• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4090 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت

مجيد رضاييان در گفت‌و‌گو با « اعتماد» مطرح كرد

طرح استانداردسازي رسانه‌ها بايد اجرا شود

امين شول‌سيرجاني

دانشكده‌هاي ارتباطات از رسانه‌ها دور افتاده‌اند. گويي در دو خط موازي گام بر‌مي‌دارند و قرار نيست هيچگاه به يكديگر برسند. شمار اندكي از فارغ‌التحصيلان روزنامه‌نگاري در رسانه‌ها مشغول به كارند. از سوي ديگر مديران و سردبيران برخي رسانه‌ها براي استفاده از دانش‌آموختگان روزنامه‌نگاري رغبت نشان نمي‌دهند و مي‌گويند اين نيروها به اندازه كافي با فضاي عملي آشنايي ندارند و بايد قبل از شروع به كار در رسانه‌ها كارورزي كنند. تازه اگر مشكل مهارت‌هاي عملي هم حل شود؛ مساله فقدان تناسب ميان محتواي آموزشي دانشگاه‌ها با توليد محتوا در رسانه‌ها يكي ديگر از مشكلات موجود است. براي برون‌رفت از وضع موجود چه بايد كرد؟ مجيد رضاييان، روزنامه‌نگار و مدرس ارتباطات از لزوم اجراي طرحي با عنوان «استاندارد‌سازي رسانه‌ها» سخن مي‌گويد. او در گفت‌وگو با «اعتماد» براي تغيير سرفصل‌هاي آموزشي دانشگاه‌ها در رشته روزنامه‌نگاري و چگونگي همكاري ميان دانشگاه‌ها و رسانه‌ها پيشنهادهايي را مطرح كرده است.

 

جناب رضاييان! پيش‌فرض ما در اين گفت‌وگو اين است كه ميان آموزش‌هاي آكادميك در رشته روزنامه‌نگاري و نيازهاي واقعي كار رسانه‌اي در ايران تناسبي وجود ندارد. آيا شما اين پيش‌فرض را قبول داريد و اگر قبول داريد به نظرتان چرا دانشگاه خودش را به‌روز نمي‌كند؟

سرفصل‌هاي درسي ما در ايران از نقص جدي برخوردارند چون از ابتدا بر‌مبناي نيازهاي رسانه‌ها طراحي نشده‌اند. يادي مي‌كنم از مرحوم استاد معتمدنژاد كه بيرون از فضاي دانشگاه مركز مطالعات رسانه‌ها را تاسيس كردند و آدم‌هاي حرفه‌اي براي آموزش روزنامه‌نگاري به آن مركز دعوت شدند. خب اين نشان مي‌دهد كه سرفصل‌هاي آموزشي در دانشگاه‌ها حتما كاركرد مناسب را نداشته‌اند كه براي تاسيس مركز مطالعات رسانه‌ها احساس نياز شد. همين جا بايد نكته ديگري را هم اضافه كنم در دنيا سرفصل‌هاي رشته‌هايي مانند روزنامه‌نگاري 5 سال يك‌بار بازنگري مي‌شوند. با اطمينان مي‌گويم اين اتفاق در ايران اصلا نيفتاده است. فقط حدود سال 1375 بود كه ما هنگام تاسيس دانشكده خبر سرفصل‌هايي پيشنهاد كرديم و برخي از آنها براي آن دانشكده تصويب شدند يا مثلا ممكن است در دوره‌هايي برخي از دانشگاه‌ها به صورت موردي يك عنوان درسي را پيشنهاد كنند و فرآيند تصويب را بگذرانند. اما دانشگاه‌ها نمي‌توانند خودشان درباره تغيير سرفصل‌هاي آموزشي تصميم بگيرند . در دنيا از دهه 70 ميلادي به بعد يعني از آغاز اينترنت (1982 تا 1990)، دوره وب يك (1990 تا 2005) و دوره وب دو (از 2005 تا 2020) هر‌چقدر جلوتر آمده‌ايم روزنامه‌نگاري تخصصي‌تر شده است. اين تغيير نياز به سرفصل‌هاي تخصصي روزنامه‌نگاري را بيش از پيش روشن مي‌كند. اگر دانشكده‌هاي روزنامه‌نگاري بخواهند به اين نيازها پاسخ بدهند نيازمند اين هستند كه اتاق خبر داشته باشند و به جز آن دانشجو را براي كارهاي عملي به رسانه‌ها بفرستند. حوالي سال 1382 پيشنهاد كردم كه هر يك از رسانه‌هاي معتبر با يك دانشكده قرارداد امضا كنند و اسپانسر يكديگر باشند. در چارچوب اين همكاري رسانه بايد تجارب خودش را به رسانه منتقل كند و دانشكده‌ها دانشجويان‌شان را براي كارورزي به اين رسانه‌ها بفرستند. در دنيا هم همين‌طور است. يكي از اتفاقات خوبي كه در قالب اين همكاري روي مي‌دهد پژوهش است. پژوهش‌هاي خوبي مي‌تواند بر اساس تجارب رسانه‌ها انجام شود. در دنيا رابطه رسانه‌ها و دانشگاه‌ها آنقدر نزديك است كه چهره‌هاي رسانه‌اي بعد از سال‌ها به عنوان استاد در نهادهاي آكادميك تدريس كرده‌اند. چند چهره مطرح هم داريم كه اين چهره‌هاي مطرح اول روزنامه‌نگار بوده‌اند و بعدا وارد دانشگاه شده‌اند. براي نمونه در زمينه روزنامه‌نگاري تحقيقي پروفسور جانسون، استاد دانشگاه بوستون امريكا بعد از سال‌ها كار تجربي در رسانه و پشتوانه آكادميك وارد دانشگاه شده است. در ايران اما چنين رابطه‌اي وجود ندارد. البته من نمي‌خواهم به طور مطلق بگويم تناسبي ميان آموزش و كار رسانه‌اي وجود ندارد. به هر حال در دانشكده‌ها درس‌هايي مانند مقاله‌نويسي، ويراستاري، گزارش‌نويسي و... وجود دارد. پس دانشگاه‌ها كاملا هم بيگانه نيستند اما نكته اين است كه كارايي لازم را ندارند مثلا تكنيك‌هاي ويراستاري خبر متفاوت شده، سبك‌هاي نگارش خبر تغيير كرده و خبر‌نويسي، مدرن شده است. ولي ما سرفصل‌هاي‌مان تغيير نكرده است. تازه وقتي سرفصل‌ها تغيير مي‌كند بايد در كنارش كارورزي و كار عملي هم باشد.

با توصيفي كه شما از وضعيت روزنامه‌نگاري امروز ايران ارايه داديد، تصور مي‌كنيد آيا در برابر اين تغيير مقاومت وجود دارد يا دلايل ديگري مطرح است؟

البته من نبايد پاسخ‌دهنده اين سوال باشم اما به هر حال ديدگاهم را مي‌گويم. اولين نكته اين است كه آيا اين موضوع هيچ‌وقت براي نظام آموزش عالي ما موضوعيت داشته است؟ اگر بخواهم لااقل منصفانه حرف بزنم بايد بگويم كمتر موضوعيت داشته است. اين بايد مساله اصلي شود. از طرف ديگر نمي‌توان فقط در انتظار نظام آموزشي بود. آيا دانشكده‌هاي ما براي به‌روز‌رساني سرفصل‌ها پيشنهادي ارايه كردند؟ دانشكده‌هاي ما دست كم از نظر اخلاقي در اين باره مسوولند. از طرف ديگر نظام آموزش عالي ما كلاس‌محور است نه پژوهش‌محور. در روزنامه‌نگاري پژوهش دو جنبه تئوريك و كاربردي دارد. در بعد كاربردي دانشجويان بايد بتوانند كارهاي عملي‌شان را در رسانه‌ها انجام دهند. شيوه ارزيابي و نمره‌دهي در دانشگاه‌ها هم بايد تغيير كند و كارهاي عملي در طول ترم بايد مبناي ارزشيابي قرار گيرد. پس مي‌بينيم كه نظام آموزش عالي هم در اين حوزه بايد تغيير رويكرد بدهد.

شما مي‌گوييد تاكنون نظام آموزشي براي تغيير سرفصل‌هاي رشته روزنامه‌نگاري و نزديكي ميان نهاد آموزش و رسانه‌ها چندان احساس نياز نكرده‌ است. رسانه‌ها از اين به روز نشدن چه آسيب‌هايي مي‌بينند؟

دانشكده‌هاي ما در بخش روزنامه‌نگاري تخصصي سرفصل مشخصي ندارند كه بتوانند پاسخگو باشند. مثلا دانشكده‌هاي ما بايد بتوانند فارغ‌التحصيل خبرنگاري فرهنگي داشته باشند. دانشكده‌ها بايد از نيازهاي رسانه‌ها تبعيت كنند. به شرط اينكه اين تقاضا از طرف رسانه‌ها وجود داشته باشند. جدا از اينكه چه آسيب‌هايي مي‌بينند بايد ببينيم چه راه‌حل‌هايي براي آن وجود دارد. طرحي را ما سال 80 ارايه كرديم و خيلي از استادان هم همان زمان درباره‌اش اظهارنظر كردند. به نظر ما بايد در ايران طرح استانداردسازي رسانه‌ها اجرا شود. مثلا كسي كه مي‌خواهد وارد رسانه شود بايد فارغ‌التحصيل اين رشته باشد. امتحان ادبيات داده باشد. امتحان تخصصي حوزه كاري‌اش را داده باشد و... ما نمي‌توانيم استانداردسازي را پياده نكنيم و بعد بگوييم چرا رسانه‌هاي ما ضعيفند.

اين طرح استانداردسازي را چه كسي بايد تدوين و اجرا كند؟

طرح را بايد انجمن‌هاي صنفي روزنامه‌نگاران با همكاري استاداني كه سابقه كار عملي در رسانه‌ها دارند؛ تدوين كنند. صنوف تخصصي روزنامه‌نگاري هم درباره‌اش نظر بدهند و بعد در رسانه‌ها اجرا شود. البته اين حرف‌ها را ما قبلا هم گفته‌ايم و اجرا نشده است. اگر اين طرح اجرا شود و آدم‌ها بدون رعايت استاندارد وارد رسانه نشوند آن‌وقت مي‌توانيم برويم سراغ دانشكده‌ها و بگوييم اين نيازها را داريم و دانشكده‌ها هم براي رفع آن كوشش كنند.

به نظر اين طرح هم خيلي اجرايي نباشد. مثلا بسياري از روزنامه‌نگاران ما روزنامه‌نگاري نخوانده‌اند؟

خب اين درست نيست. رويترز بيش از يك دهه است كه نيروهاي مورد نظرش را در يك دوره دو‌ساله آموزش مي‌دهد و اين افراد بعد از آن وارد تحريريه مي‌شوند. مثلا اگر در حوزه صنعت خبرنگار خودرو بخواهند، مي‌روند فارغ‌التحصيل مهندسي مكانيك سيالات را جذب مي‌كنند و به او روزنامه‌نگاري تخصصي آموزش مي‌دهند. اين آموزش‌ها با همكاري موسسه آكسفورد ارايه مي‌شود. ما هم مي‌توانيم اين كار را انجام دهيم و هر چه تعلل كنيم بيشتر ضرر مي‌كنيم.

خب اولين گام براي رسيدن به چنين مدلي چه مي‌تواند باشد؟

انجمن‌هاي صنفي بايد از مديران رسانه‌ها به همراه سردبيران آنها دعوت كنند و استاداني كه سابقه روزنامه‌نگاري دارند هم به اين نشست‌ها دعوت شوند و طي يك فرآيند مشخص به جمع‌بندي برسند. اصل پيشنهاد من همان است كه اشاره كردم. يعني بايد ميان دانشكده‌ها و رسانه‌ها قرارداد همكاري مشترك شكل بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون