• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4489 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۳ مهر

حسن بهشتي‌پور در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح كرد

تاكتيك سعودي در نزديكي به روسيه

شهاب شهسواري

ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه، بعد از 12 سال براي دومين بار به عربستان سعودي سفر كرده است. رسانه‌ها سفر پوتين را در راستاي افزايش نقش و نفوذ روسيه در خاورميانه و غرب آسيا تفسير مي‌كنند. همزمان مشاركت روسيه در پروژه‌هاي انرژي عربستان سعودي به ويژه اعلام آمادگي كمپاني هسته‌اي روس‌اتم براي مشاركت در ساخت راكتورهاي هسته‌اي در عربستان سعودي، نشان از وارد شدن روابط دو كشور به فاز جديد دارد. براي بررسي عمق روابط ميان مسكو و رياض و همچنين ابعاد همكاري‌هاي هسته‌اي ميان دو كشور، با حسن بهشتي‌پور، كارشناس مسائل روسيه و اوراسيا و همچنين پژوهشگر مسائل هسته‌اي گفت‌وگو كرديم. بهشتي‌پور معتقد است كه هنوز روابط روسيه و عربستان سعودي بسيار جوان‌تر از آن است كه بتواند بر سياست‌هاي استراتژيك سعودي به ويژه رابطه ديرينه اين كشور با امريكا اثرگذار باشد. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با حسن بهشتي‌پور، كارشناس مسائل روسيه و اوراسيا مطالعه مي‌كنيد.

 

نقش روسيه در سياست خارجي رياض تا چه اندازه جدي است؟ تصور مي‌كنيد كه سفر ولاديمير پوتين به رياض نشانه نااميدي عربستان از امريكا باشد؟

روابط امريكا و عربستان، خيلي ريشه‌دارتر از روابط روسيه و عربستان است. تا سال 1990 اصولا روابط رسمي ديپلماتيك ميان روسيه و عربستان سعودي وجود نداشت و درست يك سال پيش از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بود كه عربستان، شوروي را به رسميت شناخت. يعني در مجموع، روابط رياض و مسكو، كمتر از 30 سال قدمت دارد و يك رابطه بسيار جوان و تازه است. در برابر، روابط رياض و واشنگتن نزديك به نيم قرن سابقه بيشتر نسبت به رابطه با مسكو دارد. از سال 1945 روابط گسترده و عميقي ميان واشنگتن و پادشاهي سعودي ايجاد شد كه تا به امروز هم ادامه يافته است.

رابطه سه دهه‌اي عربستان سعودي و روسيه، بسيار جوان است، شايد سفر اخير پوتين به رياض و پيش از آن سفرهاي پادشاه و وليعهد عربستان به مسكو را بتوان به عنوان دوران بلوغ روابط ميان دو كشور تعبير كرد. اما نمي‌توان هنوز گفت كه روابط ميان روسيه و عربستان به سمت يك نوع شراكت يا اتحاد استراتژيك حركت مي‌كند. رابطه عربستان و روسيه از سال 2011 تاكنون به شكل قابل توجهي افزايش پيدا كرده است. اما به هر حال پيوندهاي عربستان با غرب و به ويژه امريكا بسيار مستحكم‌تر از آن است كه رياض آمادگي قطع آن و ورود به يك شراكت استراتژيك تازه داشته ‌باشد. رابطه با روسيه براي پادشاهي سعوي يك مسير استراتژيك نيست، بلكه يك مسير تاكتيكي است كه گاهي براي فشار به رقباي منطقه‌اي يا تحريك امريكا از آن استفاده مي‌شود. روسيه هم تمايل آنچناني به فرو رفتن در تعهدات به عربستان ندارد. براي مثال در مورد يمن، عربستان انتظار دارد كه روسيه موضعي محكم در حمايت از اين كشور بگيرد، اما مسكو حاضر به چنين كاري نيست و حتي در شوراي امنيت هم تاكنون دو بار آرايي داده است كه باب ميل عربستان سعودي نيستند.

ولاديمير پوتين پيش از سفرش به رياض گفته ‌بود كه رابطه روسيه با هيچ كشوري براي آسيب رساندن به كشور ثالث نيست. فكر مي‌كنيد اين ژست بي‌طرفانه و رابطه خوب مسكو با رقباي منطقه‌اي رياض همچون ايران و تركيه، باعث بي‌اعتماد در رياض نخواهد شد؟

بعيد مي‌دانم در رياض حس بي‌اعتمادي نسبت به روسيه وجود داشته ‌باشد. به باور من عربستان سعودي تصور نمي‌كند كه توسعه مناسبات مسكو با تهران يا حتي آنكارا خلاف منافع عربستان باشد. ديپلماسي در جهان امروز بر مبناي شرط و شروط نيست، اينكه مسكو با تل‌آويو رابطه دارد، دليل نمي‌شود كه رابطه تهران با مسكو قطع شود. اگر قرار بر اين بود، ايران بايد رابطه‌اش را با هندوستان هم قطع كند. اگر اقدامات مسكو در رابطه با تهران، آنكارا يا دوحه، به منافع رياض ضربه مي‌زد، خب طبيعي بود كه عربستان اعتراض مي‌كرد، اما در چارچوب منافع ملي عربستان، رابطه با مسكو ارزشمندتر از اين است كه به بهانه رابطه اين كشور با كشورهاي ديگر سايه بر آن بيندازند. روسيه بر اساس منافع ملي خودش چه با ايران، چه با قطر، چه با تركيه و چه با اسراييل رابطه دارد، عربستان نه مي‌تواند و نه مي‌خواهد كه اين روابط باعث اخلال در رابطه خودش با مسكو شود.

ولاديمير پوتين در سال‌هاي اخير نگاه ويژه‌اي به منطقه غرب آسيا و خليج‌فارس دارد، تصور مي‌كنيد انگيزه و اهداف او از پيگيري اين استراتژي چه باشد؟

نگاه به آسياي غربي و خاورميانه، سياست جديدي در روسيه نيست. از دوران تزاري هم روس‌ها نگاه ويژه‌اي به آسياي غربي داشتند. اين نگاه در دوران شوروي هم ادامه پيدا كرد. دولت روسيه در دوران پس از فروپاشي شوروي امكان زيادي براي بروز و ظهور سياست خارجي‌اش نداشت. قدرت مانور روسيه بعد از فروپاشي شوروي براي تاثيرگذاري بر مسائل خاورميانه و آسياي غربي به ‌شدت كاهش يافت. روسيه دوران پوتين در حال بازيابي جايگاه پيشين خود در خاورميانه و غرب آسياست. بهار عربي يا بيداري اسلامي، فرصتي براي روسيه ايجاد كرد تا بتواند بار ديگر در منطقه خاورميانه و آسياي غربي تاثيرگذار باشد. به هر حال دولت سوريه يكي از نزديك‌ترين متحدان روسيه در منطقه بود كه بحران در اين كشور، باعث شد تا مسكو به شكل مستقيم وارد مسائل منطقه شود. به موازات سوريه، دولت روسيه تلاش كرد با عربستان سعودي، تركيه و مصر هم روابط خود را بازتعريف كند. بعد از تقريبا دو دهه فترت، روس‌ها امكان بروز و ظهور سياست خود را در خاورميانه، غرب آسيا و شمال آفريقا پيدا كرده‌اند و در حال استفاده از اين فرصت هستند.

بايد توجه داشت كه جز تحولات داخلي كشورهاي عربي منطقه، بعد از بهار عربي، خروج تدريجي امريكا از منطقه هم جا را براي افزايش نفوذ روسيه باز كرده است. امريكايي‌ها به تدريج حضور خود را از آسياي غربي و خاورميانه كمتر مي‌كنند، در سال‌هاي اخير و در دو دولتي كه در كاخ سفيد بودند، استراتژي تغيير تمركز به آسياي شرقي تقويت شده است. امريكا از آنجا كه رقيب اصلي خود را چين تلقي مي‌كند، از سرمايه‌گذاري و نفوذ در خاورميانه و آسياي غربي كاسته و مركز ثقل سياست خود را در جنوب شرقي و شرق آسيا منتقل كرده است. روسيه از خلأ موجود استفاده مي‌كند و در حال تقويت موقعيت خود در منطقه غرب آسياست.

رياض و مسكو در سفرهاي پيشين مقام‌هاي ارشد عربستان به روسيه، تفاهمنامه‌هايي براي ساخت نيروگاه‌هاي هسته‌اي و حتي انتقال فناوري غني‌سازي امضا كرده‌اند. ديروز هم مديرعامل كمپاني روس‌اتم از مشاركت اين كمپاني در مناقصه ساخت نيروگاه‌هاي اتمي عربستان خبر داد. به نظر شما روابط هسته‌اي مسكو و رياض تا چه حد جدي است؟

انتقال فناوري هسته‌اي صلح‌آميز حق همه كشورهاي جهان است. همه كشورهايي كه معاهده NPT (پيمان منع اشاعه هسته‌اي) را پذيرفته‌اند، حق دارند كه به همه جنبه‌هاي فناوري هسته‌اي دسترسي داشته ‌باشند. من تصور نمي‌كنم منعي قانوني و حقوقي براي روسيه در انتقال فناوري‌هاي هسته‌اي، از جمع فناوري غني‌سازي به عربستان سعودي داشته باشد. اما واقعيت اين است كه مسكو منفعت خود را در انتقال اين فناوري نمي‌بيند، چراكه معتقد است فروش سوخت راكتورهاي هسته‌اي بخشي از منابع درآمدي آنان است. مسكو در مقابل ايران هم از همين سياست استفاده كرد، يعني ساخت نيروگاه هسته‌اي و انعقاد قرارداد فروش سوخت براي بلندمدت. روسيه يكي از بزرگ‌ترين صادركنندگان سوخت هسته‌اي است، از يك سو ميله‌هاي آماده سوخت راكتور را تامين مي‌كند و از سوي ديگر پسماند سوخت را نيز از كشورهاي مصرف‌كننده دريافت مي‌كند كه از طريق بازفرآوري پسماندهاي سوخت هسته‌اي بخشي از پلوتونيوم مورد نياز خود را كه در سلاح‌هاي هسته‌اي نيز كاربرد دارد، تامين كند.

روسيه قاعدتا به دنبال قراردادي با عربستان سعودي با همان ساختاري است كه در ايران اقدام به ساخت راكتور هسته‌اي كرد، چنين قراردادي را اخيرا روس‌ها با تركيه هم منعقد كرده‌اند. بايد توجه داشت كه تجربه ساخت نيروگاه هسته‌اي بوشهر، اولين تجربه روسيه در ساخت يك نيروگاه هسته‌اي در خارج از مرزهاي جمهوري‌هاي استقلال يافته شوروي سابق بود. موفقيت تجربه نيروگاه بوشهر، باعث شده است كه از اين الگو به عنوان يك الگوي بازاريابي استفاده كند.

به اضافه بايد توجه داشت كه حتي در صورت تمايل روسيه براي واگذاري فناوري غني‌سازي اورانيوم به روسيه، قدرت‌هاي ديگر علاقه‌اي به انتقال اين فناوري ندارند. اسراييل بيشترين حساسيت را به انتقال فناوري غني‌سازي اورانيوم به عربستان نشان مي‌دهد و همزمان دولت ايالات متحده امريكا هم كه خود قرارداد ساخت چندين راكتور اتمي را در عربستان سعودي دست‌كم در حد تفاهم اوليه امضا كرده است، شرط عدم دستيابي به فناوري غني‌سازي اورانيوم را اصلي‌ترين شرط براي ادامه همكاري‌هاي هسته‌اي با پادشاهي سعودي مي‌داند. اگر رياض علاقه‌مند باشد كه فناوري غني‌سازي اورانيوم را در اختيار داشته ‌باشد، قاعدتا روسيه و امريكا گزينه‌هاي مناسبي براي دستيابي به اين فناوري نيستند و شايد پاكستان گزينه بهتري باشد.

آيا روسيه در رقابت با امريكا مي‌تواند سهمي از بازارهاي هسته‌اي عربستان را به‌دست بياورد؟

روسيه توان و فناوري لازم را براي صادرات فناوري‌هاي هسته‌اي و نظامي دارد. اما واقعيت اين است كه از نظر حجم مبادلات در حوزه‌هاي مختلف به ويژه حوزه فناوري‌هاي نظامي، مسكو اصولا توان رقابت با امريكا در عربستان سعودي را ندارد. حجم مبادلات نظامي امريكا و عربستان سعودي به ‌شدت زياد است، در همين چند سال اخير گفته مي‌شود كه بيش از 100 ميليارد دلار قرارداد فروش تسليحات امريكا به عربستان امضا شده است. در واقع مي‌توان گفت كه بازار نظامي عربستان به شكل كامل تحت انحصار امريكاست. روسيه در واقع به دنبال روزنه‌اي براي شروع مبادلات با پادشاهي عربستان است كه شايد ساخت نيروگ اه‌هاي هسته‌اي و پيشنهاد فروش سامانه‌هاي پدافند ضد موشكي، گام‌هاي اوليه ورود روسيه به بازار عربستان باشد كه آنها هم هنوز قطعي نيست. رييس‌جمهور روسيه، چند هفته پيش در حاشيه ديدار سه جانبه با روساي جمهور اسلامي ايران و تركيه، در طعنه به ناتواني سامانه‌هاي موشكي پاتريوت امريكايي، پيشنهاد فروش سامانه‌هاي ضدموشكي و ضدهوايي اس300 و اس400 را به عربستان مطرح كرد.

امريكا اجازه چنين كاري را مي‌دهد؟

واقعيت اين است كه تصور حرف‌شنوي بدون قيد و شرط رياض از واشنگتن، با واقعيت منطبق نيست. همان‌گونه كه تركيه كه عضو سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (NATO) است و با وجود توصيه‌ها و حتي تهديدهاي امريكا اقدام به خريد سامانه اس400 از روسيه كرد، عربستان هم توان و ظرفيت چنين سفارشي را دارد و هم روسيه توان تامين اين فناوري را به عربستان دارد. البته به هر حال براي چنين اقدامي هزينه‌هايي غير از هزينه خريد سامانه‌هاي پيشرفته نظامي هم وجود دارد، چراكه ممكن است امريكايي‌ها به تلافي اين اقدام، تحريم‌ها يا فشارها را به عربستان وارد كند، همان‌گونه كه در مقابل تركيه دست به اقدامات تقابلي زدند.

امريكا در واقع قراردادهايي براي ساخت راكتورهاي هسته‌اي در عربستان امضا كرده است، اما مساله اين است كه شريط امريكا براي كنار گذاشتن فكر فناوري غني‌سازي اتمي در خاك عربستان و امتناع عربستان از سپردن چنين تعهدي باعث شده است تا اين قرارداد فعلا اجرايي نشود. به هر حال، دولت امريكا با وجود مخالفت كنگره و افكار عمومي، فعلا مقدمات اجراي قراردادهايي براي تاسيس نيروگاه‌هاي هسته‌اي در عربستان را آغاز كرده است.

امريكا تصميم قطعي خود را اتخاذ كرده است كه اجازه غني‌سازي اورانيوم را به مشتريان فناوري هسته‌اي‌اش ندهد. همان‌گونه كه درست پيش از انقلاب اسلامي در ايران هم چنين تعهدي را از پادشاهي پهلوي گرفتند. چه روسيه در عربستان راكتور بسازد چه نسازد، امريكا بدون تعهد عدم غني‌سازي حاضر به همكاري هسته‌اي با سعودي‌ها نيست. به اضافه اينكه كاخ سفيد از سوي گروه‌هاي منتقد عربستان نيز تحت فشار است. اقداماتي مانند قتل جمال خاشقجي روزنامه‌نگار منتقد، اتهام مشاركت عربستان در حملات 11 سپتامبر و همچنين ادامه جنگ در يمن، بخشي از نيروهاي مترقي‌تر در واشنگتن را نسبت به همكاري در حوزه هسته‌اي با عربستان سعودي، به ‌شدت حساس كرده است.

يعني معتقديد كه هيچ يك از اين دو كشور به عربستان فناوري غني‌سازي نمي‌دهند؟

بگذاريد من يك نتيجه‌گيري از بحث هسته‌اي بكنم، نه روسيه و نه امريكا بر مبناي منافع ملي و اقتصادي‌شان حاضر به فروش فناوري غني‌سازي به عربستان سعودي نيستند. به ويژه كه لابي قدرتمند اسراييلي، چه در مسكو و چه در واشنگتن، به ‌شدت براي جلوگيري از چنين اقدامي تلاش كرده است. دوم اينكه ما ايراني‌ها بايد حواس‌مان باشد كه در دام چنين مخالفتي نيفتيم، چراكه بر اساس همان استراتژي كه جمهوري اسلامي ايران معتقد است غني‌سازي اورانيوم و داشتن فناوري‌هاي هسته‌اي صلح‌آميز، حق همه كشورها از جمله خود ماست، عربستان سعودي هم حق دارد از اين فناوري بهره‌مند شود. جمهوري اسلامي ايران از خاورميانه عاري از سلاح هسته‌اي حمايت مي‌كند، نه از خاورميانه عاري از غني‌سازي، مادامي كه برنامه هسته‌اي هر كشور صلح‌آميز و تحت نظارت دقيق آژانس بين‌المللي انرژي اتمي باشد، همه كشورها چه در منطقه ما و چه در بقيه نقاط جهان حق دارند از فناوري هسته‌اي برخوردار باشند. سومين نكته هم اين است، همان‌گونه كه عرض كردم نبايد تصور كرد كه رياض نوكر امريكاست و هر حرفي كه از واشنگتن ديكته شود، اجرا مي‌كند. البته قطعا منظور من اين نيست كه عربستان سياست خارجي كاملا مستقلي دارد، اما نسبت دادن به حرف‌شنوي كامل از واشنگتن به رياض چندان منطبق بر واقعيت نيست. اگر عربستان آماده پرداخت هزينه‌ها براي دستيابي به چنين فناوري باشد، قطعا راه‌هاي ديگري جز امريكا و روسيه براي آنها وجود خواهد داشت.

 


نه روسيه و نه امريكا بر مبناي منافع ملي و اقتصادي‌شان حاضر به فروش فناوري غني‌سازي به عربستان سعودي نيستند. به ويژه كه لابي قدرتمند اسراييلي، چه در مسكو و چه در واشنگتن به ‌شدت براي جلوگيري از چنين اقدامي تلاش كرده است.

روسيه دوران پوتين در حال بازيابي جايگاه پيشين خود در خاورميانه و غرب آسياست. بهار عربي يا بيداري اسلامي، فرصتي براي روسيه ايجاد كرد تا بتواند بار ديگر در منطقه خاورميانه و آسياي غربي تاثيرگذار باشد. به هر حال دولت سوريه يكي از نزديك‌ترين متحدان روسيه در منطقه بود كه بحران در اين كشور، باعث شد تا مسكو به شكل مستقيم وارد مسائل منطقه شود. به موازات سوريه، دولت روسيه تلاش كرد با عربستان سعودي، تركيه و مصر هم روابط خود را بازتعريف كند.

رابطه سه دهه‌اي عربستان سعودي و روسيه، بسيار جوان است، شايد سفر اخير پوتين به رياض و پيش از آن سفرهاي پادشاه و وليعهد عربستان به مسكو را بتوان به عنوان دوران بلوغ روابط ميان دو كشور تعبير كرد. اما نمي‌توان هنوز گفت كه روابط ميان روسيه و عربستان به سمت يك نوع شراكت يا اتحاد استراتژيك حركت مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون