانده‌اند بلكه هر دو سخت نيازمند رسيدگي و توجه هستند. بي‌ترديد بايد از اين دو كشاورز به عنوان قهرمانان ملي عرصه كشت و زرع تجليل شود. بايد كار سترگ آنها را ستود. ايشان با مرارت و در طي سال‌ها و بي‌هيچ پشتوانه و كمك دولتي برنج‌هايي پرورانده‌اند كه با شرايط آب و هوايي و ذائقه مردم ايران سازگاري كامل دارند، خوشه‌هاي اين برنج‌ها پربار‌تر و از هر نظر بهتر از انواع ديگر هستند. اما هر دوي آنها امروز در گوشه روستاي‌شان پير و فرسوده نشسته‌اند، آقاي كاظمي به علت حادثه‌اي كه برايش اتفاق افتاده، زمينگير است و درگير هزينه‌هاي درماني.اي كاش وزارتخانه مربوطه يا سازماني كه به كار چهره‌هاي ماندگار و مفاخر ايران مشغول هستند، سراغ آنها را بگيرند و آنها و كشاورزان ميهن دوست ديگر را دلگرم كنند.
5- اگر در تهران هستيد و نان سنگك يا بربري تازه و داغ مي‌خواهيد و وقت رفتن به دكان نانوايي و خريد نان را نداريد مي‌توانيد از اپليكيشن «بقچه» يا سايت اينترنتي آن بخواهيد اين كار را براي شما انجام بدهند. بقچه‌اي‌ها، نان سنگك يا بربري را تازه در بسته‌بندي بهداشتي و قابل بازيافت، راس ساعت درِ خانه يا محل كار به شما تحويل مي‌دهند. مي‌توانيد كه با آنها قرار بگذاريد كه در روزهاي مشخصي براي شما نان بياورند و پولش را سر ماه حساب كنند. كار خوب و مبتكرانه‌اي است و عده‌اي در اين بخش فعال مي‌شوند و عده‌اي از مردم هم كه به دليل مشغله از خوردن نان تازه محروم هستند، نان خوب به دست‌شان مي‌رسد. فكر كنم اين شعارشان است: از بقچه كه نان بخريم، يك‌نفر ديگر هم نان به خانه‌اش مي‌برد.