• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4369 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۸ ارديبهشت

سراي سالمندان سياست

عباس عبدي

بيش از 30 نفر از فعالان سياسي اصولگرا و اصلاح‌طلب در ديدار با آقاي روحاني شركت داشتند. طبيعي است كه نمي‌توان از روي تنها يك پديده يا نشست داوري كامل كرد، ولي به نظرم دو مورد از اين جلسه را مي‌توان برجسته كرد كه به فهم وضعيت سياسي ايران كمك مي‌كند.

ميانگين سن اين افراد چقدر است؟ به‌طور متوسط آنان متولد سال 1332 هستند. يعني 66 سال. بد نيست توزيع تاريخ تولد آنان را با يكديگر مرور كنيم.

- 8 نفر متولد پيش از سال 1325، يعني 74 سال و بيشتر داشتند.

- 14 نفر متولد 1325 تا 1334، يعني 64 تا 73 ساله بودند.

- 12 نفر نيز زير 63 سال دارند كه فقط 2 يا 3 نفرشان در دهه 1350 متولد شده‌اند! كوچك‌ترين آنان 39 ساله است، يعني همسن مكرون رييس‌جمهور فرانسه، هنگامي كه وارد كاخ اليزه شد. اينها مستقل از نقدي است كه از زاويه ديگر به اين جلسات شكلي و كم ‌نتيجه وارد مي‌شود كه موضوع بحث اين يادداشت نيست. البته برخي نيروهاي ميانسال‌تر نيز عموما به دليل تعلقات خانوادگي به ساخت سياسي راه يافته‌اند و در اين جمع حضور دارند و نسبت به ديگران جوان‌تر!! محسوب مي‌شوند.

مورد دوم تصويري است كه محمد عطريانفر يكي از حاضران در جلسه پس از نشست از آقاي بهزاد نبوي و احمد توكلي گرفته است كه هر دو پير و فرسوده و با تكيه بر عصا، دست در دست هم دارند، دو نفري كه از ابتداي انقلاب در دو جناح مخالف يكديگر بودند و با يكديگر اختلافات جدي داشتند و اكنون در پايان زندگي به يكديگر رسيده‌اند. (البته خداوند عمرشان را بيشتر كند، ولي حداقل مرگ سياسي و طبيعي، حقيقتي است كه از آن گريزي نيست).

ابتدا توضيح دهم كه براي هر دو نفر اين آقايان و ساير حاضران احترام قائل هستم. فارغ از اينكه خط و ربط آنان چگونه است، همين كه تا اين مرحله از پا نيفتاده‌اند و از فعاليت عمومي كناره‌گيري نكرده‌اند قابل احترام است، ولي نقدي كه وجود دارد ناظر به مساله ديگري است.

اگر قرار باشد به 40 سال پيش يا دهه اول انقلاب برگرديم، تقريبا همه اين افراد جز دو، سه نفرشان كه در آن زمان كم‌سن و سال بودند ديگران از فعالان و كنشگران و مسوولان آن زمان بوده‌اند. اكنون در پايان دهه چهارم جز چند نفر را نتوانسته‌اند به درون ساختار خود راه دهند. اشتباه نشود، منظورم اين نيست كه به صورت آگاهانه يا خودخواهانه و انحصارطلبانه رفتار كرده‌اند.

 

شايد هم چنين باشد. ولي منظور بنده اين وجه قضيه نيست، زيرا پديده‌اي به اين عمومي را نمي‌توان با عوامل انگيزه‌اي توجيه كرد. بايد گفت كه آنان در چارچوب ساختاري كه متاثر از گزاره‌هاي ذهني و رفتاري است، در عمل به اين نقطه رسيده‌اند كه افراد ديگري را نتوانسته‌اند درون خود جذب كنند.

اين وضعيت به معناي پايان خط است. بخش جوان جامعه در مسير ديگري حركت كرد و اتفاقا چون نتوانست مسير خود را درون ساختار رسمي پيدا كند، زاويه تفاوت مسير خود را بيشتر و بيشتر كرد و به كلي از ساختار فاصله گرفت.

نسل جديدتر كه فاصله‌اش بسيار بيش از آن است كه قابل تصور نسل انقلاب باشد؛ نمونه‌اش آواز جنتلمن است كه آهنگي غيررسمي و زيرزميني است، ولي گويي همه دانش‌آموزان متولد دهه 1390 آن را همراه با حركت موزونش بلد هستند و اگر دروس مدرسه را اين قدر خوب از حفظ بودند، بعيد بود كه كسي كمتر از 20 نمره بياورد!! درس‌هاي رسمي كه معلم دارد و دانش‌آموز براي يادگيري آنها و نيز براي ياد نگرفتن انواع جنتلمن‌ها به مدرسه مي‌آيد و مدرك مي‌گيرد ولي نتيجه اين مي‌شود كه مي‌بينيم.

اين جلسه و تركيب آن و اين عكس دو نفري، نشانه‌اي است از فاتحه زودهنگامي كه بايد بر سياست‌ورزي پيرمحور خواند. فراموش نشود منظورم از پير، فقط اشاره به سن بالا نيست، به انديشه پير و باقيمانده در گذشته و به دور از تحولات و ارزش‌هاي نسل جديد است. ارزش‌هايي كه خوب يا بد بودن‌شان بحث ديگري است. ولي اگر قرار است سياست‌ورزي معطوف به انسان و پاسخ به مطالبات او باشد، اين مجموعه محترم قادر به نمايندگي چنين مطالباتي نيست. فقط شانسي كه اين حكومت دارد، نابخردي محض مجموعه بزرگي از اپوزيسيون آن است كه بايد براي سياست‌ورزي ايراني در اين وضعيت گريست.

در اين ميان جناح غالب در ساختار رسمي نيز كوشيد تا جوانان تابع خود را به ميدان آورد ولي مجموعه آن چيزي بهتر از كارگزاران دولت قبلي نشد و نخواهد شد، زيرا اين نوع آوردن جوانان به سياست ابزاري و فرصت‌طلبانه بود به همين دليل نتيجه‌اش يا فساد گسترده شد يا افزايش بيشتر شكاف نسلي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون