تبعات اختلاف مسلمانان
محمد كاظمي
در پي حمله تروريستي به جمع نمازگزاران مسلمان در نيوزيلند كاملا مشخص شد كه تهديدهاي كوچك و بزرگ بسياري متوجه مسلمانان است و اگر در جهان اسلام بيداري لازم به وجود نيايد و اقدامات عميق و پيشگيرانه انجام نشود امكان افزايش تهديدها و فعليت يافتن خطرها بسيار زياد است. متاسفانه در دنياي غرب انگيزههاي ضد اسلامي تشديد شده و فعاليتهاي آشكار و پنهان براي اوجگيري اسلامهراسي محسوس شدهاند. بيدليل و فاقد ريشه نيست كه يك نژادپرست بدون اينكه كمترين احساس شرمي داشته باشد وارد يك مسجد شده شروع به جنايت ميكند و فيلم اعمال غيرانساني خود را بهطور مستقيم پخش ميكند. او براي خود مخاطباني ميبيند كه طالب اعمالش هستند و اگر صريحا و علنا حمايتي نكنند در دل وي را خواهند ستود! مشكل اصلي همينجاست، چرا چنين فضاهايي در جوامع غربي وجود دارد؟ چرا نژادپرستي در صور مختلف آن ممنوع است و تقبيح ميشود ولي به انحاي گوناگون آتش تنورش شعلهور ميشود؟ آيا نوع عملكرد بسياري از سياستمداران غربي القاي اسلامهراسي نيست؟ آيا ميتوان باور كرد كه در عمق و متن جوامع اروپا و امريكاستيز با مسلمانان تبليغ نميشود؟ آيا در پستوهاي اين جوامع مقاومتي در مقابل نژادپرستي و خودبرتربيني صورت ميگيرد؟ متاسفانه پاسخ به سوالهاي فوق بسيار دشوار است و البته ما مسلمانان نبايد به اقدامات ضدنژادپرستي دول غربي دلخوش كنيم و از تجهيز و تقويت خود غفلت كنيم. آنها تا جايي كه منافع و ظواهرشان اقتضا كند پز ضديت با نژادپرستي ميگيرند ولي هيچگاه رقابتهاي تاريخي با جهان اسلام را فرونگذاشتهاند. ميتوان اشعار داشت كه بسياري از مداخلاتشان در خاورميانه بر همين مبنا صورت ميگيرد و گاهي اين تقابل تاريخي بر تعقيب و تحصيل منافعشان رجحان دارد.
در چنين شرايطي متاسفانه مسلمانان همبستگي لازم را ندارند و آگاهيهاي مدني و سياسي و اجتماعيشان بهشدت ضعيف است. اگر تعرض به اتباع غربي در همه جاي جهان به كمترين حد ممكن صورت ميگيرد به خاطر اين است كه هر حملهكنندهاي خود را در مقابل غرب يكپارچه ميبيند، آنان در مقوله امنيت بهشدت حساسند و همه مساعي خويش را در جهت حفاظت از اتباع خود در همه نقاط جهان بهكار ميبندند. متاسفانه در ميان مسلمانان نه تنها اين حساسيت وجود ندارد كه مكررا عليه يكديگر تيغ برميكشند و چه خونها كه به يغما ريخته ميشود و چه دردها و زخمها بر پيكر جهان اسلام باقي ميماند. ما همچنان درگير انواع اختلافها هستيم و گاهي همين اختلافها تا درگيري و جنگ هم پيش ميروند. در داخل و در ميان كشورهاي مسلمان مديريت اختلافها وجود ندارد و ظاهرا مرزي براي كشمكشها و تفاوت نظرها و برداشتها شناخته نميشود. داعش برداشت خاصي از اسلام داشت و براي اين برداشت خود جنايتهاي كمنظيري انجام داد. عربستان يمن را حيات خلوت ميداند و به خود اجازه انجام هر گونه جنايت در اين كشور را ميدهد. وقتي اختلاف عربستان با قطر تا محاصره اقتصادي پيش رفت همه دانستند كه اختلاف اين كشور با ايران تا چه حد امكان بزرگ شدن دارد؟ تا اين عيبهاي عظيم و تفكرات جزيرهاي در جهان اسلام وجود دارد بايد بترسيم و از سوءاستفاده اغيار غربي انديشناك باشيم. حادثه تروريستي نيوزيلند تنها يكي از خيل حوادث عبرتآموزي است كه اگر به آن توجه شود حداقل ابتداي تصحيح اشتباهها و خطاها و عقبماندگيها در جهان اسلام خواهد بود.