ادامه از صفحه اول
دروغساز بزرگ روزت مبارك!
قهرمانان را باور ميكنيم كه آرزوهامان را عملي ميسازند و ما با حال خوش، از فتحي كه كرديم به زندگي روزمرهمان برميگرديم. (بگذريم كه دور قهرمانان گويا تمام شده يا رنگ ديگري به خود گرفته كه حرفش بماند براي بعد).
دوست داشتيم در بچگي با پدر و مادرمان برويم سينما. لباس تميز تنمان كنيم. آييني داشت و به قول وودي آلن عزيز كه گفت، گويي به كليسا ميرفتيم!
«در پاراديزو كسي به سينما نميرود
مالنا كنارِ ايرما منتظر نشسته /
سكههاي نداشته را ميشمارد ميشمارد ميشمارد.»
اما حالا از روي پردهها به خانهها سُريدي و شدي سينماي خانگي! همانطور كه از آنالوگ به ديجيتال رسيدي و حتم اين بشر دوپا خوابهاي ديگري برايت خواهد ديد. مهم ذات توست كه هست. هر چند حالا بيرمق شدهاي و در اينجا دست در گلويت گذاشتند و ميگذارند كمي نفس نكشي/ بكشي تا كشته نشوي و بشوي!
نميخواهم راست بگويم. راستيِ راستي هم خيلي خوب نيست چون ملالآور است. مثل خيلي از فيلمهايت كه از بس مثلا آدم خيلي خوب دارد حالت بد ميشود! چرا دروغهاي ترا دوست داريم ولي اين دروغها- دروغهايي كه ما بهم ميگوييم- آزارمان ميدهد؟ چرا از راست گفتنِ هم- اگر اتفاق بيفتد جا ميخوريم؟
اما چرا اينجا و اكنون با دروغهايي كه قرار بود به راستي پيوند بخورد، جفت و جور نميشويم؟ ما تغيير كرديم يا دروغها ديگر دروغ نيست، بل دوغهايي است كه آب به خيكشان بستند و عطر و طعمي ندارند!
اينجا فيلمهايت را ميبينيم ولي قرار است كه نبينيم! تو هم ممنوعي و هم نيستي. تو كه از آنِ امروزي در دست ديروزيان، چنين ميشوي كه هستي و نيستي. ميدانم به همين هم بايد دلخوش باشم. چون خيليها ميخواهند تو نباشي ولي تو هستي چون انسان با نديدن نميتواند كه سر كند؟ آن هم در عصري كه همه چيز به تصوير و صدا ختم شده و كمتر كسي است كه با تلويزيون و سينما خوابش ببرد. تو خوابي هستي كه در بيداري عادت به ديدن تو داريم حتي اگر كورها به ما عينك بدهند و عصايي تا با چشمان باز، نقش كورها و كرها را بازي كنيم. تو همچنان خواهي درخشيد.
فرصت حضور
در اين موضوع در سازمان ملل متحد به ويژه درشوراي امنيت كه 5 قدرت بزرگ جهان درآن از حق وتو برخوردار هستند، نمود و بروز بيشتري پيدا ميكند اما اين يك واقعيت غير قابل انكار است كه در فضاي تشديد ايرانهراسي و بزرگ نمايي تهديدي به نام ايران در اين منطقه از جهان و حتي فراتر از سطح منطقهاي به عنوان تهديدي براي صلح و امنيت بينالمللي آنگونه كه امريكا براي پيشبرد اين پروژه تلاش ميكند، حضور ايران در سازمانها و مجامع بينالمللي را بيش ازپيش ضروري ميسازد و اين دقيقا بر خلاف نقطهنظري است كه حضور ايران در اين مجامع را مشروعيت بخشيدن به آن و به نفع قدرتهاي سلطهگر جهاني ارزيابي ميكند . اين واقعيت را نميتوان انكار كرد كه طرح ديدگاه و نقطه نظرهاي مردم ايران و جمهوري اسلامي ايران از سوي رهبران و نمايندگان كشور در سطوح مختلف ميتواند به بهبود و اصلاح اين چهرهاي كه امريكا تلاش دارد آن را مشوه سازد، كمك كند. در واقع حضور نمايندگان جمهوري اسلامي در سطوح مختلف در مجامع مختلف و گردهماييهايي كه نمايندگان كشورهاي مختلف جهان حضور دارند، اين فرصت را پيدا ميكنند تا با استفاده از رسانههاي بينالمللي به بيان ديدگاهها، خواستهها، مطالبات و در واقع نگرشهاي واقعي مردم و دولت ايران پرداخته و فضاي تبليغاتي سنگين عليه ايران را بشكنند. حضور ايران در مجامع بينالمللي، حتي در سازمان ملل فرصتي خواهد بود تا رهبران ايران به ويژه رييسجمهور به بيان ديدگاههاي خود بهطور مستقيم مردم جهان و افكار عمومي بينالمللي را درباره دغدغهها و نگرشها و حقوق حقه ايران بهطور مستقيم روبهرو ساخته و از اين مسير فضا را براي پيشبرد ابزار ديپلماسي و استفاده از آن در جهت تامين منافع ايران مهيا سازد.