پيامهاي يك سفر مهم
حسن داناييفر
آقاي برهم صالح، رييسجمهور عراق روز گذشته براي اولينبار به تهران آمد تا با آقاي روحاني رييسجمهور كشورمان ديدار و گفتوگو كند. اين سفر در حالي صورت گرفت كه فشارهاي فراواني روي عراق براي اجراي تحريمهاي امريكا عليه ايران وجود داشت. طبيعتا اين سفر پيام خاص خودش را دارد كه مهمترين آن اعمال تحريمهاي ظالمانه است و اين پيام را به طور خودكار القا خواهد كرد كه جمهوري عراق شرايطي كه وجود دارد را تشخيص ميدهد و ...
براي ايران و همسايه شرقي خود اهميت و جايگاه بسيار بسيار مهمي قايل است كه ميتواند در شرايط كنوني روابط خوبي را با جمهوري اسلامي ايران داشته باشد. البته فشارهاي امريكا بر دولتمردان عراقي بسيار زياد است اما تجربه مديران عراقي باعث شده است كه اهميت و جايگاهي راكه روابط جمهوري اسلامي براي اين كشور دارد بيشتر درك كنند و به آن كاملا واقف شوند و به دنبال آن باشند كه بتوانند يك تصميمگيري مستقلي را از خود نشان دهند و تحت فشار امريكاييها تصميماتي را اتخاذ نكنند كه منجر به تاثيرات منفي در روابط ميان دو كشور بگذارد. پيام اصلي آقاي برهم صالح در اين سفر همين موضوعي است كه اشاره شد. جلسات در جوي كاملا صميمي و دوستانه برگزار شد و نشانههايي از همكاريهايي بين طرفين در اين جلسات حكمفرما بود.
در اين بين برخي افراد مطرح ميكردند كه با توجه به جايگاه تشريفاتي رييسجمهور عراق با توجه به شرايط بايد فردي مانند نخستوزير به تهران سفر ميكرد، اما در پاسخ به اين موضوع بايد گفت كه اين سفر به آن معنا نيست كه نخستوزير به تهران سفر نخواهد كرد. سفرهاي رييسجمهور معناي خاص خود را دارد و سفر نخستوزير نيز معناي خاص خود را رييسجمهور برنامههاي خود را دارد و نخستوزير نيز برنامههاي خاص خود را و هر كدام در زمان مناسب انجام ميشود و تقريبا ميتوان گفت سفرهاي دورهاي كه رييسجمهور عراق آغاز كردو يكي از آنها سفر به جمهوري اسلامي ايران بوده است، ايشان به سايركشورهاي ديگر منطقه نيز سفر خواهد كرد تا پيام توسعه روابط با ساير كشورهاي منطقه را ارسال كند. جمهوري اسلامي جايگاه خاصي را براي عراق در تاثيرگذاري بر پروندههاي مهم منطقهاي در آينده مدنظر قرار داده است. اما اينكه آقاي نخستوزير به ايران سفر خواهد كرد، قطعا اين كار صورت خواهد گرفت. سفر فعلي به معناي پركردن جاي سفر ديگري نيست كه بخواهيم تحليلي در اين خصوص ببينيم كه چرا رييسجمهور به تهران سفر كرده است، از همين رو قطعا بايد منتظر سفر آقاي نخستوزير نيز به تهران باشيم.
از طرفي ديگر طي چند وقت اخير فشارهايي از سمت امريكا به دولت مركزي عراق براي اجرايي كردن تحريمهاي اين كشور عليه ايران اعمال شده است و هياتهايي را هم به بغداد و هم به اقليم كردستان عراق اعزام كرد. هر چند در اين دوره امريكاييها فشار زيادي را به عراق وارد ميكنند ولي عملا روابط ميان تهران- بغداد تاكنون روند عادي و كلاسيك خود را طي ميكند. در مرزهاي ميان دو كشور مشكلي نيست و كارها به خوبي انجام ميشود، امريكاييها نيز فشار خود را وارد ميكنند و اين خصلت دشمن است كه دشمني كند. اما يك توقع وجود دارد كه دوستان ما نيز دوستي كنند. اكنون هيچ مسالهاي وجود ندارد. تجارت و روابط به مانند گذشته ادامه دارد. طي هفت ماهه اخير بيشترين صادرات ايران مربوط به عراق بوده است. در 6 ماه گذشته نيز عراق در جايگاه اول ميزباني كالاهاي صادراتي ايران بوده است و در مجموع بيش از 21 درصد از صادرات ايران را به خود اختصاص داده است. پيشبينيها نيز اين گونه است كه اين روند ادامه پيدا كند و خللي در آن وارد نشود.
در خصوص اينكه امريكاييها نيز 45 روز به عراقيها فرصت دادند تا گاز طبيعي و انرژي خود را از جاي ديگري جز ايران تامين كنند نيز بايد گفت كه اين بحث به لحاظ ژورناليستي و فني بسيار متفاوت است. اصلا بايد اين سوال مطرح شود كه از لحاظ فني كسي ميتواند براي اين موضوع زمانبندي داشته باشد؟ اينها حرفهايي است كه از سمت امريكاييها مطرح ميشود. پيش از اين بسياري فكر ميكردند روز چهارم نوامبر مرزهاي ايران و عراق تعطيل ميشود. اما به نظر ميرسد برخي اطلاعاتشان مبتني بر دادههايي ناقص است كه بر مبناي همان نيز تحليل ارايه ميدهند اما در واقعيت موضوع ديگري است. هر چند كه بايد در اين زمينه افراد فني و صاحبنظر ديدگاه خود را ارايه دهند اما در بحثهاي انرژي گاز و برق به اين سادگي نيست كه شما بتوانيد آن را جايگزين كنيد. اين موضوع هزينه بر و زمان خود را نياز دارد. در عالم امكان چيزي غيرممكن نيست، اما مهم هزينههاي چنين اقدامي است كه برآيند آن را غيراقتصادي ميكند. از همين رو بايد گفت با وجود فشارها، روند سياسي و اقتصادي در روابط ايران و عراق ادامه پيدا خواهد كرد.