• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4368 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۶ ارديبهشت

آن «كوچه»

آلبرت كوچويي

در گوگل سرچ كنيد «كوچه» با صداي مشيري. شعر كوچه با صداي فريدون مشيري شاعر مي‌آيد. بعد بزنيد كوچه با صداي كوچويي، شعر مشيري مي‌آيد، از نوار كاستي كه در دهه 60 در مجموعه‌اي به نام «دفتر عشق» از سوي انتشارات «واژه» درآمد. نشري تازه آمده با سرمايه حسين سرفراز، شاعر و نويسنده كه 10 هزارتايي فروخت و بعد خورد به تعطيلي كاست‌فروش‌ها و رفت به فروش‌هاي زيرزميني كه چيزي نصيب ناشر نكرد و ناشر كاسه‌كوزه‌هاي نشر تازه‌اش را جمع كرد و رفت. كارهاي تهيه و فني كاست را فرهنگ جولايي انجام داد.

در آن كاست، زنده ياد هوشنگ حسامي هم شعر خواند و بيژن مفيد هم شعر «بي‌ تو ‌اي دوست» از م.آزاد را خواند و «دو تا چشم سياه» را هم به آواز خواند كه بعدها، خيلي‌هاي ديگر از جمله فريدون فروغي آن را خواندند. اما سادگي اجرا و نوازندگي بيژن مفيد متفاوت بود. طعمي از خلوص و سادگي و بي‌ريايي داشت. اما حكايت شعر كوچه: فريدون مشيري، همان شعري را خواند كه در مجموعه شعرش درآمده بود.

اما اجراي من متفاوت است. در دهه 50 بود كه شعر كوچه با صداي خوش و پرطنين «مرتضي اخوت» در يك برنامه راديويي آمد. دانشجو بودم و با بدبختي نوار آن را به دست آوردم. در آن اجرا كه به تقليد از «اخوت» آن را در كاست آوردم، شعر كوچه بسيار متفاوت است. همه «يادم آيد»ها در شعر مشيري را «يادم آمد» خوانده است، كه طعمي خوش‌تر به گمان من دارد. جز آن‌ «شب و صحرا و گُل و سنگ» را كرده است، «گِل و سنگ». سال‌ها بعد كه در راديو، همكار «مرتضي اخوت» شدم ماجرا را از او پرسيدم كه اين تغييرها چگونه شده است؟ گفت: آن موقع كه مدير گروه ادب راديو «نادر نادرپور» بود، براي اجراهاي راديويي شعرها را ويرايش مي‌كرد. با حيرت پرسيدم حتي شعر فريدون مشيري را هم؟ گفت قدرتر از او را هم!

به گمان «نادرپور» شعر نوشتاري براي راديو بايد ويرايش و به اصطلاح راديويي شود و البته به سليقه ويراستار هم دربيايد. با خود گفتم عجبا! اما چرا گُل را گِل كرده است. گفت به باور «نادرپور» شب و صحرا و گُل و سنگ بايد كه گِل باشد و نه گُل، در صحرا، گِل است و ديگر اينكه در شوراي گروه ادب راديو، بسياري از شعرهاي شاعران قدر آن هنگام، حذف مي‌شد كه راديويي نبودند و جايشان در راديو نبود! بعضي از شاعران آن دهه‌ها‌‌، اين را خوب مي‌دانستند و برخي از آنها توجهي به آن نداشتند. م.آزاد از جمله شاعراني بود كه زبان راديو را خوب مي‌دانست. براي همين بسياري از شعرهايش براي راديو «ترانه» شدند.

در آن دهه‌ها اگر شاعري قدر مي‌شد به سبب همين وسواس‌ها و حساسيت‌ها بود. حساسيت براي شعرهايي براي نوشتن و شعرهايي براي خواندن. همين جا اقرار مي‌كنم كوچه مشيري با صداي «مرتضي اخوت» اجرايي بي‌همتا بود كه هيچ اجرايي به گرد آن نمي‌رسد، حتي اجراي خود شاعر؛ زنده‌ياد فريدون مشيري كه شعر كوچه از دل خود او برآمده بود. از روح بزرگ آن شاعر براي اين ارزش‌گذاري و قياس پوزش خواسته، تمام ‌قد به پا مي‌ايستم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون