فرا كارشناسي
عباس عبدي
اظهارنظر برخي آقايان محترم درباره مشق شب اين پرسش را طرح كرد كه چه ارتباطي ميان نقش و جايگاه كنشگران عمومي با حوزههاي تخصصي آنان وجود دارد؟ ابتدا گفته شود كه هر فردي حق دارد در هر موضوعي كه دوست دارد، اظهارنظر كند، مگر مواردي كه به صورت روشن منع قانوني وجود دارد. مثل اظهارنظر در حوزه پزشكي و سلامت كه طبعا تا حدي تفاوت دارد. ولي نبايد فراموش كنيم كه اظهارنظر كارشناسي در هر زمينهاي...
مستلزم نقدپذيري بدون قيد و شرط نيز است. به عبارت ديگر اگر كسي درباره موضوعي از موضع كارشناسي نظر داد بايد آمادگي داشته باشد كه از سوي ديگران نيز نقد جدي شود در اين صورت چنين نقدي حد يقف نخواهد داشت و از انگيزهها تا منطق و تبعات آن ديدگاه را ميتوان نقد كرد.
با اين مقدمه بايد ديد كه حضور برخي از آقايان محترم در موضوعات كارشناسي چه تبعاتي را ايجاد خواهد كرد؟ وجود نظرات كارشناسانه و مكرر درباره فضاي مجازي، قيمت كاغذ و FATF و نفوذ غرب و مشق شب و سياستهاي اقتصادي و... همه و همه رويداد جديدي نيست و خيلي از افراد هر روز درباره اين نكات سخن ميگويند و ديگران هم آنها را تاييد يا رد و حتي تخطئه ميكنند. همه اين نظرات تا حدي از موضع كارشناسي بيان ميشود و مخاطب هم آنها را از همين موضع ميشنود. ولي اگر وضعيتي پيشآيد كه انتظار سخن اخلاقي يا فقهي از گوينده وجود داشته باشد ولي در عمل به نظر كارشناسي و حتي از موضع قاطع ختم شود در اينجا دچار اختلال نقشها ميشويم. براي روحانيت و حتي تريبونهاي آنان، نقش به نسبت تعريف شدهاي در ذهنها وجود دارد و اگر نقش جديدي وارد ماجرا شود كليت آن نقش اصلي مخدوش و دچار اختلال خواهد شد. به نظر بنده هر كس حتي اگر تخصص هم در موضوعي داشته باشد جالب نيست كه در نقشي جز نقش اصلي و تعريف شده براي خود وارد شود به ويژه براي روحانيون. چندي پيش فيلم كوتاهي در شبكههاي اجتماعي پخش شد كه يك آقايي با لباس روحاني بالاي يك كوه ايستاده و به حالت اقتدار نمايش جذابي از كار با نانچكو انجام ميداد كه بسيار ديدني بود. ولي من به عنوان يك بيننده احساس شخصي خود را ميگويم كه اصلا خوشم نيامد چون انتظارم از نقش يك روحاني انجام عمليات با نانچكو نيست. اين نقش موجب مخدوش شدن انتظارات مخاطب از نقش روحانيت ميشود. در عوض آن روحاني كه به روستاها ميرود و براي كودكان كتاب ميبرد و با آنان كتاب ميخواند نقشي را مطابق انتظارات ايفا ميكند.
شايد بگوييم كه اين نقشها تا اين حد موجز تعريف نشده است. ميپذيرم و ممكن است در مواردي اختلاف باشد ولي در هر حال بايد به تبعات نقشها ملتزم بود. هنگامي كه از تريبون نماز جمعه درباره FATF چنان قاطع سخن بگوييم در حالي كه اين يك موضوع بسيار تخصصي است و حتي كارشناسان خبره هم جرات بيان نظرات قاطع در اين باره را ندارند در اين صورت بايد بپذيريم كه ذهنيت مردم را به اين جايگاه و نقش سياسي و تربيتي آن مخدوش كردهايم. هنگامي كه درباره مشق شب كه مسالهاي اختلافي و كارشناسي است نظر قاطع و از موضعي فراكارشناسي دهيم نهتنها كمكي به حل و فهم آن موضوع نكردهايم بلكه آن را از مسير درست بررسي خارج كردهايم. اينجاست كه انگيزهشناسي وارد ماجرا ميشود و به بحثهاي پشت پرده ماجرا و نقش موسسات كمك درسي دامن ميزند. هنگامي كه هر روز درباره فضاي مجازي و از موضع كارشناسانه نظر دهيم، نهتنها اثرگذاري آن كم ميشود بلكه مهمتر از اين ممكن است اثرت منفي به همدلي با سخنان و اظهارات ديگر گويندگان نيز بگذارد.
اين مخدوش شدن انتظارات از نقشها يكي از مشكلات جامعه ما است و منحصر به روحانيون نيز نميشود. دانشگاهيان و سياسيون و اخيرا سلبريتيها هم با چنين وضعي مواجه شدهاند و در نتيجه انتظارات از افراد و نقشها را دچار اختلال جدي كردهاند. البته اين نافي آن نيست كه يك نفر براي خود دو نقش گوناگون تعريف كند. براي نمونه ميتوان در كسوت روحانيت بود و در عين حال يك نقش يا تخصص ديگر هم داشت و در آن ايفاي نقش نمود. مثلا استاد دانشگاه بود. هر چند اين دو نقش لزوما بر يكديگر منطبق نيستند ولي تعارضي هم با يكديگر ندارند ولي ليدر فوتبالي بودن قطعا سازگاري با اين لباس ندارد. روز پنجشنبه گذشته به دعوت روزنامه همشهري و براي آشنا شدن با فضاي ورزشگاهها و پرسش از فهم و برداشت اجتماعي بنده از اين فضا، براي ديدن مسابقه دو تيم پديده و استقلال عازم ورزشگاه آزادي شدم. ولي نكته عجيبي كه ديدم آمدن تعداد قابل توجهي افراد روحاني در جمع طرفداران تيم پديده بود كه به ظاهر از مشهد آمده بودند. هر چه كوشيدم كه دركي از اين نقش جديد روحانيون در اين حكومت پيدا كنم و آن را به كاركرد و نقش واقعي روحانيون ربط دهم، موفق نشدم. اگر با همين دستفرمان برويم در آينده نزديك نقشهاي جانبي آقايان آنقدر گسترده خواهد شد كه نهتنها نقش اصلي آنان به حاشيه خواهد رفت بلكه نحوه برخورد و انتظارات جامعه نيز از آنان تفاوت خواهد كرد.