اندكي بعد از روز سينما و تداوم ارزش پايمردي
امير پوريا
يك هفته از روز ملي سينما ميگذرد. بابت مصادف شدن 21 شهريور امسال با سومين روز بعد از عاشورا، جشن خانه سينما در 10 روز اول شهريور و پيش از شروع محرم بر پا شد. اما امروز اگر بخواهيم با اندكي فاصله زماني، روز سينما را مبارك بدانيم، بهانههاي كافي داريم: از نسل فيلمسازاني كه در آغاز دهه 80 سينماي ايران، فكر و فضاي به خصوص كار خود را داشتند و دارند، حميد نعمتالله در حال فيلمبرداري فيلم تازهاش «قاتل وحشي» است. از نسل بعد از او بين كساني كه شناختشان از سينماي كلاسيك به پيگيري لحنها و روشهاي عجيب سينماي پست مدرن هم پيوند خورده، شهرام مكري مدتي است فيلمبرداري «جنايت بيدقت» را شروع كرده است. از نسل تاريخساز سينماي ايران، از آنها كه برخي آثار سينماييشان بخشي از فرهنگ معاصر ما را شكل داده، آقاي داريوش مهرجويي ساخت يكي از فيلمنامههاي قديمي خود به اسم «لامينور» را همين دو، سه روز اخير آغاز كرد و آقاي مسعود كيميايي روز جمعه 28 شهريور 98 بيست و نهمين فيلم بلند سينمايي خود را كليد ميزند كه نام آن، نوع خوانش ويژه خود را ميطلبد: «خون شد».
به اين نامها اشاره و عرض ميكنم، اشتياقي كه نسبت به ايستادنشان كنار دوربين فيلمبرداري داريم، فارغ از نتيجه كار، نشانه حيات سينماي ايران در نسلهاي گوناگون است. اگر جشنواره فجر در زمستاني كه در پيش است، كنار هم قرار گرفتن اين نامها و چندين فيلمساز مهم و فيلم كنجكاوي برانگيز ديگر را به حساب خود ميگذارد ما بايد از همين حالا و پيش از تكميل هر يك از اين فيلمها حواس جمع باشيم و بدانيم و بگوييم كه در اين وانفساي اقتصادي، گرد آوردن سرمايه و گروه به نيت تصوير كردن افكار هر يك از اين كارگردانهاي داراي جهانبيني، حاصل مرارتهاي شخصي خودشان و همراهي و همدلي چند نفري در اطراف آنهاست. به قول همكار پيشكسوتم شهرام جعفرينژاد كه زماني در وصف آقاي بهرام بيضايي نوشته بود همچنان در فعاليت سينمايي در اين ديار پيش و بيش از دانش و تسلط تكنيكي يا در مورد نامهاي ياد شده بهتر است، بگوييم در كنار اينها آنچه اهميت اصلي را دارد و خون در رگهاي اين سينما جاري ميكند، خصلت ديگري است: پايمردي.