• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4205 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۹ مهر

در مناقب شماره صد «كرگدن»

هارون يشايائي

روز شنبه چهاردهم مهرماه جاري به همت نشريه بخارا (علي دهباشي) و خانه انديشمندان علوم انساني، مراسم بزرگداشت انتشار صدمين شماره كرگدن برگزار شد. در اين مراسم در فضايل دست‌اندركاران مجله كرگدن و اهميت انتشار صدمين شماره آن مطالبي جالب و به‌يادماندني از طرف سخنگويان گفته شد و اينكه كرگدن حيواني است قدرتمند، صبور، بردبار و سرخوش در تنهايي زندگي كردن از صفات قابل ذكر او است و مقايسه اين صفات با كرگدن و كرگدن‌نويسان مورد توجه و بررسي قرار گرفت. اما آنچه درباره باعث و باني كرگدن آقاي سيدعلي ميرفتاح و سخناني كه در آن جلسه عنوان كردند، مي‌توان گفت با بعضي صفات كرگدن جوردرنمي‌آيد. سخت‌جاني، مقاومت و بردباري كرگدن به جاي خود معتبر و راهي است كه ميرفتاح و همكاران او با فراز و نشيب‌ در انتشار كرگدن پيموده‌اند ولي «تنهايي» كرگدن در اين راهي كه پيموده شده معني پيدا نمي‌كند و مقايسه شدن زاينده‌رود به گاوخوني با زحمات انتشار كرگدن آن هم از طرف انساني كه بي هيچ تعارفي از ميان‌مايگي گذر كرده و خود را در عمل نشان داده است، بي‌انصافي است؛البته دريا به آن معني كه ميرفتاح مي‌گويد در دوردست است ولي انسان همواره آرزوي رسيدن به آن را دارد «قطره دانش كه بخشيدي ز پيش/ متصل گردان به درياهاي خويش» نسل جواني كه در انتشار كرگدن مشتاقانه تلاش مي‌كند به سمت درياي تعهد به مردم و درستكاري پيش مي‌رود و بي‌ترديد جريان حركت خود را مي‌داند و تلاش خود را بي‌ثمر نمي‌داند.

آقاي ميرفتاح مي‌گويد «چه اتفاقي مي‌افتد كه نوشته‌هاي ما با جايي كه بايد ارتباط داشته باشد پيوند برقرار نمي‌كند؟» آيا خوانندگان پروپاقرص كرگدن كه در اين وانفساي هجوم دنياي مجازي هر هفته منتظر انتشار آن مي‌مانند «جايي» به حساب نمي‌آيند...؟ و اين خلاف گفتار و كردار شخصي ميرفتاح نيست...؟ و ديگر مقوله تنهايي كرگدن...! به لحاظ فلسفي و عرفاني، تنهايي كيفيتي قابل تامل است... اما در مورد آنچه با انتشار كرگدن مي‌گذرد مصداق پيدا نمي‌كند، من توفيق حضور چندباره در دفتر مجله در مصاحبت با دوستان را داشته‌ام، اينها دور هم جمع بوده‌اند و صميمانه گفت‌وگو مي‌كردند و نشاني از تنهايي و جدايي از يكديگر در ميانشان نبود و اين همدلي و دوستي بيشتر از همه مديون اخلاقيات ميرفتاح و علاقه و حسن‌نيت همكاران او است. در زمينه مشكلات و ناهمواري‌هاي كار و تحمل بي‌عدالتي‌ها در جلسه صدمين شماره انتشار كرگدن بسيار گفته شد؛ از جمله آقاي دهباشي گفت كساني كه گرفتار مطبوعات هستند و دستي بر آتش دارند مي‌دانند كه چه مايه رنج و دشواري در اين كار نهفته است و چقدر بايد سكوت كرد و در سكوت كار كرد؟ و ميرفتاح اضافه مي‌كند ما تامل و تحمل را از دست داده‌ايم. حال آنكه مدام در حال تحمل هستيم...! عرض بنده اين است كه اين «ما» كه آقاي ميرفتاح مي‌گويند چه كساني هستند؟ مگر فرد خود ايشان و همكاران و علي دهباشي كه يك كهنه‌كار گروهي را مي‌كند و خوانندگان بخارا و كرگدن نيستند؟ آقاي ميرفتاح اضافه مي‌كند «ما قبل از انتشار يك نشريه دوستان بيشتري داريم و بعد از انتشار، دشمنان زيادي داريم.» اينكه موانع بسيار است و كساني كه به هر بهانه يا بي‌بهانه سد راه مي‌شوند فراوان هستند و متاسفانه در اخلاق ما ايرانيان عيب‌جويي بسيار رايج‌تر از گفتن خوبي است و اين بخشي از فرهنگ ما است كه به آساني هم تغيير نمي‌كند. و در پايان توصيه حافظ بزرگ اينكه؛ حافظ از باد خزان در عين حسن منال/ فكر معقول بفرما گل بي‌خار كجاست؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون