بلژيك سوم شد، انگليس چهارم
نسل طلايي فوتبال بلژيك گرچه نتوانست به آن بالاترين جايزه ممكن برسد، اما تاريخسازي را انجام داد. بهترين نتيجه تاريخ فوتبال شياطين سرخ اروپا رقم خورد. با دبل كردن انگليس. از نظر بسياري از كارشناسان كسب مدال برنز مسابقات، كمترين استحقاق بلژيكيهاي دوست داشتني جام بود. تيمي كه فقط يك بازي را در جام واگذار كرد، فقط يكبار عقب افتاد، فقط در يك بازي نتوانست گل بزند و همه اينها هم در بازي نيمه نهايي مقابل فرانسه رخ داد. با 6 برد و 16 گل زده نشان داد كه فوتبال زيبا هم ميتواند منجر به نتيجه شود. اين 6 برد زماني اهميت خودش را نشان ميدهد كه بدانيم قبل از بلژيك تنها سه تيم ديگر بودند كه نتوانستند با 6 برد كاپ قهرماني را بالاي سر ببرند. هلند 2010، ايتالياي 1990 و لهستان 1974.
از آن طرف انگليس باز هم ناكام جمع چهار تيم پاياني لقب گرفت. روياي سه شيرها كه تا مرحله نيمه نهايي به جذابترين شكل ممكن دنبال شده بود، با كابوسي ترسناك به پايان رسيد؛ چهارم شدن در جمع چهار تيم. انگليس ساوتگيت با سه برد و سه شكست و يك تساوي كشيده شده به ضربه پنالتي به مقام چهارم رسيد. مقامي كه گرچه انگليسيها سالها از آن دور بودند، باز هم نميتواند مردم و رسانههاي داخلي اين كشور را خيلي راضي كند، چرا كه آنها در دو بازي آخرشان بسيار ضعيفتر از حد انتظار ظاهر شدند. تيمي كه در مرحله گروهي ادعا كرد به خاطر مصلحت انديشي مقابل بلژيك شكست خورده، در بازي ردهبندي هم نشان داد كه در واقع زورش نميرسيده. شايد حالا خيلي از طرفداران فوتبال در بريتانيا آرزو ميكردند كه ساوتگيت باز هم قصد ميكرد كه بازي را نبرد تا لااقل با همان يك گل بازي را واگذار ميكردند.
حالا جام جهاني براي اين دو تيم هم به پايان رسيده و آنها هم بايد روسيه را ترك كنند. بلژيك با ستارههاي جذابش ميتواند كمكم خودش را جزو تيمهاي درجه اول اروپا بداند و يكي از مدعيان اصلي كسب عنوان قهرماني يورو 2020 باشد. با ادن هازاردي كه اميد دارد بهترين بازيكن جام هم لقب بگيرد، با ديبروينه و لوكاكو و مرتنز و ويتسل. با سرمربي اسپانيايي خوشفكرشان. از آن طرف انگليس با تيم جوانش اميد دارد كه روند رو به رشد خود را حفظ كند و در مسابقات آتي نتايج بهتري را هم كسب كند. بسياري از فوتباليهاي اين كشور در چند روز اخير به تشويق تيم ساوتگيت پرداختند و به جوانان انگليسي اميد دادند براي روزهاي بهتر؛ اميدي كه هميشه بعد از فوتبال وجود دارد. چه براي تيمهاي برنده براي بهتر شدن و چه براي تيمهاي بازنده براي فراموشي شكست.