نظم نوين جهاني
سعيد عابدپور
دموكراتترين كشور جهان كه به دنبال «آزادي» و «حقوق بشر» است در جهان داراي 700 پايگاه نظامي است. دموكراتترين كشور جهان طي 242 سال از تاريخ پيدايش اين كشور به گفته جيمي كارتر 226 سال آن را در جنگ بوده است. امريكا با ايجاد جنگ در نقاط مختلف اين كره خاكي به طور مستقيم در كره، ويتنام، ليبي، عراق، افغانستان، سوريه و به طور غيرمستقيم در دهها كشور و منطقه جهان در تاريخ معاصر جهان طي 30 سال اخير نقش برجسته در ايجاد نظم نوين جهاني، نظمي مبتني بر اعمال زور و خشونت دارد. بنگريد چگونه كشوري مانند ونزوئلا كه به هر حال داراي يك قدرت مشروع است، تحت بدترين تحريمها و فشارهاست. امريكاييها بعد از شكست كودتايي كه به حمايت از رييسجمهور خودخوانده گوايدو انجام دادند از پاي ننشستهاند و ...
در تخريب نظام «مشروعيت و حق حاكميت دولتها» به شكل ديگري عليه حكومت ونزوئلا عمل ميكنند. آخرين تلاش تسخير سفارت ونزوئلا توسط دولت امريكاست. سيستم كنوني جهاني، سازمان ملل و دهها سازمان بينالمللي با سكوت و تاييد به اين موضوع مينگرند. 30 سال قبل جمعيت جهان 3 ميليارد نفر بود و اكنون 7 ميليارد نفر. به همين ميزان منابع آب، غذا و انرژي اكنون داراي اهميت بيشتري نسبت به گذشته است. پيشتر در دوران بعد از جنگ جهاني دوم، حق حاكميت دولتها بيشتر مورد شناسايي و احترام بود. قبلا تصور نميشد، امريكا و دولتهاي اروپايي به طرفهالعيني به كشورهاي مستقلي چون ليبي، عراق و سوريه حمله كنند و دنيا با چشمان بيتفاوت به اين رخدادها نگاه كند. امريكا سيستم و نظام جهاني را گروگان خود گرفته و با شعار «اول آمريكا» هيچ اعتباري براي كشورهاي ديگر از جمله كشورهاي اروپايي، چين و روسيه قايل نيست. ايران و ساير كشورهاي خاورميانه و امريكاي لاتين و آفريقا جاي خود را دارند. در اين نظم نوين، كشورهايي كه امتياز ميدهند، سواري هم بايد بدهند. كشورهاي عربي بايد جنگافزارهاي امريكايي را بخرند، مستشاران امريكايي را براي استفاده از اين جنگافزارها به كار بگيرند و در نهايت از دولت امريكا به زور رشوه و پول و پروژههاي اغوا كننده و خواهش و تمنا بخواهند تا امنيتشان را تامين كنند. در نظام قبلي جهاني يك سياستمدار كهنهكار چون قوام براي بيرون راندن شورويها از آذربايجان و كردستان ايران كافي بود و يك مصدق كه به اعتبار سيستم قبلي شناسايي مشروعيت حكومتها، يك تنه حاكميت بريتانياي كبير را بر منابع نفتي ايران نقض كرد. در آن سيستم سابق مهاتما گاندي با نهضت عدم خشونت به مبارزه با بريتانياي كبير رفت و آن را شكست داد. سيستم كنوني جهاني عصر مشروعيتبخشي به زور و خشونت است. كشورهاي اروپايي و بقيه جهان بايد به تحريمهاي فروش نفت ايران بپيوندند وگرنه مجازات ميشوند. براي اين نظم جهاني به نام «بهار عربي»، «مبارزه عليه تروريسم،» «جنبش مخالفت مدني» و به نام آزادي و دموكراسي، نظم مبتني بر خشونت و زور و نفي حاكميتهاي ملي و تماميت ارضي كشورها اعمال ميشود. البته آزادي و دموكراسي بايد در راس اهداف و شعارهاي هر حكومتي باشد ولي طرح اين شعارها توسط امريكا به معناي اعمال نظم نوين مبتني بر خشونت است. براي اعمال اين نظم نوين دو چيز لازم است، يكي شعار دموكراسي، حقوق بشر و آزادي و جورج سوروش و دوم حمايت و يا ايجاد گروههايي چون القاعده، داعش و صدها گروه خشن و تروريستي. واكنش به اين نظم نوين جهاني جالب است. كشورهايي چون چين، روسيه، ايران، هند، آمريكاي لاتين و... بدون آنكه وارد اتحاديههاي منطقهاي و بين كشوري بشوند داراي منافع مشترك براي حفظ تماميت ارضي و استقلال سياسي هستند. ايران بايد در مسير تامين منافع ملي براي تحقق منافع مشترك با كشورهاي مستقل هر چه بيشتر جبهه مخالفت با اين نظم نوين جهاني را سامان دهد.