گفتوگوي «سالنامه اعتماد» با محمود گودرزي، وزير ورزش و جوانان
فكر نميكردم وزير ورزش شوم
بله! فساد و تباني در ورزش وجود دارد
علي عالي / محمود گودرزي صريحتر از گذشته درباره مسائل ورزش ايران به گفتوگو پرداخت. اعتقادي به سكوت مقابل تخلفات گسترده ندارد. جايي كه دوست نداشت حرفهايش رسانهاي شود، ضبط را خاموش ميكرد و حرفهايش را بهرسم امانت به ما گفت. وقتي سوال اول را از او پرسيديم كه «چرا استعفا نميدهيد؟» جا خورد، انتظار چنين سوالي را هم نداشت. احتمالا خودش را براي مصاحبهاي بهسبك مصاحبههاي نوروزي آماده كرده بود. بخشي از پاسخ او به اين سوال اينگونه بود: « ما با يك پديدههاي خاصي روبهرو هستيم به نام رسانهها، كه اين رسانهها ذايقه مردم را دارند جهت ميدهند. ذايقه را براي مردم تعريف ميكنند كه چه چيزي خوشمزه است براي شما و چه چيزي بدمزه! اين ذايقه را بايد ديد كه چه كساني و با چه توانمنديهاي فكري و فرهنگي، علمي و اجتماعي جامعهشناسانه دارند خط و جهت ميدهند. اين است كه نگاه پوپوليستي يك نوع نگاه است، نگاه كارشناسي و فني يك نوع نگاه ديگر. پوپوليسم هميشه اسير چيست؟ اسير رسانه، اسير تبليغات، اسير در واقع اكثريت يا... من اين نگاه را نميپسندم.»
وزير ورزش بارها در مصاحبه اعلام كرد هنوز نميداند علت دستگيري حميدرضا سياسي، مديرعامل پرسپوليس چيست؛ « تا اين لحظه، اگر شما ميدانيد سياسي جرمش چيست و اتهامش چيست؛ من هم ميدانم.» و البته آن را شوكي بزرگ به باشگاه ميداند: «اين آقاي سياسي را من نميشناسم ولي فردي بوده كه آمده گفته كه من براي اين تيم آورده دارم. ما هم گفتيم بسمالله، بفرماييد. آنها هم آوردهاند و شروع كردند به رتقوفتق امور مالي. در سر يك بزنگاهي، ايشان دستگير و روانه زندان ميشود. تا اين لحظه، اگر شما ميدانيد جرمش چيست؟ اتهامش چيست؟ ميدانيد مشكلاتش چيست؟ اگر شما ميدانيد، من هم ميدانم! به عنوان يك مسوول، يك نفر بايد به ميگفت كه به چه دليل او دستگير شده است. اما من واقعا نميدانم! شفاف ميگويم. اين مساله بيرون از اراده من است به عنوان قوهمجريه! سياسي در اختيار قوهقضاييه است. چرا او را گرفتهاند؟ اعلام كنند. چرا اعلام نميكنند؟ من نميدانم»!
بخش ديگري از گفتوگو به چگونگي وزارتش بازميگشت، جايي كه اعتراف كرد هيچگاه تصور نميكرد وزير ورزش ايران شود: «من هيچگونه لابي انجام ندادم. يك روز بدون اطلاع خودم زنگ زدند و گفتند شما بياييد دفتر رييسجمهور. ابتدا تصور كردم دوستان دارند با من مزاح ميكنند. بعد كه مراجعه كردم، ديدم بحث جدي است و صحبتهايي انجام داديم. خودم تصورم اين بود كه براي ورود به عرصه مسووليت، حتما بايد جزو تيمهاي سياسي باشم. من هم زياد علاقه نداشتم جزو تيمهاي سياسي باشم. انديشه سياسي دارم ولي در تيم خاصي ميل نداشتم باشم. از اين جهت بود كه فكر نميكردم روزي وزير ورزش شوم. » اعتقادش مبارزه با فساد در اين حوزه است؛ « اينكه فساد در ورزش وجود دارد، من هم ميگويم مثل ساير نهادها و سازمانهاي ديگر است. ما يك مفهومي داريم به نام فساد واقعي، يك مفهومي داريم به نام فساد ادراك شده. فساد واقعي اين است كه شما برويد فاسدان را پيدا كنيد تا مشخص شود چقدر دزدي شده است، چقدر تباني شده و چقدر زدوبند. عدد پيدا ميكنيد كه اين ميشود فساد واقعي! فساد ادراك شده اين است كه شما برويد از يك جامعه مخاطب سوال كنيد كه بهنظر شما اين سيستم فساد دارد يا نه؟ به نسبت جمعيت اگر 50 درصد به بالا گفتند هست، شما به همين نسبت ميگوييد كه به همين ميزان فساد ادراك شده وجود دارد. يعني چه؟ همان ضربالمثل «تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيزها!». من دو تحقيق در اين زمينه قبل از آمدنم به وزارت ورزش انجام داده بودم. يكي در فدراسيونها و يكي در وزارت ورزش. در هر دو تا بالاي 65 درصد باور داشتند كه فساد در ورزش ما وجود داشته است. معمولا هم ميگويند كه بين فساد ادراك شده و فساد حقيقي، ارتباط مستقيم وجود دارد. پس وقتي جامعه باور دارد كه در اينجا فساد وجود دارد، حتما ادله و مباحثي در اين زمينه وجود دارد. اما فساد واقعي بايد محرز شود. البته در بعضي زمينهها ما ورود كرديم و توفيق هم داشتيم.»
از محمود گودرزي درباره ورود فرزندانش به عرصه ورزش پرسيديم، پاسخ اينگونه بود: «من خيلي علاقه داشتم كه سه فرزندم وارد عرصه ورزش شوند. اما هيچكدام علاقهمند به اين حوزه نبودند. دختر بزرگ من در دانشگاه تهران حقوق خواند، ازدواج كرده و با شوهرش محضر و دفترخانه دارند. پسر من در دانشگاه تهران حقوق خواند و فوقليسانساش را هم از دانشگاه شهيد بهشتي دارد ميگيرد. او هم به يك شركتي بهصورت پاره وقت مشاوره حقوقي ميدهد. يك جا ميشناختندش كه پسر من است و معذب بود و ناراحت، جاي خود را تغيير داد. من اگر بفهمم كسي به نام من استفاده ميبرد، با او برخورد ميكنم. فرزندان من اصلا علاقهمند نيستند. يكوقت اگر علاقهاي هم پيدا كنند، من به آنها اجازه نميدهم كه اطراف وزارت ورزش آقتابي شوند.»
وزير ورزش و جوانان در بخش پاياني گفتوگو به مسائل فدراسيون فوتبال پرداخت. او اعتراف كرد كه شش ماه است علي كفاشيان را نديده است و البته براي اين كار دليل دارد: « ما خواستار مرتفع شدن تخلفات و معضلات بوديم و آنها گفتند چشم. رفتند اما انجام ندادند! ميگويم فلان شكايات و گزارشهاي محرمانهاي وجود دارد، درباره داوري؛ به عنوان مثال. برويد بررسي و حل كنيد و به ما گزارش بدهيد. ميروند و جواب نميدهند و كاري نميكنند. بعد اعلام ميكنند كه ما مستقل هستيم. رسانهها ميگويند كه آقاي وزير چرا داريد در كار يك سازمان مستقل دخالت ميكنيد. ميگوييم ديگر دخالت نميكنيم. كار من فقط عدم دخالت است؟ زنگ بزنيد به من بگوييد بيا اين كار را انجام بده و ورود كن، من دخالت نميكنم. ميگويم اعلام كنيد تا من بيايم دخالت كنم. من ديگر دخالت نميكنم. ميگويند ما ميخواهيم برويم خارج، ميخواهيم تيم اعزام كنيم. ميگويم برويد، ميگويند اجازه شما را ميخواهيم. ميگويم به من ربطي ندارد. اجازه يعني چه؟ يعني دخالت. بشود يا نشود، كار مورد نظر اين معني را ميدهد. من اين كار را نميكنم. كار غلطي است؟ من در كار فدراسيون فوتبال نميخواهم دخالت كنم. بعد شما واقعا نگاه كنيد تغييراتي كه انجام شد، بد بود؟» محمود گودرزي البته به رييس فدراسيون و دبيركل سابق هم طعنه زد: « مدتها شايد عادت كردند به اين جايگاهها. براي همين است كه وقتي به فدراسيون فوتبال ميگويند يك نفر نباشد، سريع اعتصاب راه مياندازند، شلوغش ميكنند، يك نفر ميرود مجلس امضا جمع ميكند. از اين كارهاي ناشايست ميكنند. الان اگر بنده احساس كنم دولت مجاب نيست روي من، احساس كنم كه علاقهمند نيست روي من، سريع خواهم رفت و يك لحظهام نخواهم ماند. » گفتوگوي كامل سرويس ورزش «اعتماد» با وزير ورزش و جوانان را ميتوانيد در سالنامه «اعتماد» مطالعه كنيد.