• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4375 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۴ خرداد

فتح خرمشهر و تداوم جنگ

علي شكوهي

فتح خرمشهر در تاريخ جنگ، يكي از مهم‌ترين سرفصل‌ها به حساب مي‌آيد. اهميت آن در اين است كه خرمشهر نماد مظلوميت ملت ايران در جنگ و شاخص اشغالگري عراق بود و تا زماني كه اين شهر در تصرف ارتش بيگانه باقي مي‌ماند...

حس پيروزي به ملت ايران دست نمي‌داد؛ ولو آنكه در مناطقي ديگر هم به پيروزي‌هاي بزرگي دست مي‌يافتيم. آزادي اين شهر آن هم در وضعيتي كه ارتش عراق به عنوان بزرگ‌ترين ارتش منطقه تلقي مي‌شد و همه كشورهاي بزرگ (امريكا، شوروي، فرانسه و ...) در اشكال مختلف به حمايت از ارتش اين كشور مبادرت مي‌كردند، كاري بزرگ بود. خرم شدن مجدد «خونين‌شهر» از اراده مردمي حكايت مي‌كند كه در عصر «رها شدن سگ‌ها و بسته بودن سنگ‌ها» توانستند بزرگ‌ترين خواسته خود را با توان خودشان محقق كنند و شكست متجاوزان عراقي را در مرحله اوليه جنگ رقم بزنند.

در عين حال هرساله در اين ايام موضوع درستي يا نادرستي تداوم جنگ بعد از فتح خرمشهر نيز نقل محافل سياسي و مطبوعاتي و راويان دفاع مقدس مي‌شود. شايد با توجه به نحوه پايان جنگ تحميلي، اكنون بشود به آساني درباره آن مقطع از جنگ سخن گفت اما تصميم‌گيري در اين زمينه را بايد با توجه به وضعيت همان روزها مورد ارزيابي قرار داد و نه با منطق امروز و بعد از اتمام جنگ و مشخص شدن نتيجه آن. اساسا محاكمه تاريخ ديروز با منطق امروز، ما را به نتايج درستي هدايت نمي‌كند و ظلم به كساني خواهد شد كه در شرايطي ديگر، به تصميمي متفاوت از خواست امروز ما رسيدند. شخصا از كساني هستم كه هم در روزهاي بعد از فتح خرمشهر و هم امروز يعني بعد از گذشت نزديك به 40سال معتقدم كه روزها و ماه‌هاي بعد از فتح خرمشهر، زمان مناسبي براي پايان دادن به جنگ نبود و ما اصلا نمي‌توانستيم به خواسته‌هاي خودمان برسيم و حتي شايد نمي‌توانستيم تماميت ارضي كشورمان را هم حفظ كنيم. در اين باره دلايلي دارم كه مهم‌ترين آنها را مطرح مي‌كنم.

1- در مقطع بعد از فتح خرمشهر، هيچ مبناي حقوقي قابل قبول كه تضمين جهاني داشته باشد و به پشتوانه آن پايان دادن به جنگ ميسر مي‌شد، در اختيار نداشتيم. در سال 66 قطعنامه 598 با رعايت حقوق ما (تعيين متجاوز، بازگشت به مرزهاي بين‌المللي، تامين خسارت و ...) از سوي شوراي امنيت سازمان ملل تصويب شد و ما در آن مقطع مي‌توانستيم به آن تكيه كنيم و جنگ را به پايان ببريم اما در سال 59 اصلا چنين قطعنامه‌اي وجود نداشت. در واقع در آن زمان ما اگر مي‌خواستيم جنگ را تمام كنيم بايد خودمان ابتدا تن به آتش‌بس مي‌داديم و بعد اقدام به مذاكره مي‌كرديم و براي رسيدن به اهدافي مانند بازگشت به مرزها، تعيين متجاوز و در نظر گرفتن راهي براي ترميم خسارت جنگ عراق عليه ايران، بايد چانه مي‌زديم كه شايد محقق مي‌شد و شايد هم ناكام مي‌مانديم.

2- گاهي گفته مي‌شود براي پايان جنگ در همان زمان، پيشنهادهاي خوبي از سوي همسايگان عرب ما مطرح شد ولي ايران نپذيرفت. اين نيز يك ادعاي غيردقيق درباره وعده‌هاي بدون پشتوانه‌اي است كه در غالب موارد اساسا صحت ندارد. در واقع در آن زمان و بعد از آنكه ايران توانست فتوحات نظامي متقابل به دست آورد و احتمال گسترش جنگ به كشورهاي منطقه هم افزايش يافت، هيات‌هاي صلحي از سوي سازمان كنفرانس اسلامي و سازمان كشورهاي غيرمتعهد تشكيل شد تا دو طرف جنگ را به سازش و مصالحه برسانند؛ بدون آنكه تضميني براي اجرايي شدن سخنان خود ارايه كنند. جمهوري اسلامي نمي‌توانست به اميدي واهي تن به آتش‌بس بدهد در حالي كه بسياري از دولت‌هاي ميانجي، اساسا بي‌طرف نبودند و در جبهه عراق قرار داشتند.

3- نكته محوري در اين تصميم مسوولان اين بود كه هنوز بخش‌هايي از خاك كشور ما در اشغال ارتش عراق قرار داشت و وادار كردن اين كشور به تخليه داوطلبانه كار راحتي نبود. در واقع بخش‌هايي از خاك ايران را ما نمي‌توانستيم با حربه نظامي از اشغال خارج كنيم و اگر در مذاكرات دوجانبه هم اين كار ميسر نمي‌شد، در آن صورت ما بايد خود را شكست‌خورده جنگ تلقي مي‌كرديم زيرا بخش‌هايي از سرزمين ما از دست مي‌رفت. عراق بعد از فتح خرمشهر اعلام كرد كه داوطلبانه به مرزهاي بين‌المللي عقب‌نشيني خواهد كرد و از 2500كيلومتر مربع از حدود 5000كيلومتر مربع سرزمين اشغالي عقب نشست اما بعد از اين عقب‌نشيني باز هم مناطق زيادي را در اشغال نگه داشت. مطابق اطلاعات موجود، مناطق زير همچنان در اشغال عراق باقي مانده بود: بخش كوچك منطقه شلمچه در شمال غربي خرمشهر، منطقه طلاييه و بخشي از منطقه كوشك در جنوب هويزه، فكه و اراضي غرب رودخانه فصلي دويرج در شمال غربي خوزستان حد فاصل شمال فكه تا موسيان، شهر موسيان در جنوب غربي استان ايلام، نوار مرزي از غرب دهلران به سمت مهران، ارتفاعات منطقه مهران از جمله ارتفاعات قلاويزان، بخشي از ارتفاعات شمال ميمك شامل ارتفاعات فصيل و گركني و دامنه غربي ميمك در شيار ني خزر، ارتفاعات مرزي حد فاصل ميمك در استان ايلام تا دشت سومار در استان كرمانشاه، ارتفاعات مشرف به گيلان غرب، شهر نفت شهر در جنوب قصرشيرين، ارتفاعات آق داغ مشرف به شهر قصرشيرين و نوار مرزي ازگله در دشت ذهاب در استان كرمانشاه. اين مناطق از جمله مناطقي بودند كه اگر ايران تن به آتش‌بس بدون تضمين جهاني مي‌داد، براي پس گرفتن آن بايد امتيازهايي مي‌داد يا به جنگي مجدد كشانيده مي‌شد.

4- براي رسيدن به اهداف ايران در جنگ ما بايد بخش‌هايي از خاك عراق را در مقابل مناطقي كه در اشغال عراق بود، تصرف مي‌كرديم تا قدرت چانه‌زني پيدا مي‌كرديم. همچنين بايد توپخانه عراق را از شهرهاي خوزستان دور مي‌كرديم تا دايما شهرهاي ما را مورد حمله قرار ندهند. همه اين موارد در آن مقطع، ادامه جنگ را توجيه مي‌كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون