ادامه از صفحه اول
پيشگامي در بيابانزدايي
از اينرو با توجه به ظرفيتهاي كشاورزي و باغداري و اقتصاد وابسته به زمين و سطح قابل توجهي از اشتغالزايي در صنايع وابسته به اين امر، نياز امروز كشور بايد بر مبناي مديريت پايدار زمين به عنوان يكي از ستونهاي اقتصاد زيستي باشد. اقتصادي كه تمام بخشهايش را بر اين اصول استوار كند، توليد و استفاده از منابع زيستي، فرآيندهاي نوآورانه زيستي و اصول توليد پايدار محصولات و خدمات را فراهم خواهد كرد و با چالش و معضل بيابان مواجه نخواهد شد يا حداقل آن را كاهش خواهد داد. بايد در نظر داشت كه برگزاري سمينارها و كنفرانسهايي در سراسر كشور به مناسبت روز جهاني بيابانزدايي اگرچه با هدف دسترسي به دانش و تحقيقات نوين و بهروز بسيار مناسب و لازم است، اما نبايد اجازه داد كه اين راهحلها و راهكارها صرفا در مقالات و مجلات علمي محدود بماند و لازم است هر كس به سهم خويش امانتدار ميراثي باشد كه از پيشينيان به ما رسيده و ما نيز بايد با حفاظت و پاسداشت آن به نحو بهينه آن را به نسل آتي انتقال دهيم. اين رسالت در سطح فردي بر عهده يكايك افراد است و در سطح ملي و كلان نيز بايد سياستگذاريها و برنامهريزيها و تصميمات آنگونه سنجيده و هدفمند باشد كه نگاه و منفعتطلبي يكسويه از طبيعت وجود نداشته باشد و متقابلا اقدامات و فعاليتهاي لازم با حداكثر كارايي به گونهاي پيش رود كه از مسير بيابانزايي به طرف بيابانزدايي با سرعت هر چه بيشتر حركت كنيم.
حيات شبانه و كاهش جرم
با تمام اين تفاصيل طي چند هفته گذشته شاهد اظهارنظرهاي شخصي برخي از مسوولان در نقد و مخالفت با اجراي طرح حيات شبانه در تهران هستيم. انتقادهايي كه ميتواند باعث كند شدن چرخ حركت اجراي اين طرح شود. غافل از اينكه اين طرح، طرحي است علمي و كارشناسي و ضرورت آن كاملا در شهر حس ميشود. واقعيت اين است كه برخي از مناطق تهران حقيقتا شبها محل امني براي تردد شهروندان نيست و عملا از وقتي كه هوا تاريك ميشود، اين محلهها و مناطق عملا به فضايي خالي از سكنه و مرده بدل ميشوند. براي همين شخصا معتقدم كه نبايد اظهارنظرهاي شخصي را در مورد چنين طرحهايي دخيل كرد چرا كه نه تنها منفعتي براي شهر به دنبال ندارد كه تنها باعث دلمردگي و از تب و تاب افتادن شور زندگي و نشاط در شهرمان ميشود. پس بهتر است به جاي اينگونه اظهارنظرها كمك كنيم تا جاي جاي پايتخت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، دوباره و مانند گذشتههاي نه چندان دور، زنده باقي بماند و زندگي و حيات در تمامي ساعتهاي شبانهروز در آن جريان داشته باشد.
اهميت راهبردي سفر آبه
در حال رخ دادن است. اين ائتلاف ميتواند با حضور ژاپن جديتر شود. ما ميتوانيم مناسباتمان با شرق و جنوب شرقي آسيا را بر پايه توسعه چابهار و مكران بگذاريم. ژاپن اگر بتواند در آنجا نقش جدي ايفا كند، ما با نگاه جديتري به شرق آسيا ميتوانيم توازني بين مسائل و پيچيدگيهاي سياست در غرب آسيا و خاورميانه به وجود بياوريم و از فرصتها و زمينههايي كه براي توسعه سياستها، تجارت و توسعه اقتصادي از ناحيه شرق آسيا و جنوب شرقي آسيا وجود دارد، استفاده كنيم. اين فرصتي است كه بايد هوشمندانه از آن استفاده شود.به هر حال فارغ از اينكه ماموريت آقاي آبه براي ورود به مسائل ايران و ايالات متحده چه نتيجهاي داشته، ايران و ژاپن روي تقويت روابط فيمابين به طور جدي حساب كردهاند. سفر نخستوزير ژاپن به ايران از اين منظر اهميت بسيار زيادي دارد.
فرصت اجلاس اوراسيا
علاوه بر برشمردن فرصتهاي همكاري، مشكلاتي كه پيش روي دو كشور است را مورد بازبيني دقيق قرار دهند. به عنوان مثال يكي از مشكلاتي كه همواره وجود داشته، تنوع و تعدد بخشنامههاي صادره است.اين امر امكان هر گونه برنامهريزي بلندمدت را از بين ميبرد و ميتواند لطماتي را به اقتصاد و مراودات تجاري دو كشور وارد كند.
فصل عمل
نيروي محركه توسعه همكاريهاي اقتصادي تهران و مسكو باشد. واقعيت آنكه ظرفيتهاي دو كشور براي توسعه همكاريهاي اقتصادي هنوز به اندازهاي كه «بايسته» بوده، فعال نشده است. براي تسهيل همين همكاريهاست كه كميسيون مشترك همكاريهاي ايران و روسيه روز سهشنبه در اصفهان برگزار ميشود. دومين همايش چشمانداز همكاريهاي تجاري و فرهنگي ايران و ناحيه فدرال قفقاز شمالي فدراسيون روسيه هم از ديروز در تهران شروع شد. واقعبين كه باشيم، مزاياي توسعه همكاريهاي ايران و روسيه (با لحاظ منافع ملي) عيان خواهد شد. ١- ديروز وقتي از وزير نيرو به عنوان رييس ايراني كميسيون مشترك همكاري ايران و روسيه درباره چگونگي اجراي قرارداد خريد نفت ايران از روسيه سوال كردم گفت:«فردا وزير انرژي فدراسيون روسيه به ايران ميآيد و در همين زمينه (قرارداد صادراتي نفت ايران به روسيه) هم گفتوگو خواهد شد.» اين قرارداد دو سال پيش امضا شد و از قرار معلوم به شكل مورد انتظار پيش نرفته است يا حداقل ميتوانست بهتر از آنچه هست پيش برود. هر چند اطلاع دقيقي در دست نيست و بيربط نيست اگر حدس بزنيم كه تحريمها ملاحظاتي ايجاد كرده باشد.٢- خبر مهم ديروز، نهايي شدن لايحه الحاق ايران به موافقتنامه تجارت آزاد با كشورهاي اوراسياست كه ميتواند راه صادرات و واردات ٨٠٠ قلم كالا را هموار كند. اين لايحه الان منتظر تصويب شوراي نگهبان است. واقعيت غيرقابل كتمان است كه كشورهاي شمالي ايران ميتوانند در شرايط تحريم، يكي از راههاي تنفس خوب براي ايران باشند به شرطي كه منافع خوب تعريف شود و پس از بسترسازي مناسب، توافقات به سرعت انجام شود وگرنه اينكه حرفهاي خوب روي كاغذ بماند «خيري» ندارد. ديروز رييس ايراني كميسيون مشترك همكاري ايران و روسيه به من گفت كه در 3 ماه آينده، تاثيرات مثبت توافقات مشهود خواهد بود. من هم قصد دارم 3 ماه ديگر به دفتر اردكانيان بروم و از او درباره اين تاثيرات ملموس سوال كنم. ٣- ايران و روسيه به عنوان دو كشور بزرگ دارنده ذخاير نفت و گاز دنيا با بازارهاي بزرگ در اختيارشان و انبوهي از كالاهايي كه هر طرف توليد ميكند طرف ديگر به آن نياز دارد، ميتوانند مكملهاي اقتصادي خوبي براي هم باشند. برخي جزييات در اين زمينه را ديروز از زبان برخي شركتهاي ايراني شنيدم. چرا روند توسعه اين همكاريها آن طور كه بايد پيش نميرود و آثارش در زندگي روزمره اقتصادي دو كشور پديدار نيست؟ پاسخ به اين سوال شايد بتواند پيدا كردن يك حلقه گمشده باشد. انجام تعهدات اقتصادي در موعد مقرر شايد به پيدا كردن اين حلقه كمك كند. حالا ديگر فصل عملهاست.