فيلسوفي كه بايد از نو شناخت
ديدرو در زمان حيات، نور دانش خويش را پنهان ميداشت و شمار شاگردانش اندك بود. او در نظر اغلب همعصرانش بيشتر ويراستار دايرهالمعارف بود تا آنچه سپس براي ما شد؛ يعني مصنف كتابهاي عمده. بسياري از بهترين آثار او تنها پس از مرگش منتشر شد و در اين دويست سال اخير، خوانندگان خوشبخت نوشتههايش اندكشمار بودند. او الهامبخش گوته، شيلر و نثرنويس محبوب كارل ماركس بود. شوق و علاقه وافر هگل، ماركس و انگلس به آثار ديدرو كمك كرد تا اين آثار در متون مقدس سوسياليستي جايگاهي يابد. در نظر بعضي از رمانتيكهاي متاخر، وي يكي از نيروهاي طبيعت و پيشاهنگ نظريهاي نو در زيباشناسي بود و هست. ليبرالها نيز از مشاهده اومانيسم آزادانديشانه او دلشاد بودند. اين مرد شايسته است كه بهتر شناخته شود.«ديدرو» نوشته پيتر فرانس است كه توسط احمد سميعي گيلاني ترجمه شده است. اين ترجمه پيشتر در سال ۷۳ توسط ناشر ديگري چاپ شده بود كه پس از آن، سالها در بازار نشر ناياب بود و حالا نيلوفر آن را چاپ كرده است.