«اعتماد» از آخرين وضعيت تالاب هورالعظيم پس از سيل فروردين ماه گزارش ميدهد
ذخيره آبي هورالعظيم از دست رفت
امين شول سيرجاني
بارانهاي مداوم فروردين ماه امسال در استانهاي غربي كشور موجب شد تا سدها پر شوند و دبي آب رودخانههايي چون كرخه به قدري افزايش يابد كه پاي آب به روستاها و شهرها هم باز شود و مردم به زحمت بيفتند و كشاورزيشان آسيب ببيند، اما در ميان مصيبتها شماري از كارشناسان محيطزيست به پيامدهاي مثبت باران براي احيا -هر چند موقت- تالابها هم دل بسته بودند اما حالا اظهارات مقامهاي رسمي و بررسيهاي خبرنگار اعتماد در گفتوگو با منابع محلي مستقل، نشان ميدهد كه بخش عمده آبي كه بر اثر بارانهاي ابتداي سال به تالاب رسيده بود بر اثر شكافهاي ايجاد شده در دايك مرزي عملا از تالاب خارج شده و كار چنداني هم براي ترميم دايك مرزي انجام نشده است. هورالعظيم كه در سالهاي گذشته يكي از تالابهاي لب تشنه ايران بوده در شمار تالابهاي مهم و بينالمللي ايران به حساب ميآيد و ميان ايران و عراق مشترك است. بخش ايراني تالاب يكسوم آن را تشكيل ميدهد و در حدفاصل دو شهرستان دشتآزادگان و هويزه قرار دارد. تالاب تا سال 95 بر اثر خشكساليهاي پياپي حيات خودش را از دست داده بود. البته خشكسالي تنها متهم خشك شدن تالاب نبود. فعاليت شركتهاي نفتي هم نقش مهمي در اين زمينه داشت بهطوري كه معصومه ابتكار، رييس پيشين سازمان حفاظت محيطزيست در اين باره، به ايسنا گفته بود: «پس از تصميمي كه در سالهاي ۸۸ و ۸۹ گرفته شد، آب را روي تالاب هورالعظيم بستند و با فعاليت برخي شركتهاي نفتي، تالاب را خشك كردند.» اما سازمان حفاظت محيطزيست كوشش كرد كه حقابه تالاب را از رودخانه كرخه طلب كند و از سوي ديگر موانعي كه شركتهاي نفتي در تالاب ايجاد كرده بودند را تا حد ممكن از ميان بردارد تا آب بتواند به قسمتهاي بيشتري از تالاب برسد. بنا بر گزارش رسمي سازمان حفاظت محيطزيست 80درصد بخش ايراني تالاب در سال 96 روي آب را به خود ديد. از آن به بعد اين اميد زنده شد كه تالاب بتواند وضعيت بهتري پيدا كند. بارانهاي سال آبي 98 – 97 اما اين اميدها را دوچندان كرد. بررسي آمارهاي آب رهاسازي شده به سمت تالاب هورالعظيم نشان ميدهد كه تاكنون بيش از 5 ميليارد مترمكعب آب به سمت تالاب هورالعظيم روانه شده اما بخش عمده آن ازدست رفته است. اما چرا از دست رفته است؟ پاسخ روشن است. در اسفند ماه گذشته و فروردين ماه امسال وقتي كرخه خروشان شده بود شماري از كارشناسان و مسوولان اين نگراني را داشتند كه نكند تالاب تاب اين همه را نداشته باشد و شهرها زير آب بروند، از همينرو يكي از راهحلهاي ضربتي اين بود كه بخشهايي از دايك مرزي ايران و عراق را با انفجار بشكافند. قسمتهاي متعددي از دايك با انفجار شكافته شد اما اين شكافها تاكنون ترميم نشدهاند. آب رفته به جوي بازنميگردد. اين ضربالمثل را حالا بايد براي هورالعظيم هم به كار ببريم. تير ماه امسال محمدجواد اشرفي، سرپرست ادارهكل حفاظت محيطزيست خوزستان بر ضرورت ترميم دايك مرزي و هدايت آب به قسمتهاي جنوبي تالاب هورالعظيم تاكيد كرده بود؛ تاكيدي كه البته بيفايده بوده است. اشرفي به ايسنا گفته بود: «متاسفانه بعد از دو ماه از كنترل سيلاب سال ۹۸، هنوز شاهد هدايت آب از بخشهاي شمالي تالاب به سمت كشور عراق هستيم.» او اظهار نگراني كرده بود كه «باتوجه به ضرورت مسدود كردن و هدايت اين آب به بخشهاي جنوبي، هنوز اين شكستگيها ترميم نشده و روزانه بيش از ۱۰۰ مترمكعب بر ثانيه آب از مرز تالاب به سمت كشور عراق هدايت ميشود كه ضروري است متوليان امر از جمله شركت مهندسي نفت و سازمان آب و برق خوزستان هر چه سريعتر مانع خروج آب از اين قسمتها شوند.» به گفته سرپرست اداره كل حفاظت محيطزيست خوزستان كميته عمران و امنيت مرزي درباره لزوم ترميم دايك مرزي مصوباتي داشته اما «با گذشت زمان هنوز شاهد اين امر هستيم كه اين آب به جاي هدايت به بخشهاي جنوبي تالاب در قسمت ايران، از قسمتهاي شمالي به سمت عراق هدايت ميشود.»
شكافتن دايك كاري عبث بود
حميدرضا خدابخشي، كارشناس منابع آب يكي از كارشناساني است كه پيش از اين مخالفتش را با شكافتن دايك مرزي براي خروج آب اعلام كرده بود اما به گفته او فضا آنقدر در آن زمان «هيجاني» بود كه توصيهها شنيده نشد. خدابخشي به «اعتماد» ميگويد، مسوولان در زمان بارش باران اوايل امسال دچار خطاي تصميمگيري شدند: «اين نگراني از زمستان گذشته به وجود آمده بود كه اگر دايك مرزي
باز نشود با پر شدن هورالعظيم شهرها دچار آبگرفتگي شوند، اما واقعيت اين است كه باز كردن دايكها شعاع هيدروليكي موثري ندارد.» به گفته خدابخشي در زمان طراحي و ساخت دايك مرزي، مشاور طرح دريچهها و سرريزهايي را پيشبيني كرده كه در زمان لازم آب را تخليه ميكنند،
از همين رو در قسمتهاي ديگر دايك مرزي نياز به انفجار نبود. خدابخشي در تبيين چرايي اين تصميم ميگويد: «انفجار شايد اثر رواني داشته است اما از نظر علمي مورد تاييد نبود. البته يك فرضيه هم اين است كه براي حفاظت از تاسيسات نفتي در حوالي حوضچههاي چهار و پنج هورالعظيم انفجار رخ داده در حالي كه در آن نقطه چنين تصميمي نياز نبوده است. ارتفاع آب نبايد از يك سطحي بالاتر بيايد.» اما حالا سوال اين است كه چرا اين هم كندي در ترميم دايك به وجود آمده است؟ تحليل خدابخشي اين است كه ترميم دايك كار سادهاي نيست كه در كوتاهمدت ممكن باشد. او اين توصيه فعالان محيطزيست كه اصلا دايك از بين برود و تالاب در بخش ايراني و عراقي يكپارچه شود را هم ممكن نميداند: «اين كار در صورتي ممكن است كه سدسازيهاي تركيه در بالادست دجله و فرات متوقف شود تا آب به اندازه كافي به بخش عراقي تالاب برسد. آبگيري سد ايليسو هم بايد متوقف شود، وگرنه برداشتن دايك كمكي به مديريت تالاب نميكند و به ضرر بخش ايراني است.» نكته تاملبرانگيز در ماجراي انفجار قسمتهاي شمالي دايك مرزي اين است كه آب خارج شده از تالاب هورالعظيم عملا به عمق تالاب در عراق هم نميرسد، زيرا عراقيها هم در مرز دژ ساختهاند و به اين ترتيب آب عملا ميان دايك مرزي ايران و دژ عراق ميماند و به گفته خدابخشي به سمت جنوب روانه ميشود و به اروندرود ميريزد. پس حالا ميتوان با اطمينان بيشتري يادآوري كرد كه آب رفته به جوي بازنميگردد مگر اينكه براي آب باقي مانده كه ميزان آن حدود يكپنجم كل آبي است كه به هورالعظيم رفته بوده؛ چارهاي انديشيده شود.