نذري
حسن لطفي
از چند روز ديگر بوي غذاهاي نذري توي خانههايي ميپيچد كه صاحبانش دل در گروي حسينبنعلي(ع) دارند. غذاهايي كه قرار است عزاداران امام سوم شيعيان را سير و ياد واقعه عاشورا را زنده نگهدارد. نميدانم با شرايط اقتصادي اين روزها تعداد اين خانهها نسبت به سالهاي قبل بيشتر يا كمتر ميشود. اما اين را خوب ميدانم كه كسي كه نذر كرده است به هر قيمتي هم كه باشد نذرش را ادا خواهد كرد. شايد به خاطر همين باور است كه چند سالي است زمزمههايي بين اهل درد به وجود آمده است؛ زمزمههايي كه انگار قرار است اين نذرها را به سمتي بكشد كه به جاي شكم، ذهن و انديشه ما را سير كند. علاوه بر ديسهاي پلو، نسخههاي كتاب را هم ميشود بين عزاداران رد و بدل كرد. در اينكه اين اتفاق براي انديشه عاشورايي و شناخت بهتر امامي محبوب كارسازتر است، شكي نيست. اما انگار رسيدن به آن به يكبار و با قطع از يك موقعيت و رسيدن به موقعيتي تازهتر امكانپذير نيست. بهقول سينماييها كات نميشود كرد. بهتر است ديزالو كنيم. صلاح است اول نذريدهندگاني كه با كتاب و فرهنگ سر وكار دارند آستين همت بالا بزنند و چنين كنند. بعد كه نتيجهاش مشخص بشود ديگران هم پي آنها راه بفتند. شايد اينطوري دغدغه كساني كه معتقدند ما آن طور كه بايد انديشه و باورهاي امام حسين (ع) را نشناختهايم هم فروكش كند. افرادي نظير زندهياد دكتر علي شريعتي كه بهدرستي اين امام همام را وارث آدم ميدانست. البته با آنچه در اين روزها ميبينيم و مشكلات اقتصادي تن رنجور طبقات فقير را رنجورتر ساخته است يك نذري ماندگارتر ديگر هم ميتوان داشت. غذاهايي كه با نيت سرور آزادگان سر سفرههايي قرار گيرد كه گراني، از برنج و گوشت خالي و خالي ترش كرده است. براي كساني كه سفرههاي پرتري دارند يك لقمه از اين غذاي نذري هم كفايت ميكند. شايد فرصت آن رسيده باشد كه جديتر چشمهاي نذريدهندگان شسته شود و رضاي خالق و بنده خوبش را در التيام زخمهاي فرودستان جامعه يا ترميم خلأ فكري كشورشان ببينند.