صنعت خودروسازي ايران، ما را به كجا ميبرد
امروزه استفاده از مواد كامپوزيتي و فيبر كربني سبك وزن در قطعات و نيز بهرهگيري از طراحي آيرو ديناميكي بدنه خودروها به منظور كاهش نيرو ناشي از جريان باد كه عامل مزاحمي در سرعت گرفتن بوده و باعث افزايش سوخت ميشود مورد توجه خودروسازان است كه سوخت را به مرز 5 ليتر در يكصد كيلومتر رسانده است، حال اينكه خودروسازي ايران با تأسف به علت عدم رقابت داخلي و ممنوعيت ورود خودروهاي خارجي در بازار پر رقيب خودروسازي، فعال بيرقيب جادههاي ايران بوده و هيچ انگيزهاي براي تغيير سيستم توليد خودرو در ايران وجود ندارد، نگارنده در دهه پنجاه يك دستگاه وانت نيسان زامياد آبي رنگ خريداري كردم كه تا هماكنون مورد استفاده ميباشد اخيرا يكدستگاه وانت نيسان زامياد از همان مارك آبي رنگ خريداري كردم وقتي دو دستگاه اتومبيل را كنار هم قرار ميدهيم كوچكترين تغييري نكردهاند دوستي با خنده ميگفت، حتي جاسيگاري را هم جابهجا نكردند، ماشيني كه ادعا ميشود مصرف سوخت آن 12 ليتر است بيش از 17 ليتر و زماني كه بار كامل دارد بيش از 17 ليتر مصرف سوخت دارد نزديك به 50 سال پرمصرفترين وانت كشور هيچگونه تغييري نداشته و مصرف سوخت آن هم مانند سابق است كه بنزين ليتري 6 ريال بود نه امروز كه قيمت بنزين به 000/30 ريال رسيده است، صنعت خودروسازي ايران اگر با اين فرمان پيش برود تا چند سال آينده كشور ايران به عنوان يكي از اعضاي پرنفوذ اوپك و صادركننده عمده نفت را به واردكننده بنزين آن هم با تعداد اتومبيلهايي كه در كل كشور در حركت هستند خواهد ساخت. جاي تعجب و تأسف دارد حمايت از شركتهاي خودروسازي ايران با توجه به ضرردهي اين شركتها چه توجيه اقتصادي دارد.