مسووليت اجتماعي
سيدحسن اسلامياردكاني
واسلاو هاول در مارس 1995 در دانشگاه ويكتوريا در ولنگتن درباره مسووليت روشنفكران سخنراني كرد. انديشه اصلي او در آن سخنراني آن بود كه زماني عمده روشنفكران ميخواستند جهان را يكسره دگرگون كنند و طرحي نو دراندازند، حال آنكه شكست تاريخي جريان چپ آنان را كاملا نوميد و بيتفاوت كرد. از اين منظر، نتيجه شكست تلاش براي تغيير جهان و ايجاد بهشت زميني يا مهندسي كلگرا در جهان كمونيستي، به انكار هر گونه رسالتي براي روشنفكران انجاميد. اما همانطور كه آن نظر نادرست بود، اين عكسالعمل نيز غلط است. سپس هاول نتيجه ميگيرد باور به ارتباط همه اجزاي جهان و تلاش متواضعانه براي اصلاح وضع موجود، غير از اعتقاد به وجود چند قانون كلي و ادعاي كشف آن است. مسووليت روشنفكر آن است كه طبق فهم خود براي بهبود جهان تلاش كند. (مسووليت روشنفكران، واسلاو هاول، ترجمه حسن كامشاد، كلك، شماره 79-76، تير-مهر 1375،
ص 132-127. بازچاپ شده در مترجمان، خائنان: مته به خشخاش چند كتاب، حسن كامشاد، تهران، نشر ني، 1386، ص 49-56.)
داستان امر به معروف و نهي از منكر در كشورمان نمونه كوچكي از اين افراط و تفريط به شمار ميرود. گاه به ضرب چماق امر به معروف و نهي از منكر صورت ميگيرد و گاه اين آموزه بنيادي ديني-اجتماعي يكسره ناديده گرفته ميشود. برخي كساني كه در اردوگاه اول قرار دارند، نگاهي محدود به آن دارند. در دام نوعي صورتگرايي و تقليلگرايي ميافتند كه حاصل آن گاه ديدن چند فقره موي عيان شده زني و ناديدن صدها فساد گسترده اقتصادي و سياسي ساختاري و دزديهاي نظاممند است.
در برابر نگرش سنتي بالا و در واكنش به اين جنس امر به معروف و نهي از منكر، شاهد نگاه نادرست متقابلي هستيم كه آن را بيموضوع ميكند و ميكوشد آن را از عرصه جامعه بزدايد. گويي اين فريضه امري تجملي يا تحميلي است و ميتوان مسلمان زيست، بيآنكه كاري به آن داشت. حال آنكه مسلماني مستلزم و مقتضي داشتن حس مسووليت اجتماعي و زندگي مسوولانه است. مسووليت اجتماعي نيز تعبير ديگري از امر به معروف و نهي از منكر است. اينكه كساني تصور نادرستي از امر به معروف و نهي از منكر داشته باشند و آن را رواج دهند، دليل خوبي نميشود كه كسان ديگري به جاي اصلاح اين تصور خطا، يكسره منكر ارزش و ضرورت آن شوند. در تشبيه زيبايي از رسول اكرم(ص) مردم جامعه چونان مسافران يك كشتي هستند. در عين حال كه هيچ مسافري حق مداخله در كار ديگران و تجسس ندارد، هيچ مسافري هم حق ندارد كه در قسمت اختصاصي خود هر كاري انجام بدهد و جان ديگران را به خطر اندازد. محافظت از محيط زيست، مخالفت با تخريب آن، حساسيت در قبال مصرفگرايي، رعايت حقوق ديگران، دفاع از آزادي مدني، مقابله با اخبار دروغين و ترور شخصيت، ممانعت از مصادره شخصيتها و دستكاري نوشتههاي آنان، حفاظت از حقوق معنوي و مالكيت فكري نويسندگان و هنرمندان و مبدعان و دهها فعاليت ديگر از اين دست، همه نيازمند باور به امر به معروف و نهي از منكر است. با اين نگاه، زندگي در جامعه و زيست مسوولانه نيازمند باور و پايبندي به اين آموزه و كاربست آن در عمل است. با اين حال، متاسفانه چنان اين تعبير همراه با خاطرات ناخوشايند است كه كساني به اين نتيجه رسيدهاند كه عطايش را به لقايش ببخشند.