• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4163 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۷ مرداد

صبح ديروز ضياءالدين دري بر اثر عارضه كبدي به رحمت خدا رفت مرور كارنامه كارگردان: يك بار براي هميشه

 

 تينا جلالي
 

سيد ضياءالدين دري با وجود اينكه در سينما فعاليت داشته و كارگردان سينمايي بوده اما غالب شهرت و توانايي خود را به واسطه ساخت سريال «كيف انگليسي» به دست آورده و اساسا فعاليت هنري خود را هم از تلويزيون آغاز كرد.

به جرات مي‌توان گفت «كيف انگليسي» از معدود سريال‌هاي شاخص صداوسيماي ايران بعد از انقلاب است كه حتي در رده كيفي مجموعه‌هايي همچون «امام علي(ع)» قرار مي‌گيرد. داستان اين مجموعه درباره منصور اديبان است كه تحصيلكرده رشته حقوق در فرانسه است، پس از شكست در رقابت‌هاي انتخاباتي مجلس با حمايت «مستانه» دختري از طبقه رجال در انتخابات دوره بعدي مجلس پيروز مي‌شود. وي تحت تاثير مستانه با انگليسي‌ها آشنا شده و از اين رهگذر تغييرات اساسي در زندگي خصوصي و تفكرات قبلي‌اش پديد مي‌آيد و... علاوه بر اين دري در اين مجموعه به مهم‌ترين و حساس‌ترين مقطع تاريخي نگاه داشته. داستان سريال به وقايع سياسي سال 1320 ايران مي‌پردازد و وقايع تاريخي آن دوران را به صورت دراماتيزه به مخاطب ارايه مي‌دهد. بازي‌هاي روان و بي‌نقص بازيگران «كيف انگليسي» عامل ديگري در فراگيري آن است. يك ليلا حاتمي تمام و كمال در كنار علي مصفايي كه بازي‌اش قابل باور است. همچنين محمدرضا شريفي‌نيا، سيروس گرجستاني، فرهاد اصلاني، صبا كمالي و قطب‌الدين صادقي مجموعه بازيگراني بودند كه در اين مجموعه تلويزيوني بازي‌هاي تاثيرگذاري ارايه دادند. با وجود موفقيتي كه اين مجموعه در آغاز دهه 80 كسب كرد اما نشريات و چهره‌هاي جناح اصلاح‌طلب چندان موافق اين مجموعه نبودند چراكه اين سريال همزمان با مجلس ششم روي آنتن تلويزيون مي‌رفت و اصلاح‌طلبان پخش سريال «كيف انگليسي» را در راستاي مخدوش كردن چهره نمايندگان مجلس ششم مي‌ديدند و به همين دليل چندان روي خوش به اين مجموعه نشان ندادند.

با اين تفاسير اما مفهوم سريال به گونه‌اي بود كه مورد توجه مخاطبان خاص و عام قرار گرفت. با وجود طرح مباحث سياسي داستان اين مجموعه براي مخاطب قابل باور بود و مخاطب با شخصيت‌ها همراه مي‌شد. نكته بسيار مهمي كه در اغلب مجموعه‌هاي تاريخي ناديده گرفته مي‌شود و به همين دليل است كه سريال‌هاي تاريخي تلويزيون ما فاقد جذابيت بصري و روايي است.

نقطه قوت ديگر و دليل ماندگاري سريال «كيف انگليسي» را مي‌توانيم به موسيقي اين مجموعه تلويزيوني مرتبط بدانيم. آهنگسازي «كيف انگليسي» را فرهاد فخرالديني برعهده داشته كه آلبومي هم به همين نام به بازار ارايه شد كه مجموعه‌اي از موسيقي‌هاي ساخته شده براي اين سريال بود.

خصوصا قسمت‌‌هاي پاياني سريال كه با صداي عليرضا قرباني و تصنيف «گشته خزان نوبهار من» همراه مي‌شود تاثيرگذاري اين سريال هم براي مخاطب چه عام و خاص بيشتر مي‌شود. فيلمنامه «كيف انگليسي» با همكاري سيد ضياءالدين دري و سيد محمدتقي دري نوشته شده و مديريت فيلمبرداري آن بر عهده عظيم جوانروح بوده است. خلاصه اينكه مجموعه‌اي از عوامل در كنار هم قرار گرفت و باعث شد تا«كيف انگليسي» بعد از گذشت سال‌ها همچنان محبوب مخاطبان خاص و عام باشد و ارزش و جايگاه خود را در حافظه تاريخي ايران حفظ كند.

سريال «كلاه پهلوي» دومين ساخته تاريخي ضياءالدين دري هم با وجود اينكه كيفيت و كشش «كيف انگليسي» را نداشت اما يكي از سريال‌هاي پرحاشيه تلويزيون بود كه هم روند ساخت و هم پخش آن با كش و قوس‌هاي فراوان همراه بود. به دليل كمبود بودجه ساخت اين مجموعه چند بار متوقف شد و پخش آن هم بنا بر ملاحظاتي به تعويق مي‌افتاد. اين سريال هم همچون «كيف انگليسي» از پربازيگرترين سريال‌هاي تلويزيون است كه در شهرك سينمايي غزالي تصويربرداري شده است. داستان اين مجموعه در مورد شخصي به نام فرخ باستاني، جواني ايراني از طبقه فقير جامعه است. او پس از تحصيل در مدرسه دارالفنون تهران، براي ادامه تحصيل به پاريس مي‌رود. پاريس در روزهاي پس از جنگ جهاني اول شرايط سختي دارد. اين وضعيت فشار زيادي به فرخ مي‌آورد. فرخ طي حوادثي با دختري ايراني ـ فرانسوي به نام بلانش آشنا مي‌شود كه از پدري فرانسوي و مادري ايراني متولد شده است و... اين نكته را هم بايد ياداوري كرد كه از ديگر نقاط قوت اين سريال مي‌توان به موسيقي متن اين سريال اشاره كرد.

دري به همان اندازه كه در مجموعه‌هاي تلويزيوني مقاطع مختلف تاريخ سياسي ايران را روايت مي‌كند به همان اندازه در مناسبت‌هاي مختلف و در مصاحبه‌هاي خود تحليل‌هاي سياسي هم ارايه مي‌دهد. به عنوان نمونه سال 88 يكي از فيلم‌هاي تبليغاتي كروبي را مي‌سازد.

با وجود اينكه دري در تلويزيون تواناي خود را به خوبي به رخ مي‌كشد اما كارنامه او در سينما چندان چشمگير نيست. شايد اگر خودش هم مي‌خواست ساخت دو مجموعه تلويزيوني الف ويژه براي تلويزيون فرصتي براي فعاليت او در سينما باقي نمي‌گذاشت. ولي آن تعداد فيلمي هم كه در سينما ساخته نتوانسته از او كارگرداني مولف با امضاي خودش بسازد.

او ابتداي دهه شصت فعاليت در سينما را آغاز كرد. مشاور كارگرداني فيلمي با مضمون اجتماعي به كارگرداني حسين دواني اولين حضور او در سينما بود. سال 63 اولين فيلم سينمايي خود را مقابل دوربين برد. صاعقه فيلمي اجتماعي خانوادگي كه بازيگراني چون عنايت بخشي، فخري خوروش، ژيلا سهرابي، فرزانه كابلي، ، احمد نصر، اسماعيل شهبازي، خسرو شكيبايي، روح‌انگيز مهتدي، هدايت‌الله نويد، كاظم بلوچي، محمد ورشوچي و... در آن به ايفاي نقش پرداختند. دري در اولين فيلم سينمايي خود هم از بازيگران چهره زمان خود بهره برد.

دومين فيلم ضياالدين دري «سينما سينماست» نام داشت. اين فيلم اتفاقات سينماي ايران را روايت مي‌كند. رضا كيانيان كارگردان سينما و دستيارش به همراه منشي كيانيان بعد از جست‌وجوي بسيار، ماندانا (مريم مقدم) را براي ايفاي نقش اول فيلم خود در نظر مي‌گيرند. اما خانواده ماندانا با بازي او در فيلم مخالفند. از طرفي نامزد ماندانا، ايمان كه دانشجوي رشته سينما است اعتقاد دارد ماندانا بايد در فيلم او ايفاي نقش كند. اما ماندانا كه دور از چشم خانواده و نامزدش با رضا كيانيان در تماس است و براي آموزش نزد ياسمين ملك‌نصر بازيگردان فيلم مي‌رود كم‌كم به كارگردان علاقه‌مند مي‌شود و به كيانيان پيشنهاد ازدواج مي‌دهد، كيانيان از اين پيشنهاد برآشفته مي‌شود و اين نوع برخوردها را باعث مخالفت‌هاي خانواده‌هاي دختران و زنان براي بازيگري آنها مي‌داند اما با وجود مشكلات زياد كارگردان بالاخره با تمهيدات بسيار موافقت پدر ماندانا را براي بازي او مي‌گيرد. در آن دوره مطرح شده بود كه اين فيلم را دري در جواب فيلم «سلام سينما»ي محسن مخملباف ساخته و در فيلمش تلاش كرده كه سينماي بعد از انقلاب را سينماي سالم و اخلاق‌مداري نشان دهد. همين نكته باعث شد توجهات زيادي به دومين ساخته ضياالدين دري شود. اين فيلم در بخش فيلم‌هاي اول و دوم پانزدهمين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر شركت كرد ولي جايزه‌اي به آن تعلق نگرفت. در اين فيلم هم دري از بازيگران چهره استفاده كرد.

فيلم سوم اين كارگردان، «باد و شقايق» بلافاصله بعد از «سينما سينماست» ساخته شد كه اين فيلم او هم تركيبي از بازيگران چهره‌اي چون عزت‌الله انتظامي ابوالفضل پورعرب، لادن طباطبايي نيكي كريمي و.. برخوردار بود. دري سال بعد يعني 77 فيلمي با مضمون سياسي تحت عنوان «لژيون» را ساخت خسرو شكيبايي، هما روستا، دانيال حكيمي محمدعلي كشاورز، فتحعلي اويسي، رويا تيموريان و تركيب بازيگران اين فيلم را تشكيل مي‌دادند. هما روستا براي بازي در اين فيلم كانديداي بهترين بازيگر نقش اول زن در دوره سوم جشن خانه سينما شده بود. با اختلاف هفت ساله دري فيلم «من و دبورا» را مقابل دوربين برد. فيلمي كه امين زندگاني، كامشاد كوشان، صالح ميرزاآقايي... در آن به ايفاي نقش مي‌پرداختند.

ضياالدين دري بعد از ساخت فيلم «من و دبورا» سينما را به مقصد تلويزيون ترك كرد و ديگر در اين حيطه فعاليتي نكرد. البته به غير از اينكه او در سال‌ها عضو شوراي پروانه نمايش بود.

اين كارگردان سينما و تلويزيون به دليل بيماري كبدي كه داشت همين اواخر جهت پيوند به بيمارستان صدرا در شيراز منتقل و عمل موفقيت‌آميزي را پشت سر گذاشت اما روز گذشته به دليل عوارض عفوني بعد از جراحي پيوند كبد، درگذشت. پيكر دري امروز بعد از وداع با حرم شاهچراغ و زيارت به تهران منتقل مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون