اهميت جلب اعتماد قربانيان جرم
سينا قنبرپور
«انكار»؛ واكنش معمول و معروف بسياري از مسوولان است. فرقي نميكند مسوول كدام نهاد و دستگاه دولتي يا حكومتي باشند. فرض بر اين نيست كه درصدي محض رعايت احتمالات لحاظ شود و مسوول، مثلا در پاسخ بگويد: «در حال بررسي هستيم.»از ظهر جمعه كه «مولانا طيب ملازهي» امام جمعه اهل تسنن ايرانشهر در حضور فرماندار اين شهر و مردم موضوع دستگيري فردي متهم به ربايش و آزار و اذيت چند زن را مطرح كرد شايد عدد «۴۱» در صحبتهاي او نقطه عطفي از وسعت و بزرگي يك جرم بود اما نكته عميقتر و بزرگتري هم در خود داشت؛ احتمال سكوت و عدم شكايت قربانيان. در بسياري از جرايم «آمار سياه» وجود ندارد. مثلا در جنايت قتل؛ به ازاي كشف جسد و بررسي شواهد و ادله اثبات قتل يك فقره قتل ثبت ميشود و آمار در اين جرم خطاي اندكي دارد. اما در برخي جرايم «آمار سياه» وجود دارد زيرا قربانيان جرم به دلايل مختلفي از طرح موضوع و اقامه دعوا خودداري ميكنند. همين وضعيت ميتواند آسيبشناسي و بسترشناسي وقوع آن جرم را دچار اختلال كند و در امر مبارزه پليسي نيز متوقف كردن مرتكب را به تاخير بيندازد. براي مثال در كشور ما اگر خداي ناكرده فردي به سراغ خريد مشروبات الكلي برود و فروشنده برسرش كلاه بگذارد يا تركيبي كشنده يا كوركننده به او بفروشد به سراغ شكايت و اقامه دعوا نميرود زيرا خود عمل خريد و استعمال مشروبات الكلي جرم است. بنابراين اگر كلاهبرداري و ساير جرايم در چنين موضوعي رخ دهد آمار وقوع آن نميتواند عددي واقعي را به ما نشان دهد زيرا ممكن است بسياري، از ترس مجازات خود به سبب استعمال و خريد، به سراغ قانون نرفته باشند و دعوايي ثبت نكرده باشند. اما جرايمي ديگر هست كه در آن «آمار سياه» ميتواند بيشتر و بزرگتر باشد و دليل آن مساله حرمت و آبرو است.
اين وضعيت كه برخاسته از فرهنگ و ارزشهاي جامعه است آسيبي بسيار بزرگتر از خود جرم به همراه دارد.مساله تعقيب و مجازات جرايم جنسي در كشور ما بسيار قاطع و شديد است. اما مساله اين است كه نگاه جامعه به قرباني جرايم جنسي چيست؟ بار سنگيني كه قربانيان اين قبيل جرايم بر شانههاي خود احساس ميكنند چنان است كه از طرح دعوا، روند اثبات و تعقيب مرتكب با كمترين حمايت از قرباني پيش ميرود. در مقابل آسيب روحي و رواني كه اذيت و آزار جنسي ايجاد كرده به مراتب عميقتر و ماندگارتر از اجراي مجازات مرتكب است.
به همين دليل آنچه اينك در پي مطرح شدن آزار و اذيت دختران ايرانشهري مطرح است اين نيست كه عدد آن بزرگ است يا كوچك. توجه به اين نكته نيز ضروري است كه در برخي مواقع وقتي عدد واقعهاي كوچك است از كنار آن ساده ميگذريم. اين اتفاق در كار مطبوعاتي كه بسيار رخ ميدهد زيرا قاعده مطبوعات و ارزشهاي خبري حاكم بر آن به وقايعي توجه دارد كه بزرگتر است. اما در برخي مسائل حتي يك اتفاق هم اهميت دارد و نبايد به سادگي از كنار آن واقعه گذشت به همين دليل نيازي نيست مسوولان اين شهر و مقامات اين استان براي كنترل فضاي اجتماعي از جملات انكاري استفاده كنند يا چنان از جملات مستدل به شيوه دادرسي بهرهبگيرند كه مساله حمايت از قرباني يا قربانيان از آن احساس نشود. اتفاقا در ماجرايي نظير جرايم جنسي رفتار دستگاه پليسي و قضايي بايد به گونهاي باشد كه فرد حتي از خانواده خود بيشتر به آنها اعتماد كند. اما ميدانيم روند اثبات آزار و اذيت جنسي و همينطور روند اثبات تعرض، به خودي خود روندي طولاني و بهشدت براي قرباني مهلك است. حال تاكيد براينكه «هنوز پزشكي قانوني اين ادعاها را اثبات نكرده» احساس خوبي به جامعه منتقل نميكند و شايد بر جنبه انكار جرم تاكيد داشته باشد تا حمايت از قربانيان. آنچه اينك در شهرستان ايرانشهر لازم است، توجه به فرهنگ و ارزشهاي معروف در آن است و اين نكته كه چگونه ميتوان اعتماد افراد آسيبديده از يك جرم را جلب كرد تا ضمن احقاق حقوق آنها به ترميم آسيبهاي روحي و رواني ايجاد شده در آنها اقدام كرد.
بايد توجه داشته باشيم كه آنها قرار است مادران اين سرزمين باشند و بسيار مهم است كه چگونه اعتماد آسيب ديده آنها به جامعه را ترميم و احيا كنيم.