بيست و پنجم ارديبهشت ماه بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي است، تازهترين اثر درباره شاهنامه، كتاب «شاهنامه ابراهيم سلطان» است كه فرهنگستان هنر آن را منتشر كرده است. اين كتاب به دوره تيموري تعلق دارد و به دستور، ابراهيم سلطان (۷۹۶–۸۳۸ق) يكي از شاهزادگان تيموري نوشته و نگارگري شده است. اين كتاب حاصل پژوهشهاي پروفسور چارلز ملويل و دكتر فيروزه عبدالله يوا، دو ايرانشناس از دانشگاه كمبريج است كه مطالعات گستردهاي پيرامون شاهنامه و شاهنامههاي مصور دارند. اين كتاب با شرح حال فردوسي و جايگاه شاهنامه آغاز شده و سپس شرحي از ديگر نسخ مصور شاهنامه از قرون چهاردهم تا هفدهم ميلادي داده و بعد به تحليل و بررسي نسخه خطي شاهنامه ابراهيم سلطان همراه با چاپ تصاوير آن پرداخته است.
اكرم احمدي توانا، مترجم اين كتاب پژوهشگر شاهنامه، فارغالتحصيل رشته نقاشي است اما بهطور تخصصي روي نگارههاي قديمي ايراني متمركز شده است. موسسه تاليف، ترجمه و نشر آثار هنري (متن) وابسته به فرهنگستان هنر اين كتاب را در 146 صفحه به قيمت 100 هزار تومان تمام گلاسه منتشر كرده است.
معمولا از مترجمان سوال ميشود كه دليل انتخابشان براي كار كردن روي يك كتاب چه بوده است. چرا اين كتاب را براي ترجمه انتخاب كرديد؟
دليل اوليهام يكي از نگارههاي اين كتاب بود كه اسكندر و درخت سخنگو نام دارد، اين طرح را روي جلد يكي از آثار بهرام بيضايي ديده بودم و برايم جذابيت داشت. وقتي بيشتر جستوجو كردم، كتاب انگليسي آن را پيدا كردم كه نام آن the Persian book of king- Ibrahim sultan shahnama است. باتوجه به علاقهمندي خودم و كاري كه روي شاهنامههاي مصور انجام ميدادم، به دنبال اطلاعات بيشتر از اين كتاب رفتم و علت ترجمه اين كتاب، اين بود.
نسخه كتاب را از كجا به دست آورديد؟
در ايران وجود داشت. اين كتاب در سال 2008 منتشر شده و يكي، دو سال بعد نسخههايي در ايران موجود بود و به سادگي آن را تهيه كردم.
با خود نويسندگان هم در ارتباط بوديد؟
بله خوشبختانه، من به خاطر پروژههاي قبلي كه با آنها كار ميكردم هم با اين استادان آشنا بودم و وقت ترجمه كتاب به پايان رسيد، شگفتزده شدند چون در جريان ترجمه كار نبودند. براي انتشار نسخه فارسي با ما همكاري كردند و نگارهها را از روي نسخه اصلي كتاب، دوباره با كيفيت بهتري براي ما اسكن كردند. مقدمهاي هم خود پروفسور چارلز ملويل و دكتر فيروزه عبدالله يوا براي اين نسخه فارسي نوشتند.
شما پيش از اين روي نسخ خطي كار كرده بوديد يا شاهنامهپژوه بهشمار ميآييد؟
پروژه ديگري درباره شاهنامه داشتم كه درباره شاهنامه در آثار هنري مدرن و معاصر بود كه سال 1394 در گالري آران به نمايش درآمد، براي آن كار هم با پرفسور ملويل همكاري و همفكري داشتيم. خانم عبدالله يوا كه البته همسر پرفسور هستند براي آن پروژه نوشته بودند. آن پروژه براساس يك طرح پژوهشي بود كه درنهايت هم مقالهاي علمي-پژوهشي خروجي آن بود.
متن اين كتاب نگارهخواني است يا تحليل متون؟ ترجمه آن كار سختي بود؟
من تحصيلاتم نقاشي است و به نقاشيهاي قديمي و آثار نگارگري قديمي علاقهمندم، تا سالها پيش در اين حوزه چندان كه منبع انگليسي وجود داشت، منبع فارسي نبود، چون با كلمات تخصصي نقاشي آشنايي داشتم، ترجمه آن سخت نبود اما شايد بخش سختتر آن، بخش ادبي موضوع بود كه باز هم در اين كتاب، زياد پررنگ نيست.
دليل ارزشمندي اين كتاب چيست؟
اين كتاب ارزش هنري نسخه شاهنامه ابراهيم سلطان را بازگو و آن را از نظر خوشنويسي، طراحي، تذهيب و رنگبندي و نقاشيهايش بررسي ميكند. اين شاهنامه 45 نگاره دارد كه از دو جهت بسيار مهم و شگفانگيز هستند، بسياري از آنها در نسخههاي قبلي وجود نداشتهاند و در هيچيك از نگارگريها نديدهايم، از طرف ديگر آثاري كه در اين نسخه ميبينيم نسبت به نگارههايي كه پيش از اين كشيده شدهاند، رويكرد و نگاه متفاوتي دارند و سازماندهي تصويري آنها بسيار متفاوت است. تركيببندي، نوع رنگگزيني و... اينكه چه لحظهاي از آن داستان را بخواهند نقاشي كنند در اين نسخه بسيار متفاوت است. اين كتاب در يكي، دو نسخه ديگر مثل شاهنامه جوكي هم اثرگذار بوده اما بعد از مدتي ديگر به اين سبك كار نشده است و ديگران سراغ اين روش نيامدهاند. همين مساله، شاهنامه ابراهيم سلطان را منحصر به فرد ميكند.
شايد مهم باشد بدانيم كه اين نسخه ابراهيم سلطان، تمام نشده و بخشهايي در كتاب هست كه ميبينيم خالي مانده و مشخص است كه بايد تصحيح يا تكميل ميشده. نسخه انجامه ندارد؛ يعني تاريخ ندارد و امضا نشده است. همه آثار آن دوره و بهويژه آثاري كه زيرنظر ابراهيم سلطان انجام شدهاند، انجامه دارند اما اين كار ندارد به همين دليل سال دقيق انتشار آن را نميدانيم.
پس نگارگران آن هم مشخص نيستند؟
نه متاسفانه، در هيچ جاي كتاب نام نگارگر نيامده. تنها نام مذهب مشخص است. در هيچ متن تاريخي هم درباره اين نسخه از شاهنامه حرفي به ميان نيامده است و نميدانيم كه هنرمندان آن چه كساني بودند، اطلاع دقيقي هم از هنرمندان آن سالها در كتابخانه شيراز نداريم كه بدانيم چه كساني كار ميكردند.
نسخه اصلي آن در كجا نگهداري ميشود؟
در دانشگاه آكسفورد كتابخانهاي به نام بادليان وجود دارد كه نسخههاي خطي بسياري در آن وجود دارد، آثار فارسي زيادي هم در آن ديده ميشود و حتي چند شاهنامه نفيس در آن نگهداري ميشود.
«سر گور اوزلي» يك شرقشناس است كه زماني
به عنوان سفير بريتانيا در ايران فعاليت كرده است. او در سالهايي كه در ايران بوده، به هند هم سفر ميكند. در اين سفرها، نسخه شاهنامه ابراهيم سلطان را به انگلستان ميبرد؛ البته مشخص نيست اين نسخه را در ايران خريده يا هندوستان اما مشخص است اوزلي آن را با خودش به انگلستان برده است. حدودا در سال 1842 اين اتفاق ميافتد. در آن دوره كتابخانه بادليان، مجموعه اوزلي را پس از مرگ او ميخرد، سه شاهنامه در اين مجموعه بوده كه قديميترين آن همين نسخه ابراهيم سلطان است.
اين كتاب بررسي تطبيقي با ديگر نسخههاي شاهنامه را هم دارد؟
بله، يكي از ويژگيهاي مهم اين كتاب همين تحليل تطبيقي است كه ميان شاهنامه بايسنقرميرزا، شاهنامه محمد جوكي و شاهنامه ابراهيم سلطان دارد. در يك بخش به بررسي نسخههاي قديمي شاهنامه كه در شيراز نگارگري شده پرداخته و در بخشي ديگر با آثار دوره تيموري مواجهيم كه باتوجه به نگارهها هم تطبيق تصويري و هم مطابقت با متن شاهنامه در آن انجام شده است. مثلا اينكه گاهي متن، مطلب ديگري را مطرح ميكند اما نقاشي براي خودش آزادي عمل دارد و كاملا متفاوت به نظر ميرسد.