ايدههاي فيلمنامهنويسي كارگردان بزرگ امريكايي كشف شدند
خردهروايتهاي زن و شوهري استنلي كوبريك
بهار سرلك
استنلي كوبريك كه يكي از تحسينشدهترين استادان فيلمسازي شناخته ميشود و سبك بصري خاص خودش را داشت، در طول حرفه فيلمسازياش فقط 13 فيلم بلند را روي پرده برد. به تازگي ايدهها و تصورات اين فيلمساز براي سه فيلمنامه ديده نشدهاش كشف شدهاند كه همان درونمايههاي - ازدواج و حسادت- آثار سابقش در آنها ديده ميشود.
به گزارش گاردين، تاريخ اين فيلمنامهها به سالهاي 1954 تا 1956 بازميگردد يعني زماني كه مشكلات زناشويي با همسر دومش، روث سابوتكا، بر زندگياش سايه انداخته بود. فيلمنامه 35 صفحهاي و تايپشده «مرد متاهل» حاوي حاشيهنويسيها و يادداشتهايي با مداد است كه كوبريك با شتاب آنها را نوشته بود. فيلمنامه ديگر با عنوان «ازدواج بينقص» شامل يادداشتهاي دستنويس و هفت صحنه ميشود. سومين فيلمنامه «حسادت»، 13 صفحه تايپشده و يادداشتهاي دستنويسي است كه داستانش درباره دلخوريهاي يك زوج است. «راههاي افتخاري» (1957) نخستين فيلم كلاسيك او درباره جنگ جهاني و يكي از تاثيرگذارترين فيلمها با مضمون ضدجنگ و فيلم حماسي تاريخي «اسپارتاكوس» (1960) از شاهكاري كوبريك به شمار ميروند كه كرك داگلاس در هر دوي آنها به ايفاي نقش پرداخت. همچنين كوبريك با فيلم «2001: اوديسه فضايي» مرزهاي جلوههاي ويژه را جابهجا كرد.
كوبريك در ورودي فيلمنامه «مرد متاهل» نوشته است: «ازدواج مثل وعدهاي طولاني است كه دسر آن را پيش از غذا صرف ميكنيم... ميتوانيد وحشت زندگي با زني را تصور كنيد كه صبح، ظهر و شب مثل فنجان بادكش به شما چسبيده است؟ ... مثل اين است كه در درياي پَر غرق شده باشيد و در عمق نرم و خفهكننده عادت و ندار بودن با طرفتان پايين و پايينتر ميرويد.»
اين آثار به تازگي به آرشيو كوبريك در دانشگاه هنر لندن منتقل شده است. همچنين كوبريك در نوشتههايش ايدههايي را كه چهار دهه پيش در «چشمان كاملا بسته» نمود پيدا كردند، روي كاغذ آورده بود. ناتان آبرامز، استاد مطالعات سينما در دانشگاه بنگر و كارشناس آثار كوبريك ميگويد آثار بيشماري از كوبريك به جا مانده است كه ما از آنها اطلاعي نداشتيم. او ميگويد اغلب كوبريك را كارگردان بزرگ ميشناسيم اما او لزوما فيلمنامهنويسي بزرگ نبود: «طبق اعتراف خود كوبريك او نويسنده نبود. به همين دليل هم با همكاري ديگر نويسندهها روي فيلمهايش كار ميكرد. از لحاظ ارزش ادبي است كه خيلي استعداد نداشت. كوبريك فيلمساز بود.»
او معتقد است اين آثار تازه كشفشده از علايق و انگيزههاي كوبريك پرده برميدارد: «احتمالا دهه 1950 دورهاي است كه حرفه كوبريك خوب درك نشد. اين نشان ميدهد كه او بيش از آنچه ما ميدانستيم، روي چند و چون حرفهاش كار ميكرد. او كارگرداني توليدكننده بود. براي نوشتن تلاش كرد. اما بعد از «بوسه قاتل» (1955) ديگر پايه و اساس فيلمهايش را روي فيلمنامه غيراقتباسي نگذاشت. هميشه فيلمنامههايش را با كمك كسي بسط و توسعه ميداد.»