• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4286 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۹ دي

ورشو و هياهو براي هيچ

حسن بهشتي‌پور

در حالي كه بحث از برگزاري كنفرانسي ضدايراني در ورشو، پايتخت لهستان در روزهاي گذشته با واكنش‌هايي روبه‌رو شده به نظر مي‌رسد، مي‌توان از چند منظر به اين مهم پرداخت. در اين ميان شايد يكي از مهم‌ترين و البته نخستين پرسش‌هايي كه مطرح مي‌شود به دليل انتخاب لهستان به عنوان محل برگزاري اين كنفرانس است. لهستان 3 ‌بار در سال‌هاي ۱۷۷۲، ۱۷۹۲ و ۱۷۹۵ ميلادي تجزيه و تقسيم شده و 4 نوبت نيز توسط ارتش‌هاي بيگانه به اشغال درآمده كه اين اتفاق، آخرين‌ بار در جريان جنگ جهاني دوم در ۱۹۳۹ رخ داد. اين كشور در دوران سلطه شوروي بر بلوك شرق، صدمات بسياري ديد كه جدي‌ترين اين آسيب‌ها...

قسمت يهوديان لهستاني شده است. در نتيجه لهستان جديد تلاش مي‌كند از طريق نزديك شدن به امريكا تا حدودي موقعيت خود را در شرق اروپا تثبيت كند.

از نگاه ديگر روس‌گريزي، نزديكي به اسراييل و نفوذ عميق امريكا در اين كشور از لهستان پديده‌اي ساخته كه امريكايي‌ها مي‌كوشند از آن در جهت ايجاد انشقاق در اتحاديه اروپايي بهره بگيرند. زيرا امريكا اتحاد كشورهاي اروپايي را در نهايت در راستاي منافع خود نمي‌بيند.

به همين دليل واشنگتن در سال‌هاي اخير از اروپاي جديد يعني كشورهاي شرق اروپا در برابر اروپاي قديم كشورهاي غرب اروپا حمايت مي‌كند. علاوه بر اين امريكا اميدوار است با سپردن نقش محوري به لهستان با توجه به وسعت و جمعيت بيشتري كه در مقايسه با كشورهاي شرق اروپا دارد، سدي محكم از اتحاد كشورهاي اوكراين، مجارستان، چك، روماني و بلغارستان در برابر توسعه نفوذ روسيه در اين منطقه حساس ايجاد كند. پس از به قدرت رسيدن ترامپ در كاخ سفيد به موازات روي كار آمدن يك دولت راستگرا در ورشو، هماهنگي امريكاي ترامپ با لهستان براي ايجاد نقش محوري در اجراي سياست‌هاي امريكا در شرق اروپا بيشتر شد. به نظر مي‌رسد در مقايسه با ساير كشورهاي شرق اروپا هيچ كشوري مانند لهستان ويژگي‌هاي لازم براي ايفاي نقش محوري مورد نظر امريكا را ندارد. اگرچه اوكراين اهميت ژئواستراتژيك بيشتري دارد اما مانند لهستان عضو ناتو و اتحاديه اروپا نيست.

با در نظر گرفتن مواردي كه مطرح شد، مشخص مي‌شود كه براي اجراي فشار به كشورهاي هوادار اجراي برجام در غرب اروپا و نيز براي ايجاد جبهه مشتركي از كشورهاي مخالف ايران، از نگاه امريكا و اسراييل، لهستان گزينه مناسبي براي ايفاي چنين نقشي بوده است. زيرا هم از مرزهاي ايران دور است و هم مي‌تواند در اتحاديه اروپا ساز مخالف با برجام كوك كند. نكته مهم ديگر اينكه دولت ورشو به ترامپ بيش از ساير دولت‌هاي اروپايي نزديك است.

در اين ميان اما پرسشي ديگر نيز مطرح است و آن اينكه كدام كشورها حاضر به شركت در كنفرانس خواهند شد و به طور مشخص آيا مقام‌هاي دو كشور روسيه و چين نيز راهي ورشو خواهند شد. در پاسخ بايد گفت با ارزيابي ابعاد مختلف اين ماجرا، بعيد به نظر مي‌رسد كه روسيه و چين در زمينِ بازي‌اي كه امريكايي‌ها طراحي كردند، وارد شوند؛ به ‌ويژه روسيه كه مي‌داند، دولت فعلي لهستان تا چه ميزان گرايش‌هاي ضدروسي دارد. البته در مورد شركت ساير كشورها نمي‌توان با قطعيت نظر داد اما به احتمال زياد، برخي ورشكستگان سياسي مانند اسراييل، عربستان، امارات، بحرين، مصر و اردن در اين كنفرانس شركت خواهند كرد.

درباره اهداف و انگيزه‌هاي احتمالي ايالات متحده از برگزاري چنين كنفرانسي مي‌توان گفت، امريكا دنبال فضاسازي رسانه‌اي و بهره‌برداري‌هاي تبليغاتي عليه ايران است. خود امريكا هم به‌ خوبي مي‌داند از چنين كنفرانسي نتيجه قابل ‌توجهي عليه ايران به دست نمي‌آيد. زمان برگزاري نشست، دو روز پس از مراسم چهلمين ساگرد پيروزي انقلاب اسلامي، خود بيانگر تبليغاتي بودن اهداف اين نشست است. امريكا كه در حال حاضر با مشكلات ترامپ در داخل امريكا درباره بودجه و ماجراي استيضاح نتيجه زد و بند با روسيه روبه‌رو است و نتانياهو نيز در اسراييل متهم به رشوه‌خواري شده و درگير اختلافات داخلي است كه به انحلال پارلمان انجاميده است. از طرفي عربستان هم كه در ماجراي خاشقجي بي‌حيثيت شده است. هر سه به ‌شدت نياز به سوژه‌سازي عليه دشمن مشتركي كه به زعم آنها ايران باشد، دارند.

علاوه بر اين مباحث بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه منافع و آسيب‌هاي احتمالي كه برگزاري چنين كنفرانسي متوجه روسيه، چين، اسراييل و ايران خواهد كرد، چيست. چنانچه پيداست، روسيه و چين به احتمال زياد مخالف برگزاري چنين نشستي هستند اما منافع آنها مستقيما به‌ واسطه تشكيل اين نشست تهديد نمي‌شود. اسراييل مشوق اصلي لهستان براي برگزاري چنين نشستي است و احتمالا انتظار دارد بيشترين بهره‌برداري تبليغاتي را عليه ايران داشته باشد. در اين ميان اما براي ايران اين نشست مانند ده‌ها نشست ضدايراني ديگر است و نتايج آن نيز تفاوتي با بقيه نخواهد داشت؛ دشمنان ايران سر كار هستند و در واقع آب در هاونگ مي‌كوبند.

با در نظر گرفتن مشكلات لهستان در بحث تامين انرژي از جانب روسيه و مباحثي كه در اين خصوص درباره مساله خريد نفت خام از امريكا و ديگر تامين‌كنندگان نفتي مطرح شده، اين پرسش را پيش مي‌كشد كه برگزاري اين كنفرانس چه منافعي براي لهستاني‌ها به‌ همراه خواهد داشت. در اين خصوص بايد گفت، لهستان هميشه روسيه را يك تهديد امنيتي عليه خود مي‌دانسته است. اين مساله به ويژه بعد از فروپاشي ديوار برلين و شوروي بيشتر شد. اما نبايد موضوع اختلاف لهستان با روسيه را به موضوع ايران گره زد؛ اين تحليل دقيقي نيست كه چون لهستان ايران را متحد روسيه مي‌‌داند پس انگيزه دارد عليه ايران اقدام به برگزاري كنفرانس كند. به نظر مي‌رسد، لهستان به ‌دليل روابط ويژه ترامپ و پمپئو با دولت اين كشور و نيز به ‌خاطر روابط ويژه‌اش با نتانياهو راضي به برگزاري چنين نشستي شده است.

در نهايت بايد دقت كنيم كه واكنش‌مان به برگزاري اين نشست احساسي نباشد. به نظر مي‌رسد در سطح رسانه‌اي لازم است، كار عميق و گسترده‌اي انجام شود اما در سطح ديپلماتيك همين ‌قدر هم كه حساسيت نشان داده شده، كفايت مي‌كند. در عرصه ديجيتالي شدن اطلاع‌رساني، سكوت درباره چنين نشست‌هايي آب به آسياب ريختن دشمنان است. يك كميته قوي در بخش ديپلماسي عمومي وزارت امورخارجه مي‌تواند هدايت رسانه‌اي اين جريان را برعهده بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون