معجون دلمشغوليها
علي بهرامي
كازوئو ايشي گورو در «تسليناپذير» چندين رشته از وقايع را به همديگر گره زده و معجوني پديد آورده است كه از دل آنها چندين روايت بيرون ميزند؛ روايتهايي كه در نهايت به شخصيت نخست اثر و دلمشغوليهايش ختم ميشوند. شخصيت نخست او يعني «رايدر» به تمام جوانب يك شخصيت سردرگم ميان مسووليتهاي اجتماعي و مسووليتهاي هنري سرك ميكشد تا لحظههاي ناب بيافريند. شخصيتپردازي ايشي گورو در اين رمان، خصوصا در مورد پردازش شخصيت رايدر به اوج خلاقيت نزديك شده است، زيرا رايدر با تمام يأسهاي فلسفي و سردرگميهاي آزاردهنده توانايي اين را دارد كه عمق ذهنيت افراد ديگر را واكاوي كند و همين امر تا حد زيادي از كسالت محض زيادهگوييهاي نويسنده كاسته است. كازوئو ايشي گورو در «تسلي ناپذير» چند رشته از وقايع را به همديگر گره زده و معجوني پديد آورده است كه از دل آنها چندين روايت بيرون ميزند، روايتهايي كه در نهايت به شخصيت نخست اثر و دلمشغوليهايش ختم ميشوند.
كازوئو ايشي گورو شايد يكي از مشهورترين نويسندگان ژاپني تاكنون باشد، نويسندهاي كه اغلب آثار او به اكثر زبانهاي زنده دنيا از جمله فارسي ترجمه شدهاند. ايشي گورو در رمان «تسليناپذير» شيوه ديگري از نوشتن را تجربه كرده و تا حد قابل قبولي هم موفق عمل كرده است. گرچه اغلب منتقدان حوزه ادبيات داستاني اين رمان را در رديف كارهاي ضعيف نويسنده قرار دادهاند و آن را كاري تقليدي از رمان «قصر» اثر كافكا پنداشتهاند، اما واقعيت اين است كه «تسليناپذير» با تمام دور شدن فني و محتوايي نويسنده از كارهاي پيشين باز هم كاري قابل مطالعه در كشف سويهاي ديگر از ذهنيت يك نويسنده سختكوش است.