• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4346 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۹ فروردين

سيل، عصيان طبيعت مظلوم

عبدالحسين طوطيايي

در آخرين روزهاي سالي كه گذشت اقليم بي‌دفاع شمال در مازندران و گلستان با سيلاب‌هاي خود بر روند تخريب و بي‌مهري دهه‌هاي اخير نسبت به خود شوريد. در همان آغاز بيش از 5 هزار خانوار از ساكنين اين خطه ناگزير به كوچ موقت شده و هزاران هكتار از اراضي كشاورزي نيز به زير آب رفت. اين خروش غمگنانه در آغاز سال نو به بيش از 20 استان كشور درحوزه زاگرس به خصوص در استان‌هاي لرستان و نيز خوزستان و... گسترش يافت و در ابعادي فاجعه آميز شماري بيشتر از جان، مال، منابع و زيرساخت‌هاي عمومي و توليد را آسيب رساند. رخدادي كه سايه كابوس ديگر بارش در فضاي كشورمان سنگيني مي‌نمايد. در بسياري گزارش‌هاي رسانه‌اي از اين سيل با واژه‌هاي توصيفي غيرمترقبه، ناگهاني و يا كم‌سابقه ياد كرده‌اند. آيا به راستي چنين رويدادي غيرقابل پيش‌بيني بوده و يا كه بايد آن را واكنش اجتناب‌ناپذير طبيعت در برابر رفتار نابخردانه نسبت به خود به شمار آورد؟

اساسا چيدمان هر اكوسيستم طبيعي برآيند تعادل يافته هزاران سال فرآيند مولفه‌هاي مختلف بوده و وظيفه حاكميتي دولت‌ها، صيانت از اين ثبات وتعادل است. اما دستگاه‌هاي اجرايي در چند دهه اخير به جاي پاسداري و صرفا براي نمايش قابليت خود به هزينه از اين چيدمان مبادرت و نامعادله‌ها ساخته‌اند. نامعادلاتي كه به بروز واكنش‌هايي مانند سيل، خشكسالي و.... منجر شده است. بسياري از پروژه‌هاي عمراني با بهره‌كشي بي‌جبران از عرصه‌هاي طبيعي و با توجيهاتي از قبيل توسعه و يا اشتغالزايي صورت گرفته است. در اكثر اين پروژه‌ها تاييد سازمان حفظ محيط زيست نقشي نمايشي داشته و تنها براي كامل شدن پرونده اجرا به ‌كار رفته است.

سازماني كه تنها از روزنه حراست از پايداري اقليم بايد به ارزيابي اين پروژه‌ها اهتمام مي‌كرد اما گاه با اظهار دغدغه توسعه صنعت و... از مجريان مربوطه هم پيشي گرفته است. حراست از منابع طبيعي و جنگل در مديريت دوگانه بخش كشاورزي و سازمان محيط زيست نيز تاكنون بيش از هم‌افزايي چه بسا به فرافكني منجر شده است. مطالبات افراطي از بخش كشاورزي كشور براي دستيابي به امنيت غذايي از منابع داخلي و به جاي تاكيد برافزايش بهره‌وري پايدار و نيز درگير شدن بيش از لازم وزارت جهاد كشاورزي در تنظيم بازار موجب شده است كه عملا وظيفه حاكميتي حفاظت از پايداري منابع طبيعي به حاشيه برود سرنوشت واگذاري بسياري از اراضي منابع طبيعي در طرح‌هاي موسوم به اشتغالزايي در كليشه‌هاي كم نظارت و در مدار چند ماده و تبصره رقم خورده و با واگذاري‌هاي بي‌توجيه به مسلخ تغيير كاربري مي‌روند. اجراي طرح «تنفس جنگل‌ها» نيز به لحاظ فقدان طرح‌هاي جايگزين و دخالت اهرم‌هاي رانتي عملا به خفگي بيشتر اين آخرين سلول‌هاي تنفسي در طبيعت انجاميده است. به استناد خبر‌هاي متواتر حدود 70 درصد از سطح جنگل‌هاي استان گلستان براي بهره‌برداري در اختيار نهاد‌هاي با نفوذ و غيرفني قرار دارد. تقدير بهترين اراضي زراعي در شمال و ديگر كانون‌هاي حياتي عملا دريكي از هزاران واحد‌ فروش املاك رقم مي‌خورد.

آنها كه با اشراف به زير و بم قوانين موجود حتي در ايام تعطيلات و رخوت متوليان بر آخرين اين بقايا تيشه نابودي مي‌زنند. شگفتا در جريان اين تغيير كاربري نابودكننده وگسترش بي‌مهار ويلا‌ها، دستگاه‌هاي متولي نيز با عرضه آب، برق، تلفن و گاز فرش قرمز مي‌گسترانند. تنها اگر كلاردشت يا ناهار خوران گلستان را با سه دهه قبل آنها مقايسه كنيم در مي‌يابيم چه جفايي بر سر اقليم شمال آورده‌ايم. ناهارخوراني كه بيشتر به شام آخر طبيعت اين خطه شباهت دارد. آيا جاي پرسش نيست كه استان گيلان و با ميزان بارندگي بيشتر تنها به دليل تخريب كمتر جنگل‌ها در برابر سيل فراگير اخير مورد آسيب كمتر قرار گرفته است؟ شمار زيادي از 600 سد ساخته شده در چهار دهه اخير به‌جاي نقش‌آفريني در توسعه پايدار اتفاقا بر نامعادلات زيست محيطي افزوده‌اند. در خلال سيل‌هاي اخير قلم‌ها و نقد‌هاي پرشمار از ستمي كه بر طبيعت كم جان كشورمان رفته است در فضاي رسانه و شبكه‌هاي اجتماعي انعكاس يافت. بيم آن است اما پس از مدتي، موج اين نقدها در پوشش حادثه ديگري به فراموشي برود. اگر اين سيل به عزمي همگاني و فراگير منجر به اصلاح راهبردهاي توسعه و تدوين طرح جامع حفاظتي در كشور نشود چه بسا باز هم ناله جانگداز اره‌موتوري‌ها از دل مجروح جنگل برخيزد و غرش ماشين‌آلات تخريب باز هم خود را به در و ديوار بقاياي كانون‌هاي زنده بكوبند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون