علي ولياللهي
مقايسه پيشرفت هر دوره از مسابقات جام ملتهاي آسيا با دور قبل، امري اجتنابناپذير است. هواداران فوتبال و كارشناسان به صورت منطقي انتظار دارند كه با گذشت زمان و پيشرفتهاي فني و زيرساختي، تيمها در هر دوره با شرايط بهتري وارد رقابتها شوند. براي اينكه ببينيم دوره فعلي جام ملتهاي آسيا، چه تفاوتهايي با دوره قبل كه در استراليا برگزار شد دارد، با مرتضي محصص، مدرس رسمي فيفا و يكي از كارشناسان برجسته بينالمللي به گفتوگو نشستيم.
جناب محصص، ابتدا بفرماييد از نظر شما تفاوتهاي اين دوره جام ملتهاي آسيا با دورههاي قبلي چيست؟
يكي از تفاوتهاي بزرگ اين دوره با دوره قبل در نحوه انتخاب مربيان است. شما نگاه كنيد درصد بسيار زيادي از تيمهاي شركتكننده در اين جام، صاحب مربيان مطرح هستند كه كارنامه بسيار بسيار خوبي هم دارند. اين نشان ميدهد كه اكثر تيمهاي آسيايي براي خودشان
bench mark دارند؛ به اين معنا كه استانداردي را رعايت ميكنند. استاندارد چه هست؟ اينكه قابليتها، تواناييها، اعتبار، تاريخ كشورشان و درجه اهميت ليگشان را نزديك كنند به اروپا. شما وقتي تاريخ فوتبال اروپا را مطالعه ميكنيد ميبينيد كه آن هم دقيقا به همين شكل بوده. خيلي از دورههاي جام ملتهاي اروپا بوده كه بد برگزار شده. اما الان نحوه برگزاري يورو 2020 به شكلي است كه در كشورهاي مختلف اروپا قرار است برگزار شود. دنيا فرق كرده. الان بحث فرصتها و استفاده از امكانات و تجربيات تاريخ فوتبال كشورهاي ديگر است. آلمان مثلا در جام جهاني اخير موفق نبود. من مسلم ميدانم كه مسوولين فوتبال اين كشور شديدا دنبال پيدا كردن يك راهكار براي بازگرداندن آلمان به جايگاه اصلياش در يورو 2020 و جام جهاني 2022 هستند. آسياييها هم به همين شكل. همه دنبال پيشرفت هستند. در جام ملتهاي آسيا واقعا تيم ضعيف به آن معنا نداريم؛ حتي يمني كه از ما 5 گل خورد. بخشي از شكست تيم يمن به خاطر غافلگيري بود. آنها انتظار نداشتند ما با اين سرعت و برنامهريزي جلويشان ظاهر شويم.
پس اگر بخواهيم تفاوتهاي تيمها با دوره قبل را دسته بندي كنيم...
اول تداركات. هم از نظر لجستيكي، هم از نظر فني مخصوصا در بعد انتخاب مربيان. من دو ماه پيش ويتنام بودم و دو بازي اين تيم را از نزديك ديدم. به همين خاطر بازي اين تيم مقابل عراق برايم تعجببرانگيز نبود. ويتناميها اگر يك مقدار شانس ميآوردند ميتوانستند بازي را مساوي كنند. دوم آمادگي پيش از مسابقات است. همه تيمها، مثلا لبنان يا سوريه كه همه ميدانيم چه مشكلاتي در كشورشان وجود دارد، با آمادگي كامل و اردوهاي منظم در بازيها حضور دارند. اكثرا اردوهايشان خارج از كشورشان بوده. شما تيم خودمان را نگاه كنيد. ما تداركات بسيار بسيار خوبي داشتيم. ما به كمپ اسپاير قطر رفتيم. تداركات ما با سال 2015 اصلا قابل مقايسه نيست. اينها تاثيرگذار است. سوم و از همه مهمتر استفاده از بازيكنان لژيونر است كه البته برخي از تيمها از داشتن اين فرصت محروم هستند. به ليست استراليا، ايران، ژاپن يا تيمهاي مطرح نگاه كنيد: پر از بازيكنان لژيونر است. الان معدود هستند كشورهايي كه لژيونر ندارند؛ مثل عربستان . الان بيشتر تيمها تلاش ميكنند از تجربه بازيكناني كه در خارج از كشور مجرب ميشوند استفاده كنند؛ تجربهاي كه واقعا گرانبها است. در كل من فكر ميكنم همه تيمها چه در بعد آمادگي جسماني و چه در بعد آمادگي رواني سعي كردهاند از متخصصين بنام استفاده كنند. تيمها به موضوع استراحت بين بازيها و ريكاوري توجه ويژهاي دارند. ايران مربي مخصوص ريكاوري دارد. همه تيمها دارند. همه اينها نشان ميدهد تيمها نسبت به چهار سال پيش شرايطشان خيلي بهتر شده.
آيا با اين شرايط ميتوان گفت جام ملتهاي آسيا به سطح جهاني نزديك شده؟
با تمام اين توضيحات من بازهم فاصلهاي بين فوتبال اروپا و آسيا ميبينم. دليلش هم واضح است؛ تماس كم فوتبال آسيا با مهد فوتبال جهان يعني اروپا. كم پيش ميآيد در طول سال كه تيمهاي آسيايي بازيهايي جلوي تيمهاي قدر اروپايي داشته باشند. اين عدم برگزاري مسابقه با بهترينها باعث شده اين شكاف هميشه وجود داشته باشد. اگر وضعيت ما طوري بود كه ما مرتب ميتوانستيم با تيمهاي خوب امريكاي جنوبي يا اروپا بازي كنيم، وضعيت بهطور كلي براي آسيا فرق ميكرد.
برخي كارشناسان و مربيان مثل امير قلعه نويي در مصاحبههايشان سطح جام ملتهاي آسيا را از ليگ يك ايران پايينتر ارزيابي كردند.
اينها عقايد شخصي است. من هم در پاسخ به سوالات شما عقايد شخصيام را گفتم. ما بايد احترام بگذاريم. ايشان يا بقيه، ديدگاه خودشان را ميگويند. شايد آنها نپسنديدهاند بازيها را. اما من نه. من تيم بحرين را خيلي پسنديدم. بازي اولشان مقابل امارات بازي خوبي بود و معلوم بود با برنامه وارد مسابقات شدهاند. تيم اردن به نظر من با يك تاكتيك خيلي مشخص بازي ميكند. براي اردن حفظ توپ اصلا مهم نبود. مهم اين بود كه خيلي خوب دفاع كند و خيلي سريع ضد حمله بزند. فيليپين بازي خوبي مقابل چين به نمايش گذاشت. منظورم تيمهاي ضعيف هستند.. ولي ما بايد احترام بگذاريم. ديدگاهها متفاوت است. شايد آن عدهاي كه راضي نيستند حق هم داشته باشند. چون ممكن است بازيها را مقايسه كنند با سطح اول اروپا و فرضا بازي تيمهاي منچسترسيتي و ليورپول. آن اصلا يك چيز ديگر است. نبايد مقايسههايي به اين شكل انجام شود.
پس شما اعتقاد داريد جام خوبي را شاهد هستيم.
بله. من حتي فكر ميكنم اين جام، جام شگفتيهاست. من چند روز پيش هم اين را گفتم. پيشبيني من، با اينكه كار درست و صحيحي هم نيست، اين است كه ما در يكچهارم نهايي تيمهايي را خواهيم ديد كه انتظار ديدنشان را نداريم.
در توضيحاتتان به سبك بازي اردن اشاره كرديد. خيليها معتقدند آنها و ساير تيمهاي متوسط آسيا سبك بازي كردنشان را از كيروش ياد گرفتهاند.
من مطالعه مشخصي در اين مورد نكردم و در اين زمينه نظر قطعي نميتوانم بدهم، اما اصلا بعيد نيست. در ليگ داخلي خودمان كه تفكرات كيروش تاثيرگذار بوده است. بعد از جام جهاني 2014 برزيل، خيلي از تيمهاي ليگ ما شروع كردند به دفاع مستحكم و كامپكت و استفاده از ضد حمله. هيچ ايرادي هم ندارد. كيروش هم ساليان سال اين را استفاده كرده و توسعه داده و به اين نتايج رسيده. منتها مشخص است كه اين روش نميتواند در همه بازيها كارايي داشته باشد. اين سيستم در تقابل با تيمهايي كاربرد دارد كه يك تيم ضعيفتر است و ديگري تيمي قدر است. در هر بازي نميشود دفاع مطلق و ضد حمله را مبنا قرار داد؛ مخصوصا در مقابل تيمهايي كه ضعيفتر هستند يا از لحاظ تاكتيكي تواني برابر دارند. ولي اينكه شما ميگوييد اصلا بعيد نيست. اگر سابقه كيروش در منچستر يونايتد را هم مطالعه كنيم متوجه ميشويم كه اين مربي در آنجا هم بسيار تاثيرگذار بوده. منچستر، بازي با يك مهاجم يا اصلا بدون مهاجم در زمان سرالكس را مديون كيروش است. اگر خاطرتان باشد آن زمان كيروش به دليل تفكراتش باعث شد فن نيستلروي از منچستر جدا شود. يعني در واقع كيروش ردش كرد. چون با كريس رونالدو اختلاف داشتند و يك مدت منچستر بدون مهاجم نوك بازي ميكرد. چون وين روني هم برميگشت عقب و به خط هافبك اضافه ميشد. اين تغييرات مديون كيروش است. خيلي ايرادها به كيروش گرفته ميشود اما ايشان از نظر فني بسيار فهميده است و شكي در اين مساله نيست. چرا فهميده است؟ چونكه ساليان سال تجربه دارد در تيمهاي ملي و باشگاهي مختلف جهان. مربيان بزرگ، مربياني هستند كه از باخت وحشت ندارند. درس ميگيرند و تيمشان را قوي ميكنند. ما شاهد باخت استراليا به اردن بوديم. حالا ميتوان بعد از اين عيار استراليا و سرمربي اين تيم را فهميد. اينكه از باخت چگونه بيرون ميآيند. مربيان باتجربه از باخت نميترسند. با اينكه فشار زيادي از طريق رسانهها و مسوولين روي دوششان است، ولي چون ديدگاه حرفهاي دارند، ميتوانند از زير فشار خارج شوند. استراليا يا تايلند حتي.
جناب محصص يكي از بازيهاي عجيب جام، بازي تايلند و هند بود. چه اتفاقي در آن بازي رخ داد؟ و آيا اين برد نتيجه منطقي سرمايهگذاري زياد هند در فوتبال بود؟
تايلند به نظرم غافلگير شد. هند آنچنان تيم قوياي نيست. بازي در نيمه اول در اختيار تايلند بود. در حفظ توپ موفق بودند. منتها هنديها از اشتباهات كوچك تيم تايلند نهايت استفاده را بردند. در مورد هند بايد بگويم من سال 2017 از طرف فيفا به جام جهاني زير 17 سال اعزام شده بودم براي آناليز بازيها. تيم ايران هم آنجا خوش درخشيد. در هند 25 زمين تمرين با امكانات كامل در سراسر كشور احداث شده است. در تمام كشور، نه فقط در بمبئي و دهلي و شهرهاي بزرگ. اين 25 زمين را هنديها با خرج فيفا تاسيس كردهاند و از آن استفاده ميكنند. ببينيد پيشرفت فوتبال فقط نياز به بزرگترين تئوريسينهاي دنيا ندارد. به زيرساختها و محل تمرين و تغذيه مناسب و آناليز بازي و سيستم ريكاوري و خيلي چيزهاي ديگر احتياج است. هند دارد نزديك ميشود به سطح استاندارد. آقاي كنستانتين سرمربي هنديها، همكار خود من است و چند باري هم آمد ايران براي برگزاري كلاس. منتها الان تدريس را رها كرده و به مربيگري روي آورده. مربي بزرگي هم نيست. منظورم از بزرگ نبودنش اين است كه اسم بزرگي ندارد. ولي شايد بتواند با هند موفق باشد و به مرحله بعد برود. يكي از دلايل موفقيت هند مخصوصا در ردههاي سني در چند سال آينده، همين سرمايهگذاري وسيع و مخصوصا امكاناتي است كه فيفا بعد از جام جهاني در اختيار هند قرار داده.
تيمهاي مدعي جام بعد از انجام اولين بازي كدام تيمها هستند؟
با توجه به فاصله كشور امارات با همسايههايش، ميتوان گفت كه تيمهايي مثل قطر، عربستان يا كشورهاي عربي انگار در خانه بازي ميكنند. اين يك ويژگي بسيار مهم است عربستان ميتواند حريف قدري باشد براي ما. ژاپن به نسبت با تيم جواني آمده. با يك مربي نه چندان بزرگ ولي تاثيرگذار. كره جنوبي هم به همين شكل. با يك مربي پرتغالي كه يكي از دستيارانش شاگرد سابق من در كلاس A جهاني است و آدم كاربلدي است. خيلي زود است درباره وضعيت تيمها حرف زد. منتها تيمهايي مثل عربستان و قطر انگار در خانه بازي ميكنند. پيشبيني من اين است كه امارات ميتواند به مراحل بالا برسد. زاكروني از نظر من بسيار مربي زيرك و باهوشي است. من مطمئنم بعد از شروع بد تيم امارات مقابل بحرين حتما تغييراتي را اعمال خواهد كرد. بازي بعدي اين تيم مهم است. عربستان هم بازي آساني مقابل كره شمالي داشت. كره شمالي با توجه به وضعيت كشورش نميتواند تيم قدري باشد. اين تيم در حد يمن است؛ البته همين تيمها هم ميتوانند بعضي وقتها بيايند و يك تساوي بگيرند و تيمهاي بزرگ را اذيت كنند. چون اين تيمها چيزي براي از دست دادن ندارند. فكر كنم دور دوم كه برگزار شود خيلي راحتتر بتوان در مورد تيمها حرف زد.
در ليگ داخلي خودمان تفكرات كيروش تاثيرگذار بوده است. بعد از جام جهاني 2014 برزيل، خيلي از تيمهاي ليگ ما شروع كردند به دفاع مستحكم و كامپكت و استفاده از
ضدحمله. كيروش ساليان سال اين را استفاده كرده و توسعه داده. منتها اين روش نميتواند در همه بازيها كارايي داشته باشد. اين سيستم در تقابل با تيمهايي كاربرد دارد كه يك تيم ضعيفتر است و ديگري تيمي قدر است. در هر بازي نميشود دفاع مطلق و ضد حمله را مبنا قرار داد.