• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4156 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۸ مرداد

تاثير هايكو بر هنر معاصر ژاپن با تاكيد بر عكس‌هاي ماسائو ياماموتو

سادگي در كمال

احمدرضا دالوند

سعدي هشتصد سال پيش سروده بود: «كم گوي و گزيده گوي چون دُر / تا از اندك تو جهان شود پُر». آنتوان چخوف يكصد و پنجاه سال پيش درباره هنر مي‌نويسد: «هنر رقصي بيكران است در اتاقي كوچك.» روبر برسون كارگردان معنا‌گراي فرانسوي مي‌گويد: سادگي دو نوع است؛ سادگي در آغاز كه نشانه خام‌دستي است و ديگر سادگي در كمال است كه نشانه تبحر اديب و هنرمند است. با اين رويكرد اگر به روند زندگي شاعرانه«ماتسوئو باشو1» بزرگ‌ترين و به تعبيري بنيانگذار شعر هايكو2 نظري بيندازيم، خواهيم ديد كه او تا چهل سالگي شاعري متفنن بوده و بر اثر افزوني آگاهي‌هايش از اين سن به بعد ژانر «هايكوي نخستين» ماقبل خود كه بيشتر بازي با كلمات بود را متحول مي‌كند. بر همين منوال، باشو نيز سادگي و كمال را بر اثر تحارب بسيار به دست آورد. در واقع ماتسوئو باشو، هايكو را ابداع نكرد بلكه هايكو را به يك سبك جدي و پرآوازه در همه عالم تبديل كرد. يكي از بي‌شمار هايكوهاي او چنين است: پاهاي دُرنا / كوتاه شده است / در باران‌هاي تابستاني. يا اين هايكو: از كدام درخت پر شكوفه مي‌آيد / نمي‌دانم / اين رايحه .

تصاويري از اين دست در كار عكاسان مدرن ژاپني به وفور يافت مي‌شود. آنان با لنز دوربين خود واسطه كلامي را كاملا حذف مي‌كنند. عكس‌هاي «ماسائو ياماموتو» 3 هايكوهايي هستند كه در تشت ظهور و تاريكخانه روي كاغذ عكاسي چاپ شده‌اند. استفاده از كاغذهاي نخودي رنگ و گاه دست‌ساز، ايحاد فضاهايي مه‌آلود موجب شده كه عكس‌هاي ماسائو همچون يك فوگ محزون در مقابل چشمان ما رويت شوند. رايحه درخت پرشكوفه در عكس‌هاي ماسائو ياماموتو به مشام مي‌رسد. همان طور كه آرايه‌هاي كلامي در هايكو به ندرت به كار مي‌رود، هرگونه آرايه بصري زايد در عكس‌هاي ماسائو نيز جايي در كمپوزيسيون مينيمال اين عكاس ندارد. اين دوئت (عكس و شعر) به عكس‌هاي مدرن ماسائو يك شناسنامه ملي و يك پاسپورت بين‌المللي داده است.

شايد در خيلي از فرهنگ‌ها در باب كم‌گويي و خلاصه‌گويي و ايجاز بسيار سخن‌ها بتوان سراغ گرفت؛ اما كم‌گويي و مينيماليسم از ويژگي‌هاي شعر و هنر و فرهنگ ژاپني است . مثلا شعر «هايكو» كه سادگي، عرياني و بي‌نيازي‌اش به پيرايه‌هاي زباني، آن را براي همه مخاطبانش در همه عالم شگفت‌آور و غريب جلوه مي‌دهد. در هايكو اين پديده‌هاي پيرامون و اشيا هستند كه تعيين كننده‌اند و كلام تقريبا نقش واسطه را در ابراز احساس و ادراك شاعر دارد. يعني شاعرانگي هايكوسراي ژاپني، از رو در رو قرار دادن آدمي با نفس اشيا متبلور مي‌شود. يعني صداي شاعر هايكوسرا از درون اشيا به گوش مي‌آيد. در اين كوتاه‌ترين شعر جهان مضامين با طبيعت بسيار آميخته است. «كيورايي» سروده است: «پرهايش را / به منقارِ خويش مي‌‌آرايد پرنده / در نخستين بارانِ زمستاني....

اما «باشو» مي‌سرايد: بِركه كهن، آه! / جهيدنِ غوكي/ صداي آب.

مي‌گويند هايكو شايد راهي است كه باران سرد زمستاني، پرستوهاي شامگاهي، حتي خود روز و گرماي آن و درازاي شب در آن زنده ‌مي‌شوند، در انسانيت ما سهيم مي‌شوند، با زبان خاموش و گوياي خود سخن ‌مي‌گويند: روزِ دراز / زورق را با ساحل / گفت‌وگوهاست.

با اين پيش زمينه به تاثير شعر هايكو در هنر معاصر ژاپن مي‌پردازيم. چندين دهه است كه گرافيك ژاپن و استايل گرافيك ژاپني در همه جاي دنيا براي خودش اعتبار و احترام دارد. اعتباري كه در درجه نخست به خاطر ريشه‌هاي فرهنگ ژاپني آن است و سپس به دليل ارزش‌هاي بين‌المللي‌اش. هنگامي كه به آثار طراحان گرافيك ژاپن دقت مي‌كنيم و از خيل طراحان ممتاز تنها به چند نام اكتفا مي‌كنيم، مانند: «فوجي يوكي موري»، «تاداشي يوئه دا»، «نوري تاكه»، «اي تراموتو» و از همه مشهورتر «شي جئو فوكودا»؛ به يك نكته كليدي پي مي‌بريم اينكه اين آثار همان‌ قدر ژاپني‌اند كه جهاني‌اند و ظريف آنكه از هر نوع تمايلات اگزوتيك نيز به دور هستند، زيرا جهان امروز، هر كس را كه از ريشه‌ها بريده و بي‌اصل و نسب شده باشد، بي‌ترديد حذف مي‌كند و ناديده مي‌گيرد. بايد در متن تمدن خود به جوشش و كوشش پرداخت، راه ديگري قابل تصور نيست. در اين پارادايم، آن نوع از سنت‌گرايي كه به گذشته‌ها مي‌چسبد و تغيير را برنمي‌تابد، مردود است. همان طور كه بريدن از ريشه‌ها و روي آوردن به ديگري نيز باطل محسوب مي‌شود. با كمال تاسف بسياري از گرافيست‌ها و نقاشان ما كار مي‌كنند تا بلكه شبيه غربي‌ها باشند. افسوس كه همه عناصر تشكيل‌دهنده هويت و شخصيت انحصاري خود را فراموش كرده‌اند.

نزديك به يك قرن طول كشيد تا ژاپني‌ها در گرافيك معاصر جهان صاحب‌نام و نشان منحصر و يگانه خود شوند. اين مدت آنها، هم خصايل تاريخي و فرهنگي خود را بازشناسي و تبيين كردند و هم نوع نگاه و تكنيك‌هاي جديد گرافيك معاصر اروپا و امريكا را مورد مطالعه قرار داده و در حافظه و هاضمه خود جذب كردند و همه اين مسائل را آن گونه به انجام رساندند كه فقط از عهده يك ژاپني برمي‌آيد . همان‌گونه كه صنعتگران ژاپني پس از آشنايي با خودروسازي امريكا، دست به توليد خودروي تويوتا زدند كه سال‌ها بعد مديران صنعتي امريكا و اروپا براي كسب تجارب مهندسان تويوتا ساليانه در ورك‌شاپ‌هاي تخصصي ژاپني‌ها شركت كردند . امري كه هنوز برقرار است.

معمولا در متون هنري اروپايي بر اساس نوعي «كوكلوسكلان»4 فرهنگي موذيانه، هرگاه به مينيماليسم اشاره مي‌شود به تابلوي «سفيد روي سفيد» اثر «كازيمير مالويچ» مي‌پردازند. يا براي تكميل ادله خود به تابلوهاي تك‌رنگ «رابرت راشنبرگ» يا برخي آثار «پيرو مانتزوني» اشاره مي‌كنند. در ادبيات نيز همواره «ريموند كارور» را شاهد مثال مي‌آورند. هر چند منتقدان ادبيات مينيمال در امريكا نثر موجز مينيماليست‌ها را با نام‌هايي مانند «واقع‌گرايي سوپرماركتي»، «آدامس بادكنكي شيك» و «ساده‌گرايي پپسي‌كولايي» مي‌خواندند. بي ترديد آن منتقدان ادبي اگر با هايكو و با سروده‌هاي هايكوسرايان مواجه مي‌شدند، شايد از القاب سخيف‌تري استفاده مي‌كردند. با همين نگره كوكلوسكلان غربي‌هاست كه ديري است نام «آبي ايراني» را از فهرست كاتالوگ‌هاي موزه‌ها و منابع فرهنگي‌شان حذف كرده‌اند . با اين همه در ميان غوغاي شعر و ادب، هايكو همچون زمزمه‌اي در لابه‌لاي درختان راهش را در همه فرهنگ‌ها باز كرد، همان‌گونه كه گرافيسم مدرن ژاپن! حالا ديگر هيچ‌كس حتي منتقدان ادبي امريكايي در مواجهه با هايكو سخني گزاف نمي‌گويند و با سكوتي احترام برانگيز سعي مي‌كند، آرامش را در روح خود بازيابند: سپيده دمان / در دلو چاه بالا مي‌آيد / گل كامليا.

شاعران، طراحان گرافيك و نقاشان ژاپني توانسته‌اند در مخاطبان بين‌المللي هنر و ادبيات اين حس را پرورش دهند كه وقتي چنين هايكويي مي‌خوانند: بهار هنوز عمقي ندارد / فقط باد است كه سفر مي‌كند / از درختي به درختي. سكوت كنند . وقتي چنين هايكوهايي مي‌خوانيم گويي به عكس‌هاي «ماسائو ياماموتو» خيره شده‌ايم.

Matsuo Basho.1

2.هايكو (Haiku) شعري كوتاه است و معمولا تصويري از طبيعت را در ذهن خواننده خلق مي‌كند. هايكو كوتاه‌ترين شعر جهان محسوب مي‌شود و تاريخچه ظهورش به ژاپن و قرن ۱۶ ميلادي برمي‌گردد. اين سبك شعري با تكيه بر فصل‌ها و نشانه‌هاي خود، تصويري شگفت‌انگيز را خلق مي‌كند.

Masao Yamamoto. 3

: ku klux klan.4

• سازمان پنهاني نژادپرستان سفيدپوست، كه در آغاز هدفش حفظ برتري بر سياه‌پوستان بود. اما با گسترش خوي برتري‌جويانه امپرياليسم در جهان به هر نوع سلطه‌گري فرهنگي نيز اطلاق مي‌شود.

 


نزديك به يك قرن طول كشيد تا ژاپني‌ها در گرافيك معاصر جهان صاحب‌نام و نشان منحصر و يگانه خود شوند. اين مدت آنها، هم خصايل تاريخي و فرهنگي خود را بازشناسي و تبيين كردند و هم نوع نگاه و تكنيك‌هاي جديد گرافيك معاصر اروپا و امريكا را مورد مطالعه قرار داده و در حافظه و هاضمه خود جذب كردند.

عكس‌هاي «ماسائو ياماموتو»3 هايكوهايي هستند كه در تشت ظهور و تاريكخانه روي كاغذ عكاسي چاپ شده‌اند. استفاده از كاغذهاي نخودي رنگ و گاه دست‌ساز، ايحاد فضاهايي مه‌آلود موجب شده كه عكس‌هاي ماسائو همچون يك فوگ محزون در مقابل چشمان ما رويت شوند.

 

معمولا در متون هنري اروپايي بر اساس نوعي «كوكلوسكلان»4 فرهنگي موذيانه، هرگاه به مينيماليسم اشاره مي‌شود به تابلوي «سفيد روي سفيد» اثر «كازيمير مالويچ» مي‌پردازند. يا براي تكميل ادله خود به تابلوهاي تك‌رنگ «رابرت راشنبرگ» يا برخي آثار «پيرو مانتزوني» اشاره مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون