• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4156 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۸ مرداد

مسافرها...

سروش صحت

راننده نگاهي به مسافرهاي تاكسي‌اش كرد. مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود، به بيرون خيره شده بود و عرق مي‌ريخت. زن كه عقب تاكسي نشسته بود هم بيرون را نگاه مي‌كرد و عرق مي‌ريخت. پسر جواني كه پهلوي زن نشسته بود، به صفحه موبايلش نگاه مي‌كرد و با يك نفر چت مي‌كرد. راننده گفت: «خيلي جالبه.»

مرد پرسيد: «چي؟» راننده گفت: «من تازگي‌ها به مسافرهام خيلي نگاه مي‌كنم، هيچكدوم‌شون بي‌خودي لبخند نمي‌زنند.» مرد گفت: «خب.» راننده گفت:‌ «ولي مسوولان خيلي‌هاشون هميشه دارند لبخند مي‌زنند.» مرد گفت: «راست مي‌گيد. واقعا چرا؟» راننده گفت:‌ «نمي‌دونم والا... ولي لبخند الكي اصلا دوست ندارم.» زني كه عقب تاكسي نشسته بود لبخند زد. پسر جوان همچنان پيغام مي‌داد...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون