ساختاربخشي به يك آشوب
سپيده موسوي | كتابهاي متعددي در سالهاي اخير به منظور فهم وضعيت اجتماعي ايران نوشته شدهاند اما بلبشو، جستاري در يك وضعيت با اطلاق مفهومي عاميانه يعني بلبشو به موقعيت كنوني ايران راهي متفاوت را پيموده است. در اين كتاب، بلبشو در فضايي ميان ساختار و آشوب قرار ميگيرد. كتاب ادعا ميكند كه بلبشو نه يك ساختار است و نه يك آشوب بلكه بلبشو وضعيتي است ميان اين دو. با اينكه اين كتاب بر مبناي نظريه انتقادي و با رويكرد نقد ساختارگرايي نوشته شده است اما زبان روان و ساده آن خواندن كتاب را براي غيردانشگاهيان نيز ممكن ميكند، خصوصا اينكه در جايجاي كتاب مصداقهايي از فرهنگ عاميانه مثل آبدارچي، رند، زرنگ و ريشسفيد به چشم ميخورد. بلبشو ساختار ضعيف يا ضعيف نگه داشته شده است و از اين امر منافع گروههاي خاص تامين ميشود. در واقع بلبشو سازوكاري است كه افراد و سازمانهاي خاصي از طريق آن به منافع شخصي خود ميرسند، بدون اينكه در عمل كاري غيرقانوني يا خلاف ساختار انجام داده باشند. نكته اينجاست كه بلبشو آشفتگي نيست، بلكه سازوكاري كوتاه و مستقيم براي رسيدن به خواستههاي شخصياست؛ خواستههايي كه در عمل با نفع عمومي در تضاد هستند. از طرفي اين ساز و كار كوتاه و غيرمستقيم به شكل الگو در ميآيد، الگويي كه غيرقانوني نيست اما عملا حقوق افراد ديگر جامعه را نقض ميكند. نتيجه تكرار اين روند هم در عمل بياعتمادي فرد به ساختار و آيندهاي مبهم را به وجود ميآورد و الگوي مهم جامعه ميشود فرصتطلبي و زرنگبازي. در جامعه بلبشو، فضا، زمان و افراد به كمك هم اين ساختار را زنده نگه ميدارند و اين وضعيت همچنان خود را بازتوليد ميكند. آخرين فصل كتاب سعي دارد تا راهحلهايي را براي بيرون رفتن از اين مخمصه عنوان كند. شفافيت و آزادي بيان، احياي جايگاه ارزشي قانون، حذف سالارمآبي از حوزه عمومي و چند راهحل ديگر آرمانهايي هستند كه اگر محقق شوند بلبشو از جامعه رخت برخواهد بست. بلبشو جستاري در يك وضعيت را انتشارات علمي و فرهنگي ذيل مجموعه مردمنگاري و زندگي روزمره و در سال 1398 منتشر كرده است. اين كتاب 210 صفحهاي متشكل است از يك مقدمه، چهار فصل با عنوانهاي «ساختار بلبشو»، «فرديت بلبشو»، «جامعه بلبشو»، «چه بايد كرد؟» و يك نتيجهگيري.