• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4303 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۸ بهمن

آموزش عالي از ابتدا تا امروز

جواد ميري

دانشگاه و آموزش عالي را به عنوان يك نهاد در ايران مي‌توان از چند منظر روايت كرد. گاهي با رويكرد وقايع‌نگاري مي‌توان به دانشگاه نگاه كرد و براي مثال بيان كرد كه دانشگاه تهران در چه سالي ساخته شد، ساختمانش به چه شكل بود، چه كساني در آن درگير بودند و ايده كلي آن به چه شكل بود، عيسي صديق يا رضاخان در شكل‌دهي دانشگاه تهران چه نقشي داشتند يا متفكران دوران قبل چه نگاهي به دانشگاه داشتند و همچنين بعد از انقلاب چه رخدادهايي در دانشگاه تهران
اتفاق افتاد.

همچنين مي‌توان از اين منظر به دانشگاه تهران نگاه كرد كه براي مثال دانشگاه تهران از لحاظ منزلت عملي چه جايگاهي در قبل و بعد از انقلاب دارد يا در طول تاريخ چه جايگاهي در سطح جهاني داشته است. روندي رو به رشد داشته يا رو به اضمحلال؟ مي‌توان راجع به گستردگي آموزش عالي در ايران، به‌خصوص در سه دهه اخير باتوجه به گستردگي كمي كه يافته است گفت‌وگو كرد.

وقتي از نهاد علم در ايران سخن مي‌گوييم آن نهاد تاريخچه‌اي دارد، براي مثال پيش از شكل‌گيري دانشگاه تهران به مثابه يك نهاد كه موجب مواجهه ايرانيان با تمدن اروپايي شد، پرسشي پيش مي‌آيد كه نياز به تغيير و تحول و نگاهي نو به شيوه آموزش علوم و فنون از چه زماني نزد ما شكل گرفت. بسياري دارالفنون را به عنوان يك نقطه عطف مي‌انگارند اما واقعيت اين است كه پيش از آن هم، در حدود سال‌هاي 1813 ميلادي و بعد از پايان جنگ ايران و روسيه، در بين شاهزادگان قاجار اين ايده شكل مي‌گيرد كه دانشجوياني را به خارج از كشور بفرستند و آن نطفه اوليه آموزش عالي نوين در برابر نظام سنتي و كهن تعليم و تربيت كه معمولا با عناوين مختلف در آن دوران از مكتب و مدرسه تا حوزه‌ها و بيت‌الحكمه گذاشته شد. نهادهاي علمي از اين دست در تاريخ ما ريشه داشتند.

اما آنچه در دوران معاصر و در مواجهه با تمدن اروپايي جديد اتفاق مي‌افتد نوع ديگري از علوم براي ايرانيان آشكار مي‌شود كه ذيل مفهوم علوم جديد از آن نام مي‌بريم. بعد از شكست خوردن از روس‌ها جنبه تكنولوژي اهميت خود را آشكار مي‌سازد و به دنبال فراگيري علوم و فنون جديد مي‌روند و اينها به تاسيس دارالفنون و بعدها دانشگاه تهران منجر مي‌شود و اساسا مفهوم آموزش عالي جديد از اينجا شكل مي‌گيرد.

به عقيده من آن ايده‌اي كه نهاد دانشگاه روي آن بنا شده داراي دو جنبه مهم است و به‌طور كل هرگاه دانشگاه در ايران توانسته اين دو ايده را هم تلفيق نمايد و آن را به‌گونه‌اي در روح و روان نظام آموزش عالي پياده كند و به دانشجويان القا كند، آنگاه دانشگاه توانسته نقشي كليدي در تغيير و تحولات جامعه ايراني ايجاد كند، يكي ساحت توسعه است.

اساسا زماني كه ايرانيان با اروپاي جديد مواجهه پيدا كردند به اين نتيجه رسيدند كه تحولي در ساحت سامان‌دهي تمدن انساني شكل گرفته و آن ايده پروگرس بود، همان مفهوم توسعه و پيشرفت. ايرانيان به اين سمت كه بايد نهادهايي كه به‌گونه‌اي مي‌توانند ايده ترقي را در جامعه شكل دهند، نهادي مانند دانشگاه را تاسيس كردند. ايده توسعه، بخش مهمي از مسووليتي است كه انسان دانشگاهي ايراني به آن پي برده بود و فكر مي‌كرد كه مي‌تواند اين چرخش تمدني را به نهاد تبديل كند، بسياري از مشكلات عقب‌ماندگي و مشكلات بنياديني كه جامعه ايراني پيدا كرده بود در مواجهه با تحولات جهاني، بتواند بر آنها غلبه كند.

ساحت ديگري همزمان با ايده دانشگاه در ايران شكل گرفت كه اگر نگوييم مهم‌تر از ساحت اول است اما كمتر هم نيست و آن ايده رهايي بخشي است. يعني دانش به مثابه عنصر رهايي بخشي كه بتواند انسان ايراني نوين را از هر آنچه انسان را به سركوب‌شدگي، به اينكه زبان گويايي نداشته باشد براي اينكه بتواند معادلات سياسي و اجتماعي و ديني و سرنوشت خودش ورود پيدا كند، آن را به منصه
ظهور برساند.

هرگاه اين دو ساحت در انسان دانشگاهي شكل مي‌گيرد و به اين سو مي‌رود كه از يك سو به دغدغه‌هاي تمدني بپردازد و از سوي ديگر ايده رهايي بخشي را جامه عمل بپوشاند، دانشگاه يكي از بزرگ‌ترين نقش‌ها را در تغيير و تحولات معاصر جامعه ايراني داشته. به گمان من از اين منظر هم دانشگاه تهران و هم ايده دانشگاه در ايران بايد مورد بازخواني و نقد و بررسي قرار بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون