مديريت هزينهها
خشايار قديرينژاد
از آنجا كه مردم با مقايسه منافع و هزينههاي هر اقدامي تصميم ميگيرند، با تغيير هزينهها و منافع، تصميم آنها نيز تغيير ميكند؛ به عبارت ديگر افراد به انگيزههاي خود پاسخ ميدهند. با افزايش قيمت گيلاس مردم سعي ميكنند گيلاس كمتر و آلبالوي بيشتري مصرف كنند، زيرا هزينه خريد گيلاس زياد شده است. بعضي از كالاها نيز با دوام هستند و براي سرمايهگذاري مناسب. به عنوان مثال در شرايط بد اقتصادي با وجود روند افزايش قيمت طلا، مردم نيز ميل بيشتري براي خريد طلا پيدا ميكنند تا ارزش دارايي خود را حفظ كنند. در همين راستا ممكن است مردم در شرايط بد اقتصادي احساس خطر كنند و كالايي كه براي آنها ضروري است را از بيم كمبود، بيشتر از مصرف هفتگي خريداري و ذخيره كنند. در هر سه حالت بالا مردم به انگيزههاي خود پاسخ دادهاند.
سياستگذاران بخش عمومي نبايد هيچگاه انگيزهها و تمايلات مردم را فراموش كنند، زيرا با تغيير بسياري از سياستها، هزينهها و منافعي كه مردم با آن روبهرو هستند تغيير ميكند و از اين رو رفتار جامعه نيز تغيير ميكند. به عنوان مثال سالهاست كه ميشنويم ايران جزو كشورهاي پرمصرف دنيا در زمينه آب، گاز و برق است، همچنين سالهاست كه تلويزيون براي كاهش مصرف انرژي برنامههايي را پخش ميكند، از بابا برقي تا بابا گازي و...، اما در اين سالها هيچگاه مصرف ما كم نشده است. علت چيست؟ علت اين پرسش را ميتوان در انگيزههاي مردم جستوجو كرد. در حقيقت مردم ايران با مردم ساير نقاط جهان تفاوتي ندارند ولي سياستهاي قيمتگذاري انرژي در ايران با ساير نقاط جهان متفاوت است. در خارج به اندازهاي انرژي گران قيمتگذاري شده است كه مردم ترجيح ميدهند به جاي پرداخت هزينه انرژي، درآمد خود را خرج خريد چندين پليور خوب و باكيفيت كنند. در حقيقت سياستگذار با قيمتگذاري مناسب، انگيزههاي مردم را تغيير داده است.
در اواخر دهه 60 ميلادي كتاب رالف نيدر با عنوان «در هر سرعتي با ناامني روبهرو هستيد» توجه جامعه امريكا را به امنيت رانندگي با خودرو جلب كرد. بر اين اساس مجلس امريكا با وضع قوانين به كارخانههاي خودروسازي اعلام كرد كه انواع خودروهاي خود را به كمربند ايمني مجهز كنند و همچنين براي استفاده نكردن رانندگان از كمربند ايمني نيز جريمههايي را در نظر گرفت. در سال 1975 اقتصادداني به نام پلتمن آثار قانون كمربند ايمني را بررسي كرد و به نتايج جالبي دست يافت.
براساس اين پژوهش، قانون كمربند ايمني داراي دو اثر كاهش مرگ و مير رانندگي و افزايش تعداد حوادث رانندگي بود. اثر خالص وضع قانون، كاهش مرگ رانندگان و افزايش تعداد مرگ افراد پياده بود. تجزيه، تحليل پلتمن در مورد ايمني خودرو مثالي درباره اين اصل عمومي است كه مردم به انگيزههاي خود پاسخ ميدهند. تا قبل از اين قانون، رانندگان با احتياط و سرعت كمتري رانندگي ميكردند ولي اين قانون باعث افزايش سرعت رانندگي و كمدقتي رانندگان شده بود زيرا با توجه به كم شدن خطر مرگ راننده با كمربند ايمني انگيزه رانندگان تغيير كرده بود و در واقع رانندگي برايشان كم خطر شده بود و تمايل داشتند كه با سرعت بيشتري رانندگي كنند تا سريعتر به مقصد برسند. هيچ تعجبي ندارد اگر مردم ايران در مقايسه با مردم ساير نقاط جهان انرژي بيشتري مصرف كنند، زيرا انرژي در ايران بسيار ارزان است. همچنين هيچ تعجبي ندارد اگر مردم اروپا در مقايسه با مردم امريكا از خودروهاي كوچكتر و با مصرف سوخت كمتر استفاده ميكنند، زيرا ماليات بنزين در امريكا كم و در اروپا زياد است.
همانطور كه مثال كمربند ايمني نشان ميدهد، سياستهاي اعمال شده داراي آثار چندان روشني نيستند. با تجزيه، تحليل سياستها به اين نتيجه ميرسيم اعمال هر سياستي نه تنها داراي آثار مستقيم است، بلكه با توجه به انگيزه افراد داراي آثار غيرمستقيم نيز هست.
سياستمداران بايد هميشه به ياد داشته باشند كه اگر اعمال سياستي باعث تغيير انگيزه مردم شود، قطعا رفتار مردم تغيير خواهد كرد؛ لذا تغيير رفتاري مصرفي مردم ايران در زمينه انرژي و منابع طبيعي تغيير نخواهد كرد به جز با قيمت و ماليات مناسب. همچنين بايد با اين حقيقت روبهرو شد كه راههايي نظير برنامههاي تلويزيوني و كمپينهاي حمايت از صرفهجويي چيزي نيستند جز اتلاف زمان و هزينه.