شاهكارهاي مديريتي در فوتبال باشگاهي ايران
منشا مفت رفت يا قاچاقي؟
علي ولياللهي
ظهر روز سهشنبه به نوعي بمب نقل و انتقالات تركيد و گادوين منشا آبيپوش شد. بازيكن سابق پرسپوليس كه با نظر برانكو در ليست مازاد سرخها قرار گرفته بود پس از گمانهزنيهاي زياد راهي تيم رقيب شد و بلافاصله در پروفايلش چهار قلب آبي گذاشت و در مصاحبهاش از دو قهرماني استقلال در آسيا گفت تا حسابي پرسپوليسيها را بچزاند. منشا در پستي اينستاگرامي عكس خودش را در حالي كه پيراهن آبي به دست دارد، منتشر كرد و در عرض كمتر از دو ساعت بيش از 70 هزار كامنت زير پستش ديده شد. طرفداران استقلال و پرسپوليس زير پست منشا شروع به كريخوانيهاي معمول كردند و از خجالت هم و منشا در آمدند. در كنار اين جنگ زرگري و رسانهاي اما نكتهاي وجود دارد كه بايد خيلي دقيق به آن پرداخت. يك بحث مديريتي خيلي ساده كه معلوم نيست، چرا در فوتبال ايران پياده نميشود و چه كسي بايد پاسخگوي اين همه اهمال باشد.
منشا دو فصل پيش با قراردادي دو ساله راهي پرسپوليس شد؛ به عنوان دومين گلزن ليگ. كاري نداريم كه اين بازيكن موفق بود يا نبود يا هر چيز ديگري. منشا در پايان نيمفصل اخير، يك نيمفصل ديگر با پرسپوليس قرارداد داشت اما برانكو گفت او را نميخواهد تا باشگاه برود سراغ پيشنهاداتي كه از باشگاههاي ديگر براي جذب منشا از راه ميرسد. يك پروسه معمول در فوتبال. ضمن اينكه بر اساس اعلام پندار خمارلو، مدير رسانهاي پرسپوليس، در قرارداد منشا قيد شده بود كه اين بازيكن نميتواند به تيمهاي صدرنشين ليگ ملحق شود. با اين حال در كمال تعجب يكباره خبري منتشر شد مبني بر اينكه باشگاه پرسپوليس قرارداد منشا را فسخ كرده و او را بازيكن آزاد اعلام كرده! البته در متن اخبار از جدايي توافقي حرف زده شد. احتمالا به خاطر تلطيف فضا. اتفاقي كه باعث شد منشا به راحتي بتواند آزادانه راهي هر تيمي شود و در اين انتقال نهتنها يك ريال پول به باشگاه پرسپوليس نرسد، بلكه تيمهاي رقيب در صدر جدول هم بتوانند مشتري بازيكن نيجريهاي شوند.
در تمام دنيا وقتي قرارداد بازيكني رو به اتمام است، باشگاه تمام تلاش خودش را ميكند كه با او قرارداد جديد امضا كند. مخصوصا بازيكني كه تيمهايي خواهان جذب او هستند. اگر بازيكن زير بار تمديد نرود يا مربي او را نخواهد، باشگاه سعي ميكند در اسرع وقت، قبل از اتمام قرارداد بازيكن او را بفروشد تا مبادا با اتمام قرارداد، بازيكن تيمش به صورت رايگان راهي تيمي ديگر شود. نمونه بارزش كورتوآ كه نخواست با چلسي تمديد كند و اين در حالي بود كه تنها يك نيمفصل از قراردادش باقي مانده بود. در نهايت چلسي مجبور شد براي اينكه كورتوآ را رايگان به رئال ندهد، او را با اولين پيشنهاد مادريديها كه رقمي در حدود 30 ميليون دلار بود، بفروشد. حساب دو دو تا چهارتاست. قيمت كورتوآ بسيار بيشتر از 30 ميليون است، اما 30 ميليون خيلي بهتر از هيچچي است. البته هستند مديراني كه زير پاي بازيكن مينشينند تا او قراردادش را تمديد نكند و چند ماه صبر كند تا باشگاههاي ديگر بتوانند او را آزادانه بخرند. البته در مواردي اينگونه تحريكات مصداق جرم است و برايش مجازاتهاي سنگيني در نظر گرفته ميشود، چرا كه اگر يك بازيكن بتواند به صورت آزاد جذب شود، از آپشنهاي فوقالعاده اوست. همه اين موارد در نقل و انتقالات وجود دارد. اما تاكنون در فوتبال روز دنيا سابقه نداشته كه باشگاهي خودش قرارداد بازيكني را كه خواهان دارد، فسخ كند تا او بتواند آزادانه به هر تيمي كه ميخواهد برود و پولي به باشگاه نرسد و اين ابتكاري است كه مديران پرسپوليس به خرج دادهاند. در حالي كه ميتوانستند با قيمت نسبتا خوب منشا را بفروشند. اين كار را نكردند تا از حق ترانسفر او چيزي عايد باشگاه نشود! البته مديران پرسپوليس در ماجراي رفتن احمدزاده و اميري نيز اشتباهي مشابه كردند. مديران پرسپوليس اين قدر تمديد قرارداد اين بازيكنان را به تعويق انداختند تا در نهايت دو مهره ارزشمندشان را مجاني از دست بدهند. اما در مورد اخير شاهكار مديريتيشان را به نمايش گذاشتند.
البته اين وضعيت فقط مختص پرسپوليس نيست و تمام مديران تيمهاي ليگ برتري هنوز در بستن قرارداد كه از اصول اوليه مديريت است، عاجز هستند. قراردادهاي بازيكنان ايراني معمولا باعث ميشود از ترانسفر شدنشان هيچ چيزي عايد باشگاه نشود و طبيعتا يكي از راههاي اصلي كسب درآمد براي باشگاهها بسته شود. در عين حال هميشه تصورات منفي نيز وجود دارد. واقعيت اين است كه هر فوتبالدوستي از خودش ميپرسد چرا حالا كه بحث رقمهايي نزديك به چند ميليارد وسط است، احتمال ساخت و پاخت بازيكنان با مديران را در نظر نگيريم؟