تقلا براي ديده شدن
عبدالله ناصري
چند سالي است از عرصه قدرت دور افتاده است اما همچنان هر از گاهي ميشنويم با اظهارنظري يا اقدامي دوباره به صدر اخبار بازميگردد و اخيرا هم مشاهده كرديم طرح مناظره با حسن روحاني را مطرح كرده است. محمود احمدينژاد در طول اين سالها نشان داده است كه آنچه به زبان ميآورد و آنچه با عملكرد خود نشان ميدهد، بدون هدف نيست بنابراين طرح مناظره با رييسجمهور نيز نميتواند خالي از هدف باشد. با نگاه به رفتارهاي گذشته احمدينژاد ميتوان به اين واقعيت دست پيدا كرد كه او از اين مباحث يك هدف اصلي دارد: مطرح شدن و مطرح بودن. به عبارت ديگر به نظر ميرسد مهمترين هدف رييس دولت نهم و دهم دور نشدن از فضاي رسانهاي و مطرح شدن در كشور است. طبيعتا نبايد اين صحبتهاي او را چندان جدي گرفت. اساسا درخواست مناظره احمدينژاد امري غيرممكن است آن هم به يك دليل عمده و آن اينكه عمدتا مديريت رسانههاي پرقدرت مانند صدا و سيما در دست طيف مقابل حسن روحاني است هر چند اين طيف مخالف، زماني حامي احمدينژاد بودند و امروز از او گريزان هستند اما به خوبي ميدانند روحاني ميتواند از اين فضا استفاده كند و اين باز به نفع دولت تمام خواهد شد، بنابراين طرح اين مناظره اساسا موضوعيت ندارد.
به نظر ميرسد اگر نمايندگان دو ديدگاه و نزديكان اين دو براي مناظره مقابل هم بنشينند، ميتواند دستاورد خوبي داشته باشد و تكليف خيلي از موضوعات روشن شود اما برداشتم اين است كه حتي اگر اين موضوع به سمت جدي شدن برود برخي نهادها مانع اجراي آن خواهند شد، چراكه طرح برخي مسائل در زمان احمدينژاد باعث ميشود پاي برخي ديگر هم به بحث باز شود.
نكته ديگري كه لازم است به آن بپردازم اين است كه هر چند احمدينژاد تصور ميكند جايگاه و پايگاه پرقدرتي در كشور دارد اما اين پايگاه به هيچ عنوان در اندازه تصور احمدينژاد يا اطرافيان او نيست. اين موضوع را هم بايد درنظر بگيريم كه جامعه ما اگر زمينه همراهي با يك فرد پوپوليست را داشته باشد ممكن است دوباره سال 84 تكرار شود. به عبارت ديگر من پايگاه احمدينژاد را انكار نميكنم اما اين را هم تاكيد دارم اگر قرار باشد جامعه يك فرد پوپوليست را همراهي كند، اين فرد قطعا احمدينژاد نخواهد بود؛ يادمان نرود. جامعه ما چهرههاي پوپوليست كم ندارد.