• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4442 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۷ مرداد

برخيز و اول بكش (257) فصل بيست و پنجم

«سر آيش را براي ما بياوريد» – ريدا كشته شد

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

از نظر كوهن، ضربه‌اي كه به موسوي زده شد كه البته از لحاظ استراتژيكي نقص هم داشت، يك مدل خوب تاكتيكي بود: يك هدف را با پهپاد شناسايي كنيد، با ليزر علامت‌گذاري شود سپس با شليك يك موشك زده شود. اين روش با آنكه گران تمام مي‌شد اما كارآمد بود.

اطلاعات فرماندهي شمال يك هدف را به نام ريدا ياسين، معروف به ابو علي ريدا، از فرماندهان حزب‌الله در ناحيه نبطيه انتخاب كرد كه در دهكده زوطر شرقي زندگي مي‌كرد. ريدا به عنوان يك فرمانده در رده متوسط در جنوب لبنان با پروفايلي كه تنظيم كرده بود، مطابقت كامل داشت و دسترسي به او خيلي راحت‌تر از فرماندهاني كه ارشديت مشابه داشتند، بود.كوهن بعد از دو هفته تعقيب و مراقبت، ترتيبي داد تا اطلاعات كافي درباره ريدا كه نام رمز «گولدن بهيو» به او داده شده بود، براي ريختن نقشه عمليات، جمع‌آوري شود. ريدا، هفته‌اي يك‌بار براي ديدن كاركنان ارشد حزب‌الله به بيروت مي‌رفت و اواخر شب برمي‌گشت و سپس ساعت 8:30 صبح روز بعد با خودرو به سمت دفترش حركت مي‌كرد. نقشه اوليه خواستار اين بود كه يك مامور مراقبت كند كه در چه زماني مي‌توان مطمئن شد كه ريدا بدون آنكه كسي همراهش باشد، سوار خودرو مي‌شود. زماني كه آن تاييد شد، يك پهپاد او را رديابي مي‌كند تا اينكه او دهكده را ترك كند سپس خودرو را با ليزر براي يك هليكوپتر آپاچي كه موشك را شليك كند، علامت بزند.

عمليات «گولدن بهيو» كه از اتاق جنگ فرماندهي شمال مديريت مي‌شد، تقريبا ديگر كنار گذاشته شده بود. در 30 مارس سال 1995 ماموري كه نزديك خانه ريدا نگهباني مي‌داد از اينكه مي‌ديد فضاي پاركينگ ريدا خالي است، متعجب شد. او نمي‌توانست مدت طولاني آنجا بماند، زيرا سوءظن‌ها را برمي‌انگيخت و مجبور شد كه آنجا را ترك كند. اما پهپاد در آسمان بالا داشت پرواز مي‌كرد و تصاوير را ارسال مي‌كرد تا اينكه ديده شد خودروي ريدا به منزل برمي‌گردد. كسي پياده شد و به خانه رفت اما لوين و كوهن و زيردستان‌شان در مقر فرماندهي نمي‌توانستند چهره‌اش را ببينند. همچنين آنها نتوانستند شخصي را كه يك ساعت بعد از خانه خارج شد و خودرو را روشن كرد و از دهكده خارج شد و رودخانه ليتاني را به سمت نبطيه حركت مي‌كرد، بشناسند. مساله غامض شده بود: اكنون چه فردي خودرو را مي‌راند؟ آيا او ريدا است يا يكي از فرزندانش؟ آيا بايد دستور شليك موشك را داد؟لوين قمار كرد. او به خلبان آپاچي گفت كه شليك كند.نزديك به سه ساعت بعد، بي‌سيم‌هاي راديويي حزب‌الله با ارسال خبري درباره يك كشتن، غوغايي به پا شد. ريدا و فقط ريدا در خودرو بود. اسراييلي‌ها در رد و بدل‌هاي صحبت‌هاي بي‌سيم كه شنود مي‌كردند، توانستند بشنوند كه افراد مغنيه غافلگير شده‌اند. يكي از افرادشان از راه دور با يك روبات در حال پرواز كه خاموش است و ديده نمي‌شود ترور شده بود. اين دومين بار بود كه از يك پهپاد براي كشتن يك فرد استفاده مي‌شد.

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون