ادامه از صفحه اول
خبر درست در زمان درست
به صورت تصاعدي افزايش بسيار زيادي پيدا كرده است. اين بازگشت به ارتباطات شهروندي و اطلاعاتي كه خود مردم در ميان خودشان رد و بدل ميكنند در حالي اتفاق افتاده كه اين اطلاعات ممكن است مطلقا نادرست باشند اما از آنجايي كه اعتماد به رسانههاي رسمي و گفتههاي مسوولان رنگ باخته است، مردم به اين اطلاعات و اخبار غيررسمي اولويت ميدهند. يكي از بارزترين نمونه خبرهايي كه در دوره پيش از انقلاب و اتفاقا در خوزستان رخ داد و در ميان مردم پررنگ شد ماجراي سينما ركس آبادان بود. مردم به اتفاق به اين نتيجه رسيدند كه ماموران حكومت درهاي سينما را قفل كردند و آنجا را به آتش كشيدند آن هم در حالي كه فيلم گوزنها، به عنوان انتقاديترين فيلم آن زمان روي پرده بود. قبل از اين اتفاق هم بحث بر سر فيلم گوزنها زياد بود و ميگفتند كه حاكميت خواسته است تا پايان اين فيلم تغيير پيدا كند و بر اساس اين اخبار واقعي و بر اساس اينكه پاسخگويي از طرف مسوولان در كار نبود براي مردم شكي نماند كه اين حادثه بر گردن حكومت وقت بوده است. حالا به امروز برگرديم تا به اين نتيجه برسيم: زماني كه پاسخگويي در دستگاههاي مختلف كشور پايين ميآيد، ارتباطات شهروندي تنها مرجع مردم ميشود و همين موضوع ميتواند به عاملي براي جابهجا شدن و انتشار اخبار نادرست شود. براي همين است كه بايد با اطلاعرساني درست و بهموقع از اين حوزه مواظبت كرد. وزير نيرو گفت كه صادرات برق و آب ما صفر است، اين حرف را ميتوانست يك ماه پيشتر بزند، ميتوانست با دقت بيشتري به اين موضوع بپردازد. مثال ديگر: مدتها پيش معاون وزير اعلام كرد كه پارازيتهاي ماهوارهاي سرطانزا هستند و سبب تولد نوزادان ناقص ميشود. پس از اين خبر ماهها در مورد اين خبر سكوت شد تا همين حالا كه وزير ارتباطات در شيراز دستگاههاي نمايشگر ميزان پارازيتهاي ماهوارهاي را رونمايي كرد. اين يك نمونه است از اينكه اقدامات اصولي و مهم هم در سكوت انجام ميشوند بدون اينكه گزارش آن بهموقع به شهروندان داده شود. در اين خلأ خبري و اطلاعرساني است كه مردم به شايعهها پناه ميبرند و متوقف كردن اين روند ارادهاي در سطح حاكميت ميخواهد تا خبرها و اطلاعات سالم و درست را در لحظه درست به مردم برسانند.
ترامپ و زمينسفت مطبوعات
آنچه آقاي ترامپ درباره رسانهها ميگويد و گاهي هم در توييتر خود مينويسد، قصه جديدي است. او در داخل كشورش رسانههاي منتقد خود را قبول ندارد و بارها گفته است اين رسانهها اخبار «فيك» كه به تعبيري «نادرست» ميشود را منتشر ميكنند.آنچه در مورد روزنامه سان اتفاق افتاده در خارج امريكاست و نخستين چالش رويارويي رييسجمهور امريكا با مطبوعات خارج از ايالات متحده است. به نظر ميرسد، رسانههاي داخل امريكا بر اثر تكرار در برابر توهينهاي حرفهاي رييسجمهور امريكا نوعي مصونيت پيدا كرده باشند، ولي در اروپا روزنامهنگاران تشكيلات حرفهاي بسيار قوي دارند كه ميتوانند از عملكرد خود دفاع كنند. به ويژه كه تظاهرات گسترده لندن نشان داده است كه بسياري از انگليسيها در تظاهرات، شخصيت ترامپ را هدف قرار دادهاند كه نشانه ناخشنودي آنان از رفتار رييسجمهور امريكا است. گفتني است در جايي ژورناليستها بايد به آقاي ترامپ پاسخ دهند و به او بفهمانند كه وظيفه يك رسانه مردمي در كنار تمامي وظايف حرفهاي خود انتقاد نيز هست و كسي كه از انتقاد برميآشوبد بايد تاوان كار خود را بدهد.