مطبوعات گلخانهاي
حجتالله عباسي
سياست ديرپاي پرداخت يارانه نهتنها توسعه مطبوعات را در ايران ابتر كرده، بلكه منجر به شكلگيري «مطبوعات گلخانهاي» شده است. اين رويه بهتر است متوقف و به موزه سپرده شود.
اختصاص بودجه عمومي براي توسعه مطبوعات در كشور نهتنها به بار ننشسته، بلكه اصل رقابت را به محاق برده و نهاد روزنامهنگاري را نه به كام ملت بلكه وامدار دولت كرده است.
جدا از اعمال نفوذ گستردهاي كه در توزيع يارانه مطبوعات ميشود و البته خارج از موضوع اين يادداشت است؛ پرداخت يارانه به سبك كنوني نه به نفع دولت و نه به نفع نهاد مطبوعات است. دولت با پرداخت يارانه و سرپا نگهداشتن مطبوعات، به جاي درست كردن ابرو، چشم نهاد روزنامهنگاري را كور و قدرت اين نهاد را به شدت تضعيف كرده است.
پرداخت يارانه عواقب ناميمون ديگري نيز دارد و موجب ميشود پارهاي از مطبوعات كه قدرت رقابت در عرصه عمومي را ندارند با دست كردن در جيب مردم و با بازيگري در ميدان قدرت و رانت، برخلاف افكار عمومي و اقبال اجتماعي همچنان ميدانداري و عمر خود را طولاني كنند.
حمايت دولت به شيوه كنوني مصداق كاربست سياست «مطبوعات گلخانه اي» است و در درازمدت مغاير منافع ملي نيز بوده و هيچگاه مجالي براي جان گرفتن مطبوعات حرفهاي پرسشگر و مستقل از قدرت را ايجاد نخواهد داد. تالي فاسد آن به حاشيه راندن نقش اساسي مطبوعات يعني «پرسشگري و نظارت بر امور جامعه» است.
هر چند حمايت دولتي از صنايع نوپا براي سالهايي ضروري است، اما به نظر ميرسد كه صنعت مطبوعات در ايران به عصر بزرگسالي پا گذاشته و از چنين مقطعي عبور كرده و بايد ادامه حيات خود را خارج از گلخانه دولت پيگيرد.
پرداخت يارانه مطبوعات به رويه كنوني نه تنها اعتماد به نفس روزنامهنگاران را سلب ميكند، بلكه دولت با پولريزي در بازار اطلاعرساني كشور، به پارهاي اعتماد به نفس كاذب تزريق ميكند.
دولت بايد با ايجاد بستر رقابت سالم، سطح كنشگري مطبوعاتي را از درون گلخانه به عرصه عمومي هدايت كند تا رقابت مطبوعاتي به معنا و مفهوم واقعي محقق شود.
شرايط كنوني اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور از قضا براي حذف رانت يارانه مطبوعات مهياست. البته دولت بايد در تامين نهادههايي مانند كاغذ مصرفي مطبوعات با مكانيسم توزيع مناسب اقدام كند و بقيه امور را به دست نامرئي بازار بسپارد.
مطبوعات نيز نبايد اكسيژن حيات خود را از طريق دولت تامين كنند. بايد مجالي فراهم شود تا روزنامهنگاران در فضاي آزاد تنفس كنند. البته از اين هم واهمه نداشته باشند كه پارهاي در فضاي آزاد دچار تنگي نفس و زودمرگي شوند.
ادامه حيات مطبوعات را بايد خوانندگان آنها و آن هم از طريق مكانيسم دكههاي مطبوعاتي رقم زنند و آنها بايد زوال و بقاي مطبوعات را تعيين كنند. حذف يارانه، رقابت مطبوعات براي جذب مخاطب را دوچندان كرده و سطح كيفي آنها را بهبود قابل توجهي خواهد داد.
البته بايد اذعان داشت، حمايت نابرابر از مطبوعات تنها به توزيع ناعادلانه يارانه محدود نميشود و واحدهاي دولتي و حاكميتي از طريق دادن آگهي و ديگر امكانات به پارهاي از مطبوعات، عملا رقابت سالم مطبوعات را بيخاصيت كردهاند.
٭ دكترا و استاد ارتباطات