• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4212 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۸ مهر

تنش‌هاي حفاظت از طبيعت

باقر نظامي

شهادت محيط‌بان «تاج‌محمد باشقره» بر اثر درگيري با شكارچيان غيرمجاز در پارك ملي گلستان بار ديگر موجب شده اين سوال مطرح شود كه چگونه مي‌توان از بروز تنش‌هاي اينچنين كم كرد؟ مساله حفاظت موضوعي پيچيده و چند وجهي است و بايد از همه ابعاد به آن نگاه كرد. سعي مي‌كنم در اين مجال كوتاه به بخشي از اين موارد اشاره كنم. بخشي از بروز اين تنش‌ها به اين دليل است كه ما هنوز شكار را به عنوان يك واقعيت نپذيرفته‌ايم. شكار در تمام دنيا يك واقعيت است و نمي‌توانيم با شعارهاي احساسي آن را ناديده بگيريم و بگوييم به هيچ‌وجه اجازه شكار نمي‌دهيم. من البته اين نكته كه جمعيت حيات وحش ايران خيلي كم است را قبول دارم و از نزديك هم در بازديد از مناطقي مانند توران شاهد اين موضوع بوده‌ام. اما نمي‌توان از اين نكته هم غافل شد كه شكار مديريت شده و صدور پروانه‌هاي قانوني مي‌تواند تا حدودي وضعيت حفاظتي مناطق را بهبود دهد. ضمن اينكه كاهش جمعيت حيات وحش لزوما خيلي ارتباط به صدور يا عدم صدور پروانه‌ها ندارد. مگر سازمان محيط‌زيست چقدر قرار است پروانه شكار بدهد؟ در خوشبينانه‌ترين حالت ممكن است در سال 5 پروانه شكار در يك منطقه صادر شود. اما براي مثال در همين پارك ملي گلستان كه محيط‌بان تاج محمد باشقره در آنجا به شهادت رسيد، به جرات مي‌توان گفت هر ماه پنج شكار غيرمجاز انجام مي‌شود. پارك ملي گلستان زماني بيشترين جمعيت «مرال» را داشت اما الان بسياري از كارشناسان اذعان دارند اين گونه به زودي منقرض مي‌شود. چرا كه طي دو سه سال گذشته همواره جمعيت مرال كمتر از 50 راس تخمين زده شده است. در حالي كه اگر مدل حفاظت تغيير كند و مثل تمام دنيا جامعه محلي در فرآيند حفاظت دخيل شود و از آن سود ببرد، شاهد كاهش چنين تعارضاتي خواهيم بود.

در اكثر مناطق حفاظت شده دنيا حفاظت از حيات وحش خصوصي يا نيمه خصوصي است. در واقع مردم محلي اطراف مناطق در اين طرح‌ها ذي‌نفع هستند. اين تمهيدات موجب مي‌شود تنش‌ها كاهش يابد. بايد توجه داشته باشيم كه افزايش جريمه‌هاي شكار بدون توجه به برخي ديگر از زيرساخت‌هاي حفاظت، چندان كارايي نداشته و حتي ممكن است موجب شود شكارچيان از ترس پرداخت چنين جريمه‌هايي دست به خشونت بيشتر عليه محيط‌بانان بزنند. ما مي‌توانيم تمهيدي بينديشيم كه ضمن مشاركت جوامع محلي در حفاظت، بخشي از سود صدور پروانه‌هاي شكار به بومي‌ها برسد. اين كار مي‌تواند از طريق شكل‌گيري قرق‌هاي اختصاصي به صورت تعاوني و به اشكال ديگر انجام شود. همچنين لازم است در فرآيند جذب محيط‌بانان اصلاحاتي صورت گيرد و افراد محلي كه با فرهنگ و جغرافياي مناطق آشنايي بيشتري دارند به عنوان محيط‌بان جذب شوند. مساله آموزش محيط‌بان‌ها يكي ديگر از نقصان‌هايي است كه به چشم مي‌آيد. بسياري از محيط‌بان‌ها بعد از چند سال كار هنوز آموزش‌هاي اوليه خدمت را هم نديده‌اند كه الان بسياري از آنها دارند اين دوره‌ها را مي‌گذرانند. اكنون 2800 محيط‌بان در سازمان حفاظت محيط‌زيست مسووليت حفاظت نزديك به 18 ميليون هكتار را در كشور بر عهده دارند. همين اعداد نشان مي‌دهد كه تعداد محيط‌بان‌هاي كشور چقدر كم است. براي مثال پروژه حفاظت از يوز شش ميليون هكتار را شامل مي‌شود كه فقط 98 محيط‌بان در اين مناطق خدمت مي‌كنند. يعني ما نتوانسته‌ايم در طول يك دهه گذشته نيروهايي كه بازنشسته شده‌اند يا از سازمان حفاظت محيط‌زيست بيرون رفته‌اند؛ نيروهاي جايگزين جذب كنيم. افزايش تعداد نيروهاي محيط‌بان در مناطق حفاظت شده يكي ديگر از راهكارهايي است كه منجر به بهبود كيفيت حفاظت و كاهش حوادث مي‌شود. نكته بعد افزايش تجهيزات مورد نياز محيط‌بان‌هاست. محيط‌بانان از كمبود تجهيزات رنج مي‌برند. اين تجهيزات حتي شامل تامين بنزين مورد نياز وسايل نقليه محيط‌بان‌ها هم مي‌شود. افزايش تجهيزات حفاظتي هم يكي ديگر از پارامترهاي موثر در افزايش ضريب موفقيت حفاظت است. نكته آخر اينكه بهبود حفاظت از حيات وحش نيازمند برنامه‌ريزي كارشناسي است. نبايد حيات وحش و حفاظت صرفا با دلسوزي و نگاه احساسي پيش برود. ما بايد از تجربه‌هاي موفق ديگر كشورها براي بهبود همه شاخص‌هاي حفاظت استفاده كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون