• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4466 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۷ شهريور

تاجيك:

هجمه رقبا اصلاحات را به پستو كشانيد

محمدرضا تاجيك درباره ايده «نواصلاح‌طلبي» معتقد است: «گفتماني كه نتواند خودش را بازتوليد و بازترميم كند، به‌طور فزاينده‌اي موميايي مي‌شود و نمي‌تواند با نسل و عصر خودش ديالوگ داشته باشد، ديگر كسي فهمش نمي‌كند و به درد موزه‌هاي تاريخي مي‌خورد.» اين تحليلگر اصلاح‌طلب كه با خبرآنلاين گفت‌وگو مي‌كرد، گفته است: «جريان اصلاح‌طلبي و گفتمان اصلاح‌طلبي اولا بايد به قد و قامت يك گفتمان درآيد. ما از گفتمان اصلاح‌طلبي نامش را مصرف مي‌كنيم، هنوز به قد و قامت يك گفتمان
در نيامده، هنوز تبديل به يك منظومه معنايي نشده است. وقتي كه من از گفتمان نام مي‌برم، برخلاف بسياري از دوستان كه فقط نام را استفاده مي‌كنند، منظورم حيثيت گفتماني است، شخصيت گفتماني است؛ گفتمان يك منظومه معنايي است، يك منظومه است كه به صورت يك ايدئولوژي بهداشتي عمل مي‌كند. آن عصبانيت‌ها ايدئولوژي را ايجاد نمي‌كند، اما شما را در يك منظومه معنايي قرار مي‌دهد كه با جهان و جامعه و البته قدرت، سياست و مردم و همچنين مفاهيم ديگري مثل دموكراسي، عدالت، آزادي رابطه معنايي برقرار مي‌كنيد، مي‌دانيد كه منظور از جامعه مدني چيست و چه رابطه‌اي داريد، مي‌دانيد كه با دولت بايد چگونه باشيد، بنابراين همه كنش‌هاي جمعي درون اين منظومه معنا مي‌گيرد و سامان پيدا مي‌كند، نه اينكه درون يك مجموعه به نام جريان اصلاحات، ۷۲ ملت وجود دارند. از اولترا چپ و سكولار تا اولترا راست و مذهبي.» او گفت: «برخي اصلاح‌طلبان هرم گفتماني اصلاحات را سر و ته كردند و روي نوك سياسي نشاندند و آن را تبديل به يك بازي قدرت كردند، آن را تبديلش كردند به يك گفتمان در قدرت با مناسبات قدرت.من خواستم دوباره اين هرم انديشگي را روي قاعده‌اش بنشانم و بگويم جريان اصلاح‌طلبي اگر جوهره‌اي داشته باشد، اول جوهره فرهنگي، جوهره مدني، جوهره انديشگي است، يك جوهره اجتماعي و گفتماني است و در لايه‌هاي بعدي بالاخره سياست را در بر مي‌گيرد. برخي دوستان تماميت اين پيكره فربه را هلش دادند در يك پستوي تنگ و باريك و آن را به رنگ سياست درآوردند.» او در پاسخ به پرسشي درباره علت به تاخير افتادن روند نو شدن اصلاحات به توضيح چند علت پرداخت و گفت: «فرداي بعد از ۸۸ فرداي ديگري بود، روايت اصلاح‌طلبان روايت ديگري شد و شايد اولويت‌ها و فوريت‌هاي‌شان تغيير كرد و بنابراين اين اقدام ابتر ماند و به نهايت خودش نرسيد. علت دوم اينكه رهبران جريان اصلاح‌طلبي به‌طور فزاينده‌اي درگير منطق و بازي قدرت شدند و تمام هستي جريان اصلاح‌طلبي را خلاصه كردند و منحصر كردند به بازي قدرت كه اگر جريان اصلاح‌طلبي در فضاي ماكروفيزيك قدرت و ماكروپالتيك سهمي داشته باشد، حيات دارد، بالنده است و اگر سهمي نداشته باشد، رو به احتضار است و مرگش فرا رسيده است.» تاجيك گفت: «جريان اصلاح‌طلبي هم وقتي به يك شكلي عوام‌زده شد و كوتوله‌هايي آمدند و آن را در قبضه خودشان براي مقاصد خودشان قرار دادند، از آن شكوفايي افتاد. عامل بيروني هم طبيعتا وجود داشت كه بالاخره هجمه‌اي كه توسط رقبا ايجاد شد، آن را هر روز خموده‌تر كرد و به پستوها كشانيد و بنابراين اجازه اين را نداد كه به‌راحتي بتواند وارد يك فضاي شكوفايي شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون