«ان.جي.او»ها حلقه گمشده
نازلي صدقي
«ان.جي.او» ي ما كانون زنان حقوقدان «سورا» است كه كارگروهي به نام زنان زنداني داشت. ما مستقيما در آنجا براي حل مشكلات زنان زنداني وارد عمل شديم. شايد فعاليتمان با پويش «ارمغان» همراستا بود اما مشخصا ان.جي.اوي ما با پويش ارمغان همراهي نميكرد. از آنجايي كه اهداف ما همراستا با پويش ارمغان بود، وارد اين پويش نشديم و مستقل عمل كرديم اما همان كار را ما هم انجام داديم؛ يعني ما هم در مورد زنان زنداني كه مرتكب جرايم غيرعمد شده بودند و خودشان به نوعي قرباني شرايط اجتماعي بودند، همان كار را انجام داديم. ما براي اين زنان كمكهاي مردمي جمع كرديم و به شكل خصوصي با آنها صحبت كرديم و برخي از آنها آزاد شدند. ان.جي.اوها نقش موثر و تعيينكنندهاي در بهبود شرايط اين افراد ميتوانند داشته باشند. چرا كه از بطن مردم برميآيند؛ يك عده آدم با يكسري اهداف مشترك در حالي كه آزادي اراده داشتند، با خواست و ميل باطني و قلبي خودشان در مسيري گام برداشتند و دست در دست هم دادند و
ان.جي.او را به وجود آوردند و اين ان.جي.او به همه اين افراد هويت جديدي داد. بنابراين اين افراد چون از دل مردم برآمدند و با انگيزه دروني پا در اين مسير گذاشتهاند، هم افراد مشتاقتري هستند، هم در اين مسير پيگيرتر هستند و هم براي مردم قابل اعتمادتر هستند. شايد برخي اوقات مردم بيشتر از اينكه به دولت اعتماد داشته باشند، به يك شهروند، يك انسان همسطح و همرده خودشان اعتماد كنند. وقتي من وكيل، از همكار خودم ميخواهم در پروندهاي به من كمك كند و پرونده زني را كه مرتكب جرمي (حالا عمد يا غيرعمد) شده است قبول كند، شايد در اين شرايط حرف من را بيشتر قبول كند و تلاش بيشتري براي پرونده بكند تا زماني كه دستگاه قضا او را به عنوان وكيل تسخيري براي اين پرونده انتخاب ميكند. بنابراين طبيعتا ان.جي.اوها حلقه گمشدهاي براي رسيدن به اهداف نوع دوستانه بين دولت و عوام مردم هستند.
وقتي يك نفر مرتكب جرمي غيرعمد ميشود، يك لحظه تفاوت است بين كسي كه آن جرم را مرتكب شده و آن كسي كه آسيب ديده است. تفاوت بين بزهديده و بزهكار يك لحظه و يك تصميم است. وقتي يك نفر با ماشين به فرد ديگري ميزند، اين اتفاق در يك لحظه ميافتد. ميتوانست جاي آنها عوض شود. خود قرباني ميتوانست مرتكب اين عمل شود. وقتي دو نفر با هم درگيري فيزيكي پيدا ميكنند، هر دو يكديگر را ميزنند اما يك لحظه يكي از آنها چاقويي، قيچياي چيزي دم دستش قرار ميگيرد و آن را در بطن بدن ديگري فرو ميكند. ممكن بود چاقو دست نفر ديگر بيفتد و او مرتكب چنين جرمي شود. در نتيجه اين يك تصميم لحظهاي است و ما هميشه بايد قائل به اين باشيم كه آن زني كه مرتكب جرم غيرعمد شده يا در بدترين حالت زني كه بزهكار است، اولا خود، قرباني يك تصميم آني شده و دوم قرباني شرايط اجتماعي است كه در آن زندگي كرده و بزرگ شده و پرورش پيدا كرده است. حالا براي زني كه خودش قرباني و حالا در زندان است، چه ميشود كرد؟ قدم اول دسترسي عادلانه به وكيل و قرار گرفتن در يك جريان رسيدگي عادلانه است. قدم دوم اين است كه اين زن يا تبرئه ميشود يا مجازاتش به سبب شرايطي كه داشته تخفيف پيدا ميكند؛ شايد برخي از مجرمان خطرناك باشند اما بسياري از زنان مرتكب جرم هستند كه مجرم خطرناك نيستند و بسياري از آنها را شرايط زندگيشان وادار به انجام فعل مجرمانه كرده است. بنابراين اين افراد استحقاق برخوردار شدن از تخفيف در مجازاتشان را دارند. وقتي كه مجازات اين افراد تمام ميشود، بايد حمايتهاي اجتماعي براي آنها در نظر گرفته شود. بسياري از اين افراد به دليل مجرم بودن از سوي خانوادههايشان طرد ميشوند. چيزي كه آنها نياز دارند اين است كه هم زماني كه در حال طي مجازاتشان هستند يا تخفيف شامل حال آنها شده و آزاد شدهاند، درمانهاي روانشناختي هم براي بازپروري شخصيتشان روي آنها صورت بگيرد. براي اينكه آن فعل مجرمانه توسط آنها اتفاق نيفتد و آن انگ مجرمي كه در درون روي پيشانيشان خورده، از ذهن خودشان هم خارج شود. آنها در درون با خود ميگويند: «من يك مجرمم. من آدم بدي هستم، من كار خطايي كردم، پس اشكالي ندارد يك بار ديگر هم اين كار را انجام دهم، من كه ديگر آدم بدي شدهام.» اين حسها بايد در درون اين افراد از بين برود و اين كار جز با حمايت جامعه و تشكل و پوشش دادن اين افراد ممكن نميشود. نكته ديگر اين است كه بسياري از اين زنان جايي ندارند، كسي را ندارند و بيپناه هستند. بايد مكاني باشد، آموزشهايي برايشان باشد، بايد توانمندشان كنيم كه بتوانند در آينده شغل داشته باشند، تامين اجتماعي داشته باشند. اين زنان بايد بتوانند به اجتماع برگردند. بايد جامعه بتواند از فرآيندي حمايتي اين روحيه و اين حس را از افراد مرتكب جرم بگيرد و به آنان حس تعلق بدهد تا آنها خود را جزيي از جامعه دانسته و رفتار بهنجار داشته باشند و در عوض جامعه هم آنها را بپذيرد. به نظرم
ان.جي.اوها به خوبي ميتوانند تمامي اين كارها را براي اين افراد انجام دهند. فقط كافي است كمي با ان.جي.اوها همكاري كنند و دست آنها را براي انجام اين كارها باز بگذارند.
عضو هياتمديره انجمن زنان حقوقدان «سورا»ي مشهد