قيمت مشق شب
سينا قنبرپور
بوي مهر ميآيد؛ نه از هوايي كه با باد لابهلاي برگهاي درختان ميپيچد كه هنوز بسياري از استانها دست به گريبان گرماي تابستانند. بوي مهر از ميان هياهوي بازار به مشام ميرسد؛ بازاري كه بايد نيازهاي دانشآموزاني كه با آمدن پاييز روانه مدرسهها شوند را پاسخگو باشد. بازاري كه حالا ميتوان رنگ و رخ مافياي كاغذ را در آن نمايان يافت. اين روزها بيش از هر زمان ديگري قيمت «دفتر» مثل سيلي به صورت ميزند و جا ميخوري از جهش چندين برابري آن ظرف همين مهر گذشته تا مهر پيش رو. دفتر همان چيزي است كه اگر نباشد مشق كردن بيمعني ميشود. از الفباي ساده نوشتن تا تمرينهاي مختلف. ميخواهد رياضي باشد يا اجتماعي. مشق فارسي باشد يا علوم. نگاه نكنيد به اينكه گوشيهاي هوشمند همه چيز را تايپكردني كرده است؛ جزوه را كسي تايپ نميكند. تازه اگر نگوييم همين تايپ كردن، ديكته فارسيمان را هم ضعيف و ضعيفتر كرده است. اما آنچه اينك در هياهوي خيابانهاي شهرمان به ويژه راسته لوازمالتحريرفروشان پنهان شده اين پرسش است كه قيمت مشق كردن چقدر شده و كي قيمت مشق كردن اينقدر صعودي بالا رفت. آيا اين والدين بودند كه فرزندانشان را به لوازمالتحرير لوكس عادت دادند يا اين مصرفگرايي بود كه در دل دانشآموزان رخنه كرد و چشم و همچشمي را به جانشان انداخت وگرنه مشق نوشتن و غلط داشتن روي كاغذ كاهي يا سفيد فرقي نميكرد. نكند معلمها عادتشان را ترك كردهاند كه صبح اول وقت در همان زنگ نخست مشقها را خط بزنند. جزوه نوشتن هم روي كاغذ كاهي يا سفيد فرقي نميكند چون هم روي كاغذ كاهي ميتوان خوشخط نوشت و احيانا از خودكار آبي و قرمز يا مشكي و سبز استفاده كرد هم روي كاغذ سفيد. كجاي اين راه، مسير آموختن و ياد دادن به «لاكچري» بودن گره خورد كه امروز بشنويم، دانشآموزان عكسهاي اينستاگراميشان را با دفترهاي چند ده هزارتوماني ست ميكنند.
شايد آمدن تكنولوژي به ميان زندگيهايمان باعث شد، كار با وسايلي را متحمل شويم كه متاثر از بازار ارز امروز يك قيمت دارند و فردا قيمتي ديگر. برجام بيايد يك رقم دارند و برجام برود چيزي ديگر. اما پرسش اول همچنان باقي است؛ قيمت مشق كردن كي گران شد؟
طبيعي است بخشي از تغييرات مربوط به رشد و بهينه شدن خطوط توليد يا نوآوريهايي است كه در عرصه لوازمالتحرير هم رقم خورده است. زماني نهايتا رنگهاي مشكي، آبي، قرمز و سبز خودكارها يا مدادهاي دانشآموزان را تشكيل ميداد. زماني دفتر سيمي داشتن براي خودش تفاوت محسوب ميشد چون عموما توان توليد روي منگنه كردن دفتر محدود بود و توليد دفتر سيمي كمتر رواج داشت. اگر حتي فاكتور شادي و داشتن روح و حس متفاوت در ابزار دانشآموزان را به اين مبحث اضافه كنيم باز هم رنگ به رنگ بودن با گران بودن متفاوت است به ويژه در مورد مشق كردن كه پايه تمرين است. مشق كردن به سادهترين روش ممكن نياز دارد حتي آن وقت كه معلمهاي زمان ما ميخواستند، تنبيهمان كنند و ميگفتند هر كلمه را با يك رنگ بنويسيد. بايد برگرديم و ببينيم در اين مسيري كه امروز به اين نقطهاش رسيديم «مصرفگرايي» از آموزش سبقت گرفته است يا «چشم و همچشمي»؟
واقعيت اين است كه عرصه آموزش را بايد محافظت كرد زيرا ساده بودنش به رواجش بيشتر كمك ميكند تا عجيب و غريب شدنش. هر قدر هم تكنولوژي به كمك آموزش آمده باشد هنوز «مشق كردن» مبناي آموختن است و نبايد اجازه داد، قيمت مشق كردن هر جا كه دلش ميخواهد، برود. در يك كلام ديكتهاي كه بايد غلط داشته باشد با كاغذ آنچناني بيغلط نميشود.