نوستالژي ماندگار
باران كوثري
قاسم افشار در كودكي با پايان برنامه كودك براي من روايت ميشد.
وقتي كه خوشي تمام بود و حالا ميآمد تا حرفهايي بزند و چيزهايي بگويد كه من سردرنميآوردم و نميدانستم كه تا چه اندازه مهم است.
بايد بزرگتر ميشدم تا ميدانستم با آن قيافه خونسرد و آرام، خبرهاي مهم دفاع مقدس را ميخواند و از اتفاقهاي مهم اين سرزمين ميگويد.
اما قاسم افشار در بزرگسالي براي من معناي ديگري پيدا كرد. در برههاي از زمان نشان داد كه ميشود همراه مردم ماند، حتي به قيمت از دست دادن شغل و عشق و علاقه حقيقي.
اين 9 سال بارها و بارها به قاسم افشار فكر كردم. به جاي خالي كه حضور پررنگي داشت و به نوستالژي ماندگاري كه حتي در غيبت هم فراموش نشد؛ برخلاف خيليها كه ماندند، ديده شدند و خبر خواندند.