تشديد نگراني تئاتريها از طرح ادغام موسسههاي وزارت ارشاد
وقتي ارشاديها در جريان نيستند
بابك احمدي
شهرام كرمي، مديركل هنرهاي نمايشي روز گذشته در گفتوگويي با ايسنا درباره بحث ادغام موسسههاي متعدد زيرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به نكات قابل تاملي اشاره كرده است. از جمله مهمترين فرازهاي گفتوگو جايي است كه كرمي به صراحت اعلام ميكند اداره كل هنرهاي نمايشي- و به طور قطع ديگر زيرمجموعههاي معاونت هنري- در جريان تصويب چنين برنامهاي قرار نداشتهاند و با آنها مشورتي صورت نگرفته است. البته كه در اصل رويكرد وزارت فرهنگ و ارشاد براي كوچكسازي و جمعوجور كردن اين دم و دستگاه فربه و تنبل موسسههاي هنري موازيكار با نهادهاي خصوصي شكي نيست، نگراني از جايي ناشي ميشود كه طبق معمول در اجرا با رويكرد مخدوش و مرموز و پنهانكارانه مواجه شدهايم؛ رويكردي كه همين چندي پيش و در ماجراي تصويب قانون كسر 10 درصد از بهاي بليت كنسرتهاي موسيقي و واريز مبلغ به خزانه دولت! نيز مشاهده شد. در هر دو اين پيگيريها هم ردپاي يكي از كاركنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به چشم ميخورد. بگذريم كه مجتبي حسيني، معاون امور هنري وزارت ارشاد بعدا در گفتوگويي تلويزيوني، تصويب اين قانون عجيب و غريب را در مجلس «اتفاقي» دانست:«معاونت هنري به دليل همان ماجراي سنواتي بودن در جريان نبود و دوستان هم فكر ميكردند، سالها از اين پيشنهاد گذشته و حتما همه در جريان هستند. در حالي كه ما معتقديم اين پيشنهاد در كنار مزايايي كه ميتواند داشته باشد، معايبي هم خواهد داشت كه در صورت بررسي كارشناسي دقيق ميتوانستيم به حد اعتدالي براي چنين اقدامي برسيم.» دقت كنيد؛«معاونت هنري در جريان نبود» عينا مشابه چيزي كه شهرام كرمي درباره قانون اخير گفته است:«هنوز در جريان جزئيات قرار نگرفتهام. اين طرح تصويب شده و در مرحله مطالعه و ارزيابي از ما نظرخواهي نشده است». اينكه بعضي كارمندان وزارت ارشاد با اهداف البته فعلا نامشخص به فكر ايجاد تغييرات ساختاري هستند، اتفاق تازهاي نيست. به ويژه خاطره جمعي اهالي هنرهاي نمايشي خوب به ياد ميآورد، زماني سلف همين كارمندان «موسسه توسعه هنرهاي معاصر»، «انجمن هنرهاي نمايشي ايران»، «موسسه هنرمندان پيشكسوت» و... را بنا كردند. موسسههايي كه بعضيشان بيش از يك دهه است، گلوگاه دريافت و تزريق بودجه هنر را به انقياد خود درآوردهاند و هيچگاه هم پاسخگوي اعداد و ارقام رد و بدل شده، نبودهاند. روي صحبت من اينجا با مديركل هنرهاي نمايشي است. پس از اجرايي شدن اين برنامه مبهم و در صورت آشفتهتر شدن اوضاع- از تخصيص بودجه به گروههاي نمايشي گرفته تا كمك به گسترش تئاتر در استانها- يا قدرت گرفتن افرادي خارج از جريان اداره كل، تمام اتفاقهاي آينده به نام دوران مديريت او ثبت خواهد شد. اينجا جايي است كه به ايستادگي جدي و پرسش نياز دارد. شهرام كرمي به عنوان مديركل هنرهاي نمايشي بايد در جريان صفر تا صد برنامهريزي كارمندان وزارت ارشاد قرار بگيرد و اظهار بياطلاعي بيمعناست. اين جريانها هر قدر صاحب نفوذ و هر قدر غيرپاسخگو، شهرام كرمي بايد نگران اعتبار خود و سرنوشت هنرهاي نمايشي باشد.