• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4436 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۹ مرداد

اسطوره پيش‌بيني‌ناپذيري

كوروش احمدي

اينكه گويا ترامپ رهبري «پيش‌‌بيني‌ناپذير» است، به تكراري ملال‌آور در داخل و خارج ايران تبديل شده است. اين موضوع براي ما به لحاظ سياستگذاري مهم است و ضروري است به آن پرداخته شود. عمدتا ترامپ خود منشا ايجاد چنين تصوري بوده است. او از دوران مبارزات انتخاباتي كرارا از لزوم پيش‌بيني‌ناپذير بودن امريكا در سياست خارجي سخن گفته است. او در آوريل 2016 در يك سخنراني انتخاباتي از «دكترين پيش‌بيني‌ناپذيري» گفت و تاكيد كرد كه «ما بايد غيرقابل پيش‌بيني باشيم.» او نشان داده كه به پيش‌بيني‌ناپذير بودن به عنوان يك حربه و يك اهرم فشار مي‌نگرد و معتقد است كه تنها در اين صورت دستش براي مذاكره در هر حوزه‌اي باز خواهد بود. به باور نگارنده ترامپ رهبري پيش‌بيني‌ناپذير نيست. تصميمات او بيشتر شفگتي‌ساز است تا غافلگير‌كننده. تاكيد مكرر ترامپ بر لزوم پيش‌بيني‌ناپذيري را نبايد مترادف با پيش‌بيني‌ناپذير بودن او در عمل دانست.
دامن زدن ترامپ به «دكترين پيش‌بيني‌ناپذيري» بيشتر در عمل به ترامپ براي استتار ناداني‌ها و ناآگاهي‌هاي او در سياست خارجي و توجيه هر اقدام غيرعاقلانه در پرتو اين «دكترين» كمك كرده است. برخي از مخالفان او نيز اين «دكترين» را بهانه‌اي براي مخفي‌كاري او و خودداري‌اش از دادن اطلاعات به مردم امريكا و اداره غير‌شفاف و خودسرانه سياست خارجي بدون نظارت كنگره و مردم مي‌دانند. اين دكترين همچنين مي‌تواند بهانه‌اي براي توجيه غير‌متعارف بودن ترامپ و اظهارات نسنجيده او و نيز بي‌تصميمي و كندي‌اش در فهم موضوعات پيچيده روابط بين‌الملل و كندي او در تصميم‌گيري باشد. در واقع، ترامپ داراي ديدگاه‌هايي است كه از دهه 1980 به اين سو كم و بيش بر آنها پاي فشرده و كمتر از آنها عدول كرده است. همين ديدگاه‌ها طي دو سال و نيم گذشته مبناي اصلي تصميمات او در سياست خارجي بوده است. او هميشه بر نوعي روابط اقتصادي و تجاري مركانتيليستي با ديگر كشورها تاكيد داشته و آن را مبناي نوعي سياست خارجي كاسبكارانه و تنگ‌نظرانه كه متوجه تامين منافع فوري و كوتاه‌مدت است، قرار داده است. پوپوليسم ترامپ در داخل از جمله تحقير نخبگان، مبناي ديگري براي جهان‌بيني او و تصميماتش در سياست خارجي است. بر اين مبنا نخبگان سياست خارجي جايي در روند تصميم‌گيري ندارند و متناسب با آن رهبران ليبرال غربي مانند مركل مورد سوءظن هستند و برعكس علاقه‌اش به رهبران اقتدارگرا بر چنين تمايلي استوار است.

ترامپ هميشه به حكومت قانون در سطح بين‌المللي نگاهي تحقيرآميز داشته و چندجانبه گرايي در روابط بين‌الملل را رد كرده و نسبت به وضعيت حقوق بشر در ديگر كشورها بي‌اعتنا بوده است. بر مبناي چنين گرايش‌هايي قابل انتظار است كه ترامپ به همه توافقات بين‌المللي در حوزه‌هاي مختلف بويژه تسليحاتي و تجاري و نظام تعرفه‌اي مبتني بر آنها مشكوك باشد، نسبت به متحدان سنتي امريكا و نهادهاي مربوطه مانند ناتو سوءظن نشان دهد، كمك به تامين امنيت متحدان را «سواري مجاني» از جانب آنها توصيف كند، متمايل به كاهش حضور نظامي در خارج باشد و... وجهي ديگر از اميال ترامپ كه متاخرتر است به لجاجت او با دولت اوباما و ميل مفرط او به نابود كردن دستاوردهاي آن دولت مانند برجام مربوط مي‌شود.

تنها وجهي از پيش‌بيني‌ناپذيري كه مي‌توان براي دولت ترامپ به ويژه در اوايل كار او قايل شد، ريشه در تعارضات در دولت او و در تيم امنيتي‌اش و نيز در مخالفت ساختار امنيت ملي سنتي در آمريكا با نظرات غيرمتعارف ترامپ دارد. اين وجه از پيش‌بيني‌ناپذيري كه به‌ويژه در 7 ماه نخست دولت ترامپ در اوج بود با حذف چهره‌هاي برآمده از ساختار مانند مك‌مستر، ماتيس، تيلرسون و ... و گماردن اشخاص صرفا وفادار به شخص ترامپ بسيار كاهش يافته است. او از پاييز 2017 سياست‌هاي عمدتا شخصي‌‌اش مانند انتقال سفارت امريكا به قدس اشغالي، تصميم به ملاقات با رهبر كره شمالي، تمجيد از پوتين، خروج از برجام و... را بي‌اعتنا به مشاوران و ساختار شروع كرد. به موازات اين روند، ترامپ همچنين به نحوي مصمم موقعيت خود به عنوان تصميم‌گير بي‌چون و چرا را محكم كرده است. طي يك سال و ‌اندي اخير و صرفنظر از برخي استثناها، تيم امنيتي ترامپ، نه به عنوان ترمزي در برابر او، بلكه به عنوان تشديدكننده غرايز مخرب او عمل كرده است. او به اين ترتيب، قاعده كلي مدنظرش يعني اداره سياست خارجي بر مبناي برداشت‌هاي حسي و غريزي خود و خوار شمردن مشاوران و كارشناسان بر آمده از ساختار سياست خارجي آمريكا را تثبيت و عملا اين وجه از پيش‌بيني‌ناپذيري دولتش را نيز كاهش داده است. اكنون كشورها - ازجمله كشور ما - با نوعي از سياست خارجي آمريكا كه عمدتا واحد، قابل پيش‌بيني و تحت كنترل شخص ترامپ است، مواجهند. مختصات اين سياست خارجي نيز تقريبا مشخص و تعريف شده است و به احتمال زياد طي يك‌سال و نيم آينده نيز تداوم خواهد داشت. اگر ترامپ در انتخابات 2020 برنده شود، جهان كم و بيش با اعمال همين سياست خارجي توسط آمريكا براي 4 سال ديگر نيز مواجه خواهد بود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون